متهم به قتل نوجوان از چوبه دار نجات یافت
دیوان عالی کشور، حکم حبس و دیه متهمی را که در نوجوانی مرتکب قتل شده بود، تأیید کرد.
روزنامه شرق: دیوان عالی کشور، حکم حبس و دیه متهمی را که در نوجوانی مرتکب قتل شده بود، تأیید کرد.
متهم به نام شروین که زمان قتل نوجوانی ١٧ساله بود، سال ٩٢ در پی وارد‌کردن ضربه جسمی نوک‌تیز و زخمی‌کردن جوانی به نام مسعود، بازداشت شد.
وقتی مأموران به محل رسیدند و تحقیقات خود را آغاز کردند، مسعود هنوز زنده بود و دوستانش او را به بیمارستان انتقال داده بودند.
بررسی‌های اولیه نشان داد درگیری بین مسعود و دو جوان دیگر رخ داده و شروین در میانه دعوا وارد آن شده است؛ اما آنچه مسلم بود و همه شاهدان نیز تأیید کردند، این بود که مسعود با ضربه شیشه شکسته‌ای که در دست شروین بود، زخمی شده است. ساعاتی بعد از انجام تحقیقات اولیه، به پلیس خبر دادند جوان مجروح جانش را از دست داده است؛ بنابراین شروین با توجه به اینکه اتهام قتل به او وارد شده بود، بازداشت شد. پسر نوجوان به مأموران گفت: من اصلا نمی‌دانستم موضوع درگیری چیست؛ چون مسعود با دو نفر از دوستان من دعوا کرده بود و من نقشی در این دعوا نداشتم.
فقط رفتم ببینم چه اتفاقی افتاده است که در این میان، مسعود به سمت من حمله کرد و من هم یک شیشه نوشیدنی را از مقابل مغازه سوپر‌مارکتی که آن اطراف بود، برداشتم و شکستم و بعد هم با آن ضربه‌ای به مسعود زدم که زخمی شد. با توجه به اعتراف این نوجوان و گفته‌های شاهدان و سایر مدارک موجود در پرونده ،کیفرخواست صادر شده و پرونده برای رسیدگی به شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد.
متهم، یک سال بعد پای میز محاکمه رفت. در جلسه رسیدگی به این پرونده، بعد از اینکه کیفرخواست خوانده شد و اولیای دم درخواست قصاص را مطرح کردند، متهم در جایگاه قرار گرفت. او یک‌بار دیگر گفت قصدی برای کشتن مقتول نداشته است. او توضیح داد: من اصلا نفهمیدم چه اتفاقی افتاد. فقط می‌خواستم خودم را از دست مسعود نجات دهم و یک ضربه هم بیشتر نزدم و نمی‌دانم چطور شد که او فوت کرد. با توجه به گفته‌های متهم، دفاعیات او مؤثر واقع نشد و هیأت قضات متهم را به قصاص محکوم کرد.
متهم و وکیل مدافع او به رأی صادره اعتراض کردند. وکیل شروین در لایحه اعتراضی خود برای دیوان عالی کشور، نوشت موکلش کمتر از ١٨ سال داشته و حرمت کاری را که انجام داده، نمی‌دانسته است و درخواست اعمال ماده ٩١ کرد. وی در اعتراض خود گفت: موکل من در زمان قتل ١٦ سال و ٩ ماه سن داشت. ضمن اینکه او اصلا موضوع درگیری را نمی‌دانست و به صورت اتفاقی مرتکب قتل شد. بنابراین درخواست می‌شود با توجه به ماده ٩١ قانون جدید مجازات اسلامی، مورد محاکمه مجدد قرار گیرد و بلوغ عقلی او بررسی شود. این اعتراض از سوی دیوان عالی کشور تأیید شد و قضات با نقض حکم صادره، از هیأت قضات شعبه چهارم خواستند تا بلوغ عقلی متهم را بررسی کنند؛ بنابراین یک‌بار دیگر جلسه رسیدگی برگزار شد.
شروین پس از اینکه در جایگاه متهم ایستاد، گفت: من واقعا نمی‌دانستم کاری که می‌کنم باعث قتل مسعود می‌شود و اصلا نمی‌خواستم او را بکشم. ضربه به صورت اتفاقی به گردن او وارد شد. من حتی نمی‌دانستم اگر مرتکب قتل شوم به قصاص محکوم خواهم شد. با پایان جلسه رسیدگی، هیأت قضات وارد شور شدند و متهم را به پنج سال حبس و پرداخت دیه محکوم کردند.
این بار اولیای دم به رأی صادره اعتراض کردند و دیوان عالی کشور، آن را بررسی کرد؛ اما این رأی تأیید شد.
دیوان عالی کشور در نظری که نوشته، آورده است: با توجه به اینکه روان‌شناس حاضر در جلسه رسیدگی به این پرونده، در نظریه مشورتی خود اعلام کرده است متهم بلوغ عقلی نداشته و پرونده شخصیت او نشان می‌دهد آگاهی کافی را نسبت به کاری که انجام داده، نداشته است و همچنین با توجه به اینکه متهم عنوان کرده، قصدی برای کشتن متهم نداشته و ضربه اتفاقی بر گردن او وارد شده است، با توجه به اینکه مقتول کمتر از ١٨ سال داشته است، بنابراین رأی صادره تأیید می‌شود.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
جوان مردم کشت بعد میگه قصد نداشتم تو اگه قصدی نداشتی چرا رفتی شیشه برداشتی
ای مادران وپدران بچه هایتان رادرست ادب کنیدکه بجای قتل کردن بشینن درس بخوانن ومفیدشوند چه کنم زبانم دیگرازنصیحت کردن مودرآورد یاضامن آهو
واقعا همینطوره اقامجتبی
چطور عقلت رسید شیشه نوشابه برداری و عربده بکشی و خودنمایی کنی؟؟!!
خب، دعوات شد با دست میزدی.
مردم تو 16 سالگی تشکیل خانواده میدن اونوقت این آقا میگه من نمیدونستم قتل چیه! بلد بود مث اراذل شیشه بزنه ب گردنش ولی طفلی حالیش نبود این کار یعنی قتل!!!! رشد عقلیش الان کامل شد!
همه چیز پارتی بازی شده
همه چیز پارتی بازی شده
خدایا خودت همه جوونا مون رو براه راست هدایت کن
اگه قصد نداشته از دور نگاه میکرد! راز جون خداحافظ! از طرف بنده و ژاله،
حتماً پای یک زن در کار بوده است
چه صبری داشته مامان باباش
خودساخته جان چرا خداحافظی نگین که شمام دارین میرین چون من که صحبت ها ونظراتتون رو دوست دارم شما همیشه انرژی مثبت میدین چون خودتون آدم مثبت هستین
بعضی اومدن از سر بیکاری جای دیگران نظر میدن واقعا خسته نشدی ؟ از کاری که میکنی چی عایدت میشه ؟ حداقل اقل از خدا حیا کن
لطفانظربدهیدبرخی نصیحت می گن مانندکابرمحترم وجیهه.البته ببخشید.
سلام. راز عزیزم خداوند بزرگ سرکار و پریسا، جوجو، مهتاب، طوطی، و چند نفر دیگه که اسمشون یادم نیست حفظتان کنه اهآآ لاک غلط گیر. را حفظ کنه بنده مشکل شخصی ام را از این سایت برطرف کردن دیگه با اینکه در مدتهای مدید که در این خبر نامه بودم شکرخدا کوچکترین توهین یا کنایه ای به هیچکس نزدم اما برخی که از عاطفه درونی تهی ولی فقط یکی جسم متحرک هستند روحانی لطیف و پر از محبت بنده آزار میده و خدای ناکرده بوده هم متوصل به توهینی و مقابله به مثل میشه که قلبا دوست نداری و این را هم باشد بگم خداوکیلی یک کلمه دروغگو و یا الکی نگفته و ننوشته ام خدای بزرگی هر شخص را به میزانی که لیاقتش دارد بدهد راز عزیز هرگز کلمات درست و کلیدی شما دوست گرامی و بعضی ها. را هرگز فراموش نخواهم کرد پاینده سلامت و با عزت باشید ممکن هست تا مرتبه‌ای نوشته شماها را بخونم، یاعلی
ایشالا قتل بعدی .. :| :))
داداش خودساخته عزیز دوست داریم کنارمون باشین ولی خودتان صاحب اختیار هستین به هر حال ان شالله در زیر سایه پدر و مادر ودر کنار ژاله خانم عزیز همیشه خوشبخت وسلامت باشین
خودساخته بمون توروخدا :(
بازم خواش می کنم بخاطردخترعموت بمان
سلام با توجه به خواسته دوستان 1/44 و15/51 به احترام شما و اسم دختر عمو ژاله را آوردین دوباره در خدمت شما میمونم میدونم شما بزرگواران بنده را می بخشید اما دختر عمو ژاله مو از دماغ روزگارم در میارد که اهمیتی به اسمش
ندم!!!