شکایت همسرِ زن گمشده در سیلاب از شهرداری
همسر زن میانسال تهرانی که درسیلاب پایتخت گم شده، با گذشت دو هفته ازجست‌و‌جوهای بی‌نتیجه، با حضور در دادسرای جنایی تهران از شهرداری تهران شکایت کرد.
روزنامه ایران: همسر زن میانسال تهرانی که درسیلاب پایتخت گم شده، با گذشت دو هفته ازجست‌و‌جوهای بی‌نتیجه، با حضور در دادسرای جنایی تهران از شهرداری تهران شکایت کرد.
ساعت حدود ۱۹:۳۰ دوشنبه ۱۷ آبان ساکنان خیابان پاسداران شاهد صحنه هولناک سقوط زن ۴۷ ساله‌ای به داخل کانال آب و ناپدید شدن او درچند ثانیه شدند. با گزارش این حادثه به آتش‌نشانی و پلیس، تیم‌های جست و جو به محل اعزام شدند وعملیات در جوی آب منطقه ۳ و کانال‌های منتهی به آن آغاز شد و تا پاسی از نیمه شب ادامه یافت.
این در حالی بود که همزمان چند تیم آتش‌نشانی نیز کانال‌های دیگر را جست و جو کردند. این عملیات تا چند روز بعد از حادثه نیز ادامه داشت اما هیچ نشانی از زن گمشده پیدا نشد. از سوی دیگر همسر مریم گفت؛ همسرش آن شب برای بردن دختر و پسر ۷ و ۹ ساله‌اش به آموزشگاه رفته بود که در نزدیکی کانال آب ناگهان کیف یکی از بچه‌ها زمین افتاد.مادر نیز برای گرفتن کیف به سوی جوی پرآب خیابان دوید که با توجه به لغزنده بودن زمین و سرعت زیاد آب، ناگهان پای اولغزید ومریم در برابر دیدگان وحشت زده فرزندانش داخل کانال آب افتاد وناپدید شد. همسر این زن که کمی دورتر داخل خودرویش منتظر بود با شنیدن صدای فرزندانش تا مسافتی در کنار کانال دوید اما موفق به نجات همسرش نشد. دوربین‌های مداربسته محل حادثه نیز نشان می‌داد که این زن به دلیل لغزندگی خیابان و نداشتن حفاظ، به داخل کانال افتاده است.
ورود بازپرس جنایی به ماجرا
در شرایطی که تلاش تیم‌های جست‌وجوی آتش‌نشانی و مأموران کلانتری ۱۰۱ تجریش تا پاسی از نیمه شب سه‌شنبه بی‌نتیجه مانده بود، ساعت ۲ بامداد ۱۸ آبان موضوع به بازپرس کشیک دادسرای جنایی اعلام شد و به دستور وی بیمارستان‌های اطراف نیز مورد بررسی قرار گرفتند اما هیچ ردی از این زن به دست نیامد.
شکایت از شهرداری
منوچهر - همسر زن گمشده- در حالی که هنوز در شوک حادثه است دیروز به خبرنگار حوادث «ایران» گفت: با وجود گذشت دو هفته از ناپدید شدن همسرم، هیچ ردی از او به دست نیامده است و ما نمی‌دانیم زنده است یا....وی گفت:به دنبال این حادثه هولناک، دختر و پسرم که شاهد سقوط مادرشان بودند هنوز هم بی‌قراری می‌کنند و چشم به راهش هستند.
متأسفانه در این حادثه هیچ یک از مسئولان شهرداری و آتش‌نشانی نتوانستند به ما کمک کنند و مقصر اصلی را نیز شهرداری می‌دانم.چراکه پس از این حادثه تازه فهمیدم همسرم نخستین قربانی این کانال آب نبوده و پیش از او نیز چندین بار چنین اتفاقی در روزهای بارانی در این منطقه افتاده است ولی هیچ کس کاری برای رفع این معضل نکرده است. با اینکه در محله پاسداران تردد زیاد است ولی جوی آب اینجا هیچ نرده و حفاظی ندارد و اگر فردی داخل آن بیفتد به دلیل لغزنده بودن کف آن و شدت آب نمی‌تواند خودش را نجات دهد. اوضاع زمانی وخیم‌تر می‌شود که چند متر آن طرف تر، این جوی به کانالی پر آب می‌رسد که هیچ مانعی داخل آن نیست و براحتی فرد در آن گم می‌شود.
از آنجایی که این مسیر بشدت خطرناک و سخت است حتی نیروهای آتش‌نشانی با وجود داشتن امکانات و تجهیزات ویژه نتوانستند کاری برای پیدا کردن همسرم انجام دهند. چون جان خودشان هم به خطر می‌افتاد. حتی نیروی انتظامی نیز در همان لحظه حکم قضایی نداشت تا دوربین مداربسته بانک نبش همان خیابان را بازبینی کند و به ردیابی تلفن همسرم بپردازد.
همه این عوامل دست به دست هم داد تا پیدا شدن همسرم به تأخیر بیفتد. شاید اگر در همان لحظه حادثه می‌توانستیم از همه این امکانات استفاده کنیم همسرم پیدا می‌شد و ما اینگونه چشم انتظار و سرگردان نبودیم.این مرد که بازنشسته پتروشیمی است ،افزود: دو هفته از این ماجرا گذشته است و هنوز خبری از همسرم نیست.
به همین خاطر با پدر همسرم به دادسرای جنایی تهران رفتیم و از شهرداری تهران و همچنین شهرداری منطقه 3 به دلیل بی‌توجهی به ایمنی شهروندان و نبود حفاظ و مانعی در داخل جوی آب منتهی به کانال و همچنین نبودن حفاظی روی جوی آب در این منطقه پرتردد، شکایتی مطرح کردیم.وی گفت: در چنین حوادثی شهرداری مسئول است و باید پاسخگو باشد. با این شکایت امیدواریم خیلی زود به پرونده‌مان رسیدگی شود و این حادثه با گذشت زمان به فراموشی سپرده نشود و مقصران به سزای اعمالشان برسند. شاید از این طریق جان شهروندان برای مسئولان در اولویت قرار بگیرد.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
بازم شهرداری باید یک فکری برای این شهرداری بشه
پاسخ ها
این بسیار بده که شهرداری که بزرگترین کار و درآمد او از همین مردم است برای مردم کاری نکند و چنین در شهری بزرگ هنوز جاهایی به این هشدار آفرینی جون مردم رو می گیرد و هنوز پس از اینهمه سال هیچ کدوم مهتران در اندیشه ی کاری و دست آویزی و درست کردن به هیچ روشی نبودن!!؟؟ پس چشم به راه چه بودن دستی از آسمان برآید تا روی چنین راه آبها و مرگ آفرینی هایی گرفته شود؟؟؟
حالم گرفته شد اخه این جه وضشه اقای شهرداری ک همش دنبال مالیاتو عوارضو اینجور چیزایید خیلی متاسفم
خدا نابود کنه شهرداری رو
مسئولين همش تو جلسه هاى استرارين لطفاً تمركزشونو بهم نزنيد دوستان
به نظر من شهرداری تلفن 137 را برای همین مواقع گذاشته ولی من به عینه در خیلی از موارد دیدم که دریچه ای در محلی باز بوده و افراد زیادی از آن مسیر عبور کرده و بی تفاوت هستند ولی به محض اتفاق !!!
این حادثه بسیار غم انگیزه و حتی تصور اون لحظه برای هر آدم که وجدانو خوانواده داشته باشه سخته!متاسفانه اینجا ایرانه و ارزشی برای جون آدمها قاعل نیستن که بخوان ایمن کاری یا علت رو پیگیری کنن!
این هم میخاد شهرداری را سر کیسه کنه پولی به جیب بزنه
سیل را که شهرداری ول نکرده تو شهر
پاسخ ها
ی نفر از خانواده خودت این بلا سرش میومد باز اینجوری نظر میدادی؟
.موافقم
اون خانم به خاطر یک کیف نهایتن 100 هزار تومنی هم خودشو نابود کرد هم خانوادشو.
متأسفانه بعلت عملکرد بسیار بد شهرداری ها در همه امورات ذیربط ، مردم به شدت از سازمان دولتی بدبین هستند .... وظایف اصلی خویش را فراموش نموده و در صدد آن هستند که از دیگران در عقب نیفتند و جیب خودشان را زودتر پر کنند .
ان شاالله که دادگاه رسیدگی میکند،درد بزرگیست،
کاش وسط راه از شکایتشون منصرف نشن
شهردار پشتش گرمه و محکم با شکایت راه به جایی نمیبره بیچاره
بعد از این همه روز، فکر کنید زنده برگرده خونه!!!!!!!!!!
یعنی میشه………؟؟؟؟؟!!!!!!!!
مطمین باشید صدتا حرف پشتش میزنن شوهرشم میبره طلاقش میده،اگه اینجا ایرانه و ما ایرانی همین میشه که من گفتم,
خدا خودش واسه هیچکس همچین روزی رو نیاره اگه قراره که بمیریم اینجوری نمیریم جنازه ای باشه حداقل یه فاتحه واسمون بخونن,
اینکه بار اول نیست ، با این مدیریت های خویش سالار ، فقط باید تاسف خورد ، کاری ازدست هیچکس ساحته نیست !؟
بيجاره خانواده ي اون خانم..."فقط همين"
اميدوارم پيداشون كنيد.از خدا ميخوام كه به بچه هاش صبر عطا كنه.اتفاق هولناكيه.
اينكه شكايت كردين كار بسيار درستيه بلكه توو اتفاقات مشابه اين ماجرا مجداا تكرار نشه.
تاسفم براي شهرداريه
انشالله پیداشون کنن وخانواده از این سرگردانی خلاص بشن
بجز تاسف خوردن چی میشه گفت !!!
شهرداری !!!!!!!!!!اونایی که کارشون افتاده میدونن کجاس و کیا اونجا هستن !!! قبلا میزاشتن یکی بمیره تا به فکر بیافتن الان دیگه عادی شده مردن ! باید یه آقا زاده ای از اونجا رد بشه پاش خدای ناکرده لیز بخوره تا به فکر بیافتن.!!
تا کسی هم چیزی بگه زبونشونم درازه که ما در سال فلان این کارو کردیم اون کارو کردیم !تازه تهران اینجوریه برو به شهرستانا ببین چه خبره !!
خدا به اون طفلای معصوم و همسر و خانوادش صبر عطا کنه ان شاالله.. :(
شهرداری و شورای شهر تهران وظیفه ش چیه؟ وقتی اتفاقی بارها و بارها تکرار میشه که نمیشه بی تفاوت از کنارش رد شد. خدا به این خانواده صبر بده.
توکیفت بیفته زمین برنمیداری؟یااونی که میگه میخوادازشهرداری پول بگیره آیااگه پولی هم گرفتن اون بچه هاجای مادرشون برن پولوبغل کنن؟!!!اصلاپول جای مادرومیگیره واسه بچه وشوهرس واقعاکه اگه شهرداری نرده کشی میکرداین اتفاقانمی افتادحالابایدجوابگوباشن
سلام،
طوطی. 10/49 بنده در همان روز اول و دوم این مطلب که از نظرات لطف خداوند احتمال داره که توسط خودش یا یک نفر امکان هست بیرون آمده باشد و در بیمارسنانی و یا به علت شوکه شدن نتوانسته اسم و آدرس خودش را بگه در خونه نجات دهنده باشد!!! یعنی منظور عرض بنده اینه که حالا د در فکر و قلبم اونو تلف شده ومرده شده نمیدونم!! چون به کار خداوند بزرگ اعتقاد دارم، که انشاءالله اینطور باشد و خبر خوش زنده بودند این خانم را از این سایت بخونیم، انشاءالله امیدوارم،
چرا فکر میکنید بخاطر پول شکایت کرده بیچاره زنش مرده میفهمین مادربچه هاش دوتا بچه ی کوچولو داره ی پسر جوون داره آرزوها داشتن واسه بچه هاشون ستون خانواده افتاده زندگی ساقط شده خدا نصیب هیچکس نکنه تصورشم سخته آدمو داغون میکنه فکرش ...
خودساخته جان
اگه پیدا هم شده باشه توسط اشخاصی یا دربیمارستانی جایی زنده باشه ،خیلی زود میتونستن بفهمم که این خانم از اب گرفته شده همون خانمی هست که کل شهر از گم شدنش باخبر هستن ،بنده فکر نمیکنم که اینطور باشه احتمال زنده بودنش خیلی خیلی کمه ,وصدالبته که اگه خداوند بخواد هیچ چیزی ناممکن نیست…
من میگم انتهای این آب سیلاب به کجاخطم میشه شایدزیرسیلاب رفته باشه شایدم ؟؟دیدکورگیرکرده باشه شایدم تاحالاپوسیده غیب که نشده بایدپیدابشه یعنی چی
امیدوارم خدا هرچه زودتر این خانواده رو از چشم انتظاری در بیاره، انشاالله که زنده به خانواده برگردد و یا بازگشت پیکر بی جان این مادر هم پایانی است برای انتظارهای این خانواده.
جناب خود ساخته سلام قابل تحسین است.از ته دل به دعای شما امین میگم و امیدوارم که اینده انگونه که ترسیم می کنید اتفاق بیافتد
بمیرم برای بچه هاش
دوستان عزیز هممون ک مطلب میزاریم خیلی ناراحت ومتاثر از این حادثه هستیم و بنوعی ابراز همدردی میکنبم...و
همه میدونیم ک شهرداری مقصره..
چون اونجا ایمنی نبوده...
متاسفانه سراسر ایران کانال سرباز وجود داره ک خودش ب خودی خود مشگل سازه...
این حاثه اولین و آخرین نخواهد بود...
هنوز اون حادثه چند وقت پیش خرم آباد و مرگ دختر دانشجوی ایلامی رو فراموش نکرده ایم....
باشد ک مسعولین فکری کنن...
در مورد شکایت بعید میدونم راه بجایی ببره
سلام طوطی خدایی بنده هنوز امید خودم را از دست ندادم، پدر در مورد همین خانم تعریف می کرد که از اقوامش قبلنا باید اسب و قاطر جنس و خشکه بار میبردن که در میان راه از بارش سنگین برف نمیتونن برن از چهار نفر و دوازده حیون در برف میمیرن یکیشون وقتی میبینه اسب ها دارن از سرما و برف میمیرن از بارها و پالان مثل یه پناهگاه برا خودش درست میکنه و دو گونی کشمش هم که جز بارشون هست به کنار پناهگاه میاره این آقای راه که فکر میکنن یخ زده و تلف شده در اردیبهشت سال بعد میبینن که زنده است بعد از چهار پنج ماه در برف و زمستان، خدا شاهد است همه بزرگترها میدونن حقیقی نه داستان، میشه کار خدا، اگه هم به کار خدا نمیشه شک کرد،،
مردتنهاانصاف داشته باش چرافقط به شهرداری گیرداده ایدایاتواین حادثه صرفاشهرداری مقصره
هرچیزی امکان داردطوطی جون
جالبه که مفهوم شهرداری تو ایران با انچه در کشورهای دیگه دیده میشه بکلی متفاوت شده... شهرداری تو ایران یعنی نهادی که عوارض و مالیات کلان از شهروندان میگیره در ازاش شهروندانو یا با چوب و چماق در معابر به قصد کشت میزنه یا باعث مرگ بچه ها تو پارکهای نامن تهران میشه یا بزرگسالان تو کانالها و یا تیکه تکه شدن بچه ها در ابنماهای غیر استاندارد و یا در حال تقسیم اموال مردم بین خودشون و یا ....
جالبه که مفهوم شهرداری تو ایران با انچه در کشورهای دیگه دیده میشه بکلی متفاوت شده... شهرداری تو ایران یعنی نهادی که عوارض و مالیات کلان از شهروندان میگیره در ازاش شهروندانو یا با چوب و چماق در معابر به قصد کشت میزنه یا باعث مرگ بچه ها تو پارکهای نامن..
کامنت 6:14 رو من ننوشتم
این بنده خدا فکر کرده داره توی سویس زندگی میکنه.اینجا روزانه دهها قتل انجام میشه که هیچ ردی از قاتل پیدا نمیشه حالااین که بماند
اقاهه میگه همسرم رفت بچه هارو از آموزشگاه برداره من توی ماشین منتظر بودم
.آخه توی اون هوا و اون سیلاب شما باید بشینی توی ماشین و همسرت بره دنبال 2تا بچه؟
نمیشد بری کمکش؟تازه حواسش هم بهشون نبوده لابد سرش تو گوشی بوده و با سرو صدای بچه ها متوجه شده ک مادره رو سیل برده
بنازم به غیرتت