شرق نوشت: نمایش «آشپزخانه»، نوشته آرنولد وسکر است با برگردان مهرزاد جعفری و ساغر بوباش و مهدی چاکری دراماتورژی آن را برای اجرا انجام داده است. نمایش آشپزخانه یک کار رئالیستی اجتماعی چندلایه است درباره عشق، خشونت و رؤیا. معجونی حدود پنجماهی است كه این کار را شروع کرده و پروسه تمرینشان طولانی بوده. او کارگاهی را با عنوان «از ایده تا اجرا» برگزار کرد که برخی از شرکتکنندگان در آن کارگاه برای بازی در نمایش «آشپزخانه» انتخاب شدند.
بدنه اصلی نمایش «آشپزخانه» را اعضای گروه تئاتر «لیو سایه» شکل دادهاند. در این نمایش بیش از ۳۰ بازیگر حضور دارند که همه جوان هستند. دو نفر از بازیگران نمایش از هنرجویان کارگاههایی هستند که در شهر رشت برگزار کرده است، همچنین تعدادی از بازیگران نیز از آموزشگاههای سمندریان، آوا و دانشجویان تئاتر هستند. حسین حسینیان، مازیار سیدی، محسن نوری، بانیپال شومون، کتایون طلایی، نهال دشتی و مژده دایی از جمله بازیگران نمایش «آشپزخانه» هستند.
چه شد كه به فكر تولید یک نمایش پرجمعیت افتادید؟
نمایشنامه آشپزخانه را از قبل میشناختم و دوستش داشتم، اما بازیگرانش را نداشتم و متن پرجمعیت بود و در یکی، دو سال اخیر با توجه به فعالیتهای آموزشیام، این هنرجویان بهانهای شدند تا آن را تولید کنم، اما با تغییراتی در آن که بشود آن را به حالوهوای این جوانها نزدیکتر کرد.
به نظر فضای آشپزخانه هم چنین انگیزهای را به شما داده و تغییر در آن چه علتی داشته است؟
بهلحاظ زمانی و جغرافیا فاصلهای هست و ما از منظر خود به آشپزخانه نگاه میکنیم با آنکه هیچ چیزی هم در آن درست نمیشود. فضای کار تئاترال است و به نظرم با این جوانها بهتر میشد این فضا را ساخت.
از سوی دیگر آیا این جوانهای تازهکار توشوتوان انجامش را داشتند؟
تعدادی از اینها از شاگردانی هستند که با من قبلا کار کردهاند و الان توان انجام هر کاری را دارند که اینها در رأس بازیگران هستند و یکطورهایی به بقیه بازیگران کمک میکنند تا بتوانند در این نمایش حضور داشته باشند.
دراماتورژیاش به چه دلایلی انجام شده است؟
این متن به دلیل زمانی با روزگار ما فاصله داشت و همچنین در آن درباره اختلافات ملیتها گفته میشود که ما تجربهاش را در ایران نداشتهایم و نیازی مبرم به دراماتورژی بود که این موانع برداشته و این بخشها حذف شوند و تقریبا برسیم به آن اتفاقی که جزء ارکان ثابت متن است.
و دلیلی هم جز اینها نداشت؟
همچنین ممکن بود در آن به جا و زمانی اشاره شده باشد که این اشاره به ماجراها برای ما قابل فهم نباشد و دلم میخواست این موارد را تغییر دهم.
متن، رئالیسم اجتماعی است و فکر میکنیم که شما چندان به این مقوله مثل خود متن وفادار نبودهاید؟
نهاینکه بخواهم خیلی وارد جزئیات شوم، بلکه کنش کلی متن را در نظر میگرفتیم و با ارجاعات مستقیم، کار را بهسوی این کنشهای کلیتر میبردیم. مبنایمان بهاصطلاح بیشتر از هر چیزی روی تطبیق با تم خشونت است.
شما بارها به خشونت پرداختهاید و پیش از این هم متنی را از مکدونا در سال گذشته اجرا کردهاید. چرا باید خشونت برایتان مهم شود؟
به نظرم این خشونت همچنان هست، نهاینکه فکر کنم که خشونتی هست. اینکه امنیت ما در منطقه بیشتر از هرجایی است، شکی در آن نیست، اما این خشونت در ارتباطات بین آدمها و در روحیه آنان وجود دارد.
شاید میخواهید بگویید که این خشونت امری درونی است؟
بله دقیقا.
طنز هم از جمله مواردی است که در کارهایتان حضور پررنگی دارد و در این کار باعث تلطیف فضا خواهد شد؟
این طنز بهخاطر این است که ما با خشونت مخالف هستیم اگر نخواهیم جلو این خشونت را بگیريم انتظاری از ما نیست.
اجرا در سالن تازهتأسیس پالیز چگونه است؟
اینجا تازه افتتاح شده است و بد نیست و برای مثال یک ذره برای اجرای آشپزخانه مناسب نیست چون برای چیدمان آن مجبورم که کار را چهارسو کنم و در اینجا ممکن است هفت، هشتنفری هر شب در میان تماشاچیان مشکل داشته باشند و مجبور باشند این یکساعتو٤٠دقیقه را راحت نباشند. همچنین مشکل عمده سالن این است که هنوز ناشناخته است و از سوی دیگر مجبوریم در تیوال که جای شلوغی است آن را تبلیغ کنیم و انتظارمان برای همین از سالن خیلی بیشتر است چون بهتر است که برای شناساندن سالن در امر تبلیغ بیشتر کمک و فعالیت کنند و ما خودمان فعلا مجبوریم سالن را هرطوری که هست، معرفیاش کنیم.
برای تبلیغات چهکار خواهید کرد؟
من اغلب در اجرای کارهایم بهدنبال تبلیغ خاصی نبودهام چون در همان هفته اول کارهایی میکردیم و از هفته دوم تا روز آخر همیشه پر از تماشاگر بودیم. برای اینکه سالن شناختهشده بود و روال خودش را طی میکرد و ما هم برای مخاطبمان آشنا بودیم، اما اینجا فرق میکند و برای تبلیغ نیاز به هزینهکردن است و ما فعلا داريم هزینه میکنیم که چندان منطقی نیست.
ضرر که نمیکنید؟
فعلا داریم مشق میکنیم و هنوز آسیب ندیدهایم، اما در جاهای دیگر کارم راحت بود و الان نیاز دارم که مدام سایت را چک کنم كه این کمی استرسآور است و ما هیچگاه با استرس کار نکردهایم.
پیشبینیتان چه خواهد بود؟
میتوانیم با تبلیغات، کار و سالن را جا بیندازیم. یک کار خوب همیشه با تماشاگر همراه میشود و ما هرگز با چنین داستانی در اجراهایمان همراه نمیشدیم که استرس داشته باشیم.
شما در رشت هم امسال کار اجرا کردهاید، آنجا وضعیت چطور است؟
در رشت هم خیلی راحت بودیم. هیچ دغدغهای نداشتیم، اما در اینجا مجبورم با هرآنچه كه سالن بر ما تحمیل کرده، کنار بیایم.
فکر میکنم با تحرک دوجانبه سالن و گروه زودتر به نتیجه برسید؟
یک هفته دیگر کار دارد و من نباید دغدغهام این باشد که وضعیت فروش بلیت باید چگونه باشد و فعلا این برایم مسخره است.
با پالیز که مسئله را مطرح نکردهاید؟
من همیشه با دستخالی جلو میآیم؛ نه چهرهای میآورم و نه تبلیغات خاصی میکنم و عقیده دارم که تئاتر باید حرف خودش را بزند و این از چالشهای عمده من است.
امتیاز کارتان درواقع همین تئاتریبودن آثارتان است که در ورطه تبلیغات و چهرهها از اصالتهای خود فاصله نگرفته است و حیف است که دیده نشود؟
بله... امیدوارم کارمان مثل دیگر کارها در شرایط خوبی دیده شود چون ما اساسا تجاری کار نمیکنیم و هیچ ترفندی باب دل من نیست و دلم نمیخواهد برای دیدهشدن هر نوع تبلیغاتی را قبول کنم.
ارسال نظر