افزایش زندگی مجردی در بین دختران و پسران
افزایش خانههای مجردی، عدم تمایل جوانان به ازدواج، ترویج روابط میان زنان و مردان در غیر از حوزه ازدواج، از جمله تهدیدهای جدی آسیبهای نوپدید است که برای از بین بردن بنیان خانواده از سوی دشمن هدف قرار گرفته شده است.
این اظهارات درحالی است که وی هیچ اشاره ای نکرده که دولت و نهادهای فرهنگی که سالانه میلیاردها تومان از بودجه کشور را به خود اختصاص میدهند برای مقابله با این ترفند دولت , چه تدبیری اندیشیده اند , یا اصلا کاری نکرده و بیشتر هم و غمشان پرداختن به مسایل سیاسی از جمله انتخابات ریاست جمهوری است .
مجید دوستعلیان اظهار کرد: امکان مقابله با این امر فراهم نیست ، بلکه باید مدافع مرزهای اعتقادی باشیم تا تکنولوژی آثار منفی بر آن نداشته باشد.
درهمین حال رییس سازمان ثبت احوال کشور هم خبری تاسف بار میدهدو میگوید: سن ازدواج برای مردان و زنان نسبت به سال های گذشته افزایش یافته و به میانگین ۲۷.۲ سال برای مردان و حدود ۲۳سال برای زنان رسیده که این آمارها زنگ خطری برای افزایش تجرد قطعی در جامعه است.
وزیر سابق رفاه و تأمین اجتماعی هم از افزایش خانوارهای تک نفره و مجرد از ۵٫۲ درصد به ۷٫۱ درصد خبر داد و ابراز نگرانی کرد.
پرویز کاظمی با بیان اینکه خانوارهای تک نفره و مجرد هر روز در کشور رو به گسترش است اظهار داشت: بر اساس آمارها خانوارهای تک نفره از ۵٫۲ درصد در سال گذشته به ۷٫۱ درصد افزایش یافته است که این موضوع زنگ خطر برای کشور است.
وی افزود: به نظر می رسد با افزایش تورم، به مرور بهتعداد افراد مجرد افزوده شود.
ریشه تجرد
نتایج سرشماری سال ۱۳۹۰ حاکی از ادامه روند رو به رشد خانواده های تک نفره است که بر مبنای آن ۷.۱ درصد خانواده های ایرانی را خانواده های مستقل و تک نفره تشکیل می دهند. طبق این نتایج نسبت به ۵ سال گذشته تعداد کسانی که به تنهایی زندگی می کنند و خانواده محسوب می شوند حدود ۲درصد افزایش داشته است.
به این افراد خانواده های مستقل گفته می شود یعنی افرادی که بنا به تعریف آماری ازدواج نکرده اند و طلاق گرفته نیز نیستند بلکه شیوه زندگی مجردی را برای خود انتخاب کرده اند که به گواه آمار تعدادشان نیز در حال افزایش است.
بر مبنای گزارش سازمان ملی جوانان در سال ۸۹ تعداد ۳۰ درصد از جوانان ۶ کلان شهر تهران، مشهد، شیراز، اصفهان، تبریز و اهواز زندگی مجردی دارند.
کارشناسان ریشه اصلی این قبیل زندگی ها را افزایش سن دختران و پسران مجرد ذکر کرده اند و معتقدند این نوع زندگی ها نوعی زنگ خطر برای جامعه ای است که خانواده و ارزش ها و هنجارهای آن از اهمیت بسیاری برخوردار است.
دکتر وثوق روان پزشک در پاسخ به سوال ما که چرا برخی جوانان امروزی به زندگی های مجردی روی آورده اند از کشش های زندگی شهری و جاذبه های مخصوص آن می گوید و می افزاید: در جامعه فعلی و در شهرهای بزرگ جاذبه های فراوانی وجود دارد که جوانان را به طرف خود می کشاند.
از آن جایی که بیشتر خانواده ها حتی در شهرهای بزرگ بافت سنتی دارند، به مقابله با تمایلات و علایق جوانان بر می خیزند که همین موضوع سبب می شود فرد جوان در جست و جوی راهی برای رسیدن به تمایلات و علایق خود باشد. از این رو تصمیم به جدایی از خانواده می گیرد و به منظور کسب آرامشی که در ذهن خود آن را تصویر می کند، به زندگی مجردی روی می آورد.
وی می افزاید: برخی از جوانان دوست ندارند که در مقابل برخی رفتارهای شان، والدین آن ها را مورد مواخذه قرار دهند، بنابراین وقتی که جوان گمان می کند آزادی او مورد تهدید واقع شده از کانون گرم خانواده جدا می شود و به زندگی انفرادی روی می آورد.
دکتر وثوق در پاسخ به این سوال معتقد است زندگی های مجردی تهدید برای جوانان و خانواده ها و جامعه است.
او معتقد است زندگی مجردی موجب از هم پاشیدگی خانواده می شود و حس پیوستگی و دلبستگی خانوادگی را کاهش می دهد، وی می افزاید: خانواده ها همواره نگران عضو جدا شده خود هستند و این موضوع اضطراب را به خانه ها می کشاند. از طرفی وقتی جوانی به تنهایی یا با دوستان خود زندگی می کند به فردی منزوی و بی تفاوت تبدیل می شود و افسردگی به سراغ چنین جوانانی می آید و آن ها در معرض انواع و اقسام آسیب های اجتماعی قرار می گیرند.
اما دکتر مصطفی اقلیما رئیس انجمن مددکاری اجتماعی و متخصص آسیب های اجتماعی نیز به بحث روانی در رواج این پدیده اشاره می کند و معتقد است: آن چه باعث می شود جوانان به زندگی مجردی روی بیاورند، نداشتن آرامش است. وی در توضیح این مسئله می گوید: جوان امروزی به آرامش خیال و احترام در خانواده نیاز دارد.
جوانان همواره از این که به عقاید و افکارشان احترام گذاشته نشود گلایه مندند، وی به عنوان مثال به موضوع بازنگشتن برخی از جوانان شهرستانی بعد از پایان تحصیلات به شهرشان اشاره می کند و می گوید: در شهرستان ها و محیط های کوچک، همه افراد مدام مورد قضاوت قرار می گیرند و جوانان تحصیل کرده نیز گمان می کنند در صورت بازگشت به شهرستان باید به سنت ها تن دهند که برایشان قابل قبول نیست. از این رو به جای بازگشت سعی می کنند در شهرهای بزرگ بمانند و زندگی مجردی را انتخاب کنند.
مشکلات اقتصادی
علاوه بر آن چه ذکر شد برخی مسائل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی نیز در افزایش زندگی های مجردی دخیل می باشند.
دکتر مسلم بهادری متخصص آسیب شناسی و استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران به فرار جوانان از ازدواج اشاره می کند و می گوید: مشکلات اقتصادی و زندگی تجملی در کشور روبه افزایش است و جوانان برای روبه رو نشدن با این مشکلات ترجیح می دهند ازدواج نکنند.
دکتر بهادری همچنین اختلاف فرهنگی میان خانواده ها و میان فرزندان و پدران و مادران را عامل مهم دیگری می داند که زندگی مجردی را در کل دنیا و به ویژه در داخل ایران افزایش داده است.
این متخصص آسیب شناسی بالا رفتن سن و ادامه تحصیلات را عامل موثری در افزایش زندگی های مجردی می داند و می گوید: داشتن تحصیلات و ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر باعث شده است سن افراد افزایش یابد و انتخاب همسر نیز برای دختران و پسران سخت تر شود.
وی درآمد پایین و نداشتن استقلال کافی و به ویژه عدم تامین اجتماعی را عامل دیگری در افزایش زندگی مجردی می داند و می افزاید: درآمد پایین و نداشتن استقلال کافی در ایران باعث شده بسیاری از جوانان به خارج از کشور مهاجرت کنند. اما محمد زاهدی اصل، رئیس انجمن مددکاری ایران تمایل به زندگی های مجردی را ناشی از استقلال طلبی جوانان دانست.
وی گفت: هر جوانی تمایل دارد زندگی مستقلی داشته باشد. بنابراین چنین موضوعی طبیعی است اما نباید از نظارت ها غافل شد. از طرفی وقتی نتوانیم شرایط تشکیل زندگی مشترک را برای جوانان فراهم آوریم طولانی شدن دوران تجرد و بالا رفتن سن ازدواج باعث می شود جوانان در موقعیتی قرار گیرند که احساس کنند سربار جامعه و خانواده هستند.
محمد توحیدی کارشناس مسائل اجتماعی نیز به موضوع مهم دیگری در این باره اشاره می کند و به گزارشگر ما می گوید، جامعه ما یک جامعه در حال گذار به سمت توسعه یافتگی و مدرنیته است و در چنین شرایطی در تمام اجزای جامعه تقابل میان سنت و مدرنیته وجود دارد. وی می افزاید: در این فضا بعضی از افراد دچار یک نوع سرگردانی شده اند و در چنین فضایی تمایل به زندگی مجردی دیده می شود و بیشتر این تمایلات نیز در جوانان از طبقه متوسط و میانی جامعه است.
وی اضافه می کند: جامعه در حال گذار، اقتضائات و شرایط خاص خود را دارد و در چنین جامعه ای میل افراد به رقابت، تحصیل و سرمایه گذاری به شدت دیده می شود و برای همین افراد تلاش می کنند بیشتر به دنبال تحصیل و مهارت ها بروند و برای نیل به این مقاصد زندگی به شکل مجردی را تجربه کنند. توحیدی می گوید: شرایط متغیر اقتصادی نیز در این پدیده نقش دارد و فشارهای اقتصادی موجب تاخیر یا ترس از ازدواج می شود، این شرایط سبب می شود تا دختر و پسر برای تامین نیازهای خود به دنبال کار بروند و به نوعی از خانواده استقلال مالی پیدا کنند.
توحیدی ادامه می دهد: استقلال مالی و تحصیل نیز منجربه این موضوع می شود که به ویژه دختران به سادگی تن به ازدواج ندهند، وی می افزاید: حضور روزافزون دختران در ادارات و شرکت ها از طرفی سبب افزایش نرخ بیکاری در میان پسران می شود و از طرف دیگر توقع دختران را افزایش می دهد و ترس پسران از تشکیل خانواده را به دنبال دارد، بنابراین دختران برای مستقل شدن و آقابالاسر نداشتن تن به زندگی مجردی می دهند و پسران نیز به دلیل فرار از ازدواج و تعهدات آن به زندگی مجردی در کنار دوستانشان روی می آورند.
محمد توحیدی معتقد است از آن جا که خانواده مهم ترین نهاد تلقی می شود و اجتماعی شدن فرد از خانواده آغاز می شود، بنابراین جوانانی که به تنهایی زندگی می کنند و یا زندگی مجردی را برمی گزینند نمی توانند مهارت های اجتماعی را کسب کنند. این افراد نمی توانند با جامعه سازگار شوند و بنابراین در رفتارها و مراودات اجتماعی خود دچار مشکل می شوند و نمی توانند آن گونه که باید و شاید با هنجارها و ارزش های جامعه خود را منطبق کنند.
وی همچنین می افزاید: چنین زندگی هایی فردگرایی و خودمحوری را در جامعه افزایش می دهد، و فردگرایی و خودمحوری نیز سبب می گردد که روحیه تعاون و همکاری اجتماعی و گروهی کاهش یابد. او به موضوع دیگری نیز اشاره می کند و این که افرادی که زندگی مجردی را انتخاب کرده اند، تمایل به تشکیل خانواده و داشتن فرزند نخواهند داشت، بنابراین در درازمدت ممکن است گرفتار پدیده هایی چون اعتیاد، خودکشی و روابط نامشروع و انواع و اقسام بی بند وباری شوند چرا که از خانواده به عنوان یکی از ابزارهای کنترل اجتماعی دورند، همچنین زندگی مجردی می تواند به افزایش هزینه های زندگی و تحمیل هزینه ها به جامعه منجر شود. تحقیقات نیز نشان داده مجردها آسیب پذیرترند و هزینه بیشتری را به جامعه تحمیل می کنند.
پذیرش مجردها در جامعه
جالب اینجاست که زمانی بزرگترین مشکل مجردها واحد مسکونی بود که چون جز تعداد اندکی واحد مسکونی ملکی داشتند و بقیه مستاجر بودند ناچار به سمت خانواده سوق مییافتند اما این روزها مجردی نه تنها دیگر مشکل به حساب نمیاید که یک امتیاز برای مستاجر محسوب میشود .
اجارهنشینی مجردی نتیجه افزایش سنازدواج و در عین حال نرخ طلاق است که چون پرداخت اجارهبها برای این گروه راحتتر از بقیه است، در حال حاضر بخشی از مالکان آپارتمانهای اجارهای در زمان فایلینگ ملکشان در بنگاه شرط «فقط اجاره به مجرد» را برای دلال تعیین میکنند.
تحقیقات درباره علت تمایل اجاره آپارتمان به خانوارهای تکنفره نشان میدهد: کشش این دسته از خانوارها برای پذیرش اجارهبها بدون اصرار به تخفیف یا تعدیل نرخ، به مراتب بیشتر از زوجها و خانوادههای پرنفر است.
از سوی دیگر در بازار اجاره آپارتمان در شرایطی که واحدهای کممتراژ -کمتر از ۷۰ مترمربع- با فراوانی تقاضا از جانب زوجهای دونفره روبهرو است، کمبود تقاضا برای واحدهای کمی بزرگتر عملا با جایگزینی خانوارهای تکبُعدی جبران شده است.
مشاوراناملاک میگویند: مجردها اغلب به دنبال واحدهای نه چندان کوچک هستند و چون میانگین هزینهزندگی برای این افراد پایین است، پرداخت اجارهبها برایشان راحتتر است.
نظر کاربران
اين جمله رو بايد طلا گرفت:
حضور روزافزون دختران در ادارات و شرکت ها از طرفی سبب افزایش نرخ بیکاری در میان پسران می شود و از طرف دیگر توقع دختران را افزایش می دهد و ترس پسران از تشکیل خانواده را به دنبال دارد،
پاسخ ها
اپسری که از دختری که دستش تو جیبش میره می ترسه و در نتیجه تشکیل خانواده نمیده، کلا به بلوغ عاطفی و اجتماعی لازم برای ازدواج نرسیده. در نتیجه اصلا نباید ازدواج کنه.
اگه اینطوره پس چرا دنبال دختره شاغل میگردن
تواین زمونه نون شبشونم محتاج زنشونن
خیلیارو دیدم
دنا توجیه دهن پر کنی بود. دختری که بزرگترین دغدغه اش کارش باشه نه زندگی و خانواده دختری که برای یادآوری اخلاق دخترانه و زنانش مخاطب رو عقب افتاده میبینه دختری که جنسیت و روحیان زنانش رو فراموش کرده دختری که اولویت وظیفه اش رو ندونه دختری که مدام در این فکره که مردها حقش رو خوردن دختری که به این فکر میکنه که مردها ظالم و زنها مظلوم و دختره که اسیر تبلیغاته؛ این دختر بالغه؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!
خدا پدرشو ت رو بیامرزه اینجوری امار میدن ...من الا 25 سالمه خوب وقتی پولی نباشه و وضعیت اقتصادی بده یه خونه نمیشه گرفت مگه احمقم برم دختر مردم و خودم رو بدبخت کنم ..الان سن پسرا رو 28 و دخترا هم رو 28 به بالا رفته ..... اینجوری پیش بره بالای 35 سال میره ازدوج ... به جوونا وام نمیدن میرن مصر وام کلون میدن .... خوب اینجوری ازدواج کنیم
چشم دنا