عباس غزالی: برای هدفم کفش آهنی پوشیدم
عباس غزالی اینروزها دارد عباس غزالی متفاوتی را در فیلم سینمایی «کاروگ» تجربه میکند و معتقد است مخاطبان با دیدن او در این فیلم تعجب خواهند کرد و این اثر برگ متفاوتی را در کارنامه هنریاش رقم خواهد زد.
در آخرین مصاحبهای که با یکی از نشریات داشتید در آن اشاره کردید که حقتان را از سینما نگرفتید. چه اتفاقی افتاد که به چنین دیدگاهی رسیدید؟
در طول این سالها همواره نسبت به حضورم در آثار سینمایی سختگیر بودم و دوست داشتم در کارهایی حضور پیدا کنم که بتوانم در آن خودم را به چالش بکشم. منتها فیلمنامههایی که به دستم میرسد کمتر این حس را در من ایجاد میکند، بههمین خاطر در این شرایط ترجیح میدهم گزیدهکار باشم.
این گزیدهکاری باعث نمیشود که دیرتر به مقصدتان برسید؟
بههر حال وقتی شما هدفی را انتخاب میکنید برای رسیدن به هدفتان باید سختیهایی را تحمل کنید و از دستاندازهای پیش رو به سلامت عبور کنید. برای عبور از این مسیر هم کفش آهنی به پا کردم تا آسیبها را به حداقل برسانم.
با این اوصاف آیا با انجام دادن این کار از خودتان محافظت کردید؟
در تمام این سالها سعی کردم با انتخابهای درست از خودم محافظت کنم و به ورطه تکرار کشیده نشوم. من بعد از بازی در سریال «وضعیت سفید» اکثر پیشنهادهایی که داشتم تکرار نقشم در این سریال بود، در حالی که میدانستم اگر بخواهم خودم را تکرار کنم محکوم به کلیشه خواهم شد و این همان نکتهای است که همواره از آن فراری بودم.
اما خیلی از بازیگران ترجیح میدهند تا دچار کمکاری و عواقب احتمالی بعد از آن نشوند.
بههر حال هر کسی یک طرح و برنامهای برای مسیر کاریاش دارد. من این مسیر را انتخاب کردم اما خب برخی راه دیگری را انتخاب میکنند و از اینکه دچار کلیشه شوند ابایی ندارند، در صورتی که من کلیشه را آفتی برای پیشرفت و موفقیت یک بازیگر میدانم.
بههمین خاطر بود که ریسک بازی در فیلمی نظیر «قیچی» را پذیرفتید تا نقش متفاوتی نظیر راما را ایفا کنید؟
دقیقا. من مدتها بود که با قصهای به این خوبی و درگیرکننده مواجه نشده بودم. وقتی فیلمنامه را خواندم بهشدت درگیر آن شدم و حس کردم که از هر جهت جای کار دارد. بههمین خاطر بدون درنگ برای حضور در این اثر پاسخ مثبت دادم.
در طول کار چقدر درگیر نقش راما شدید؟
خیلی زیاد. این نقش از پیچیدگیهای زیادی برخوردار بود. بهگونهای که لحظهای نمیتوانستم از آن جدا شوم. در طول دوران فیلمبرداری، راما همه وجودم را مصادره کرده بود.
اما نکته قابل تامل اینجاست که فیلمبرداری «قیچی» در میانه کار چند باری بهدلیل مشکلات مالی با توقف مواجه شد.
بله؛ البته این موضوع در قرارداد ما قید نشده بود اما بهقدری این نقش و فیلم برایم درگیرکننده بود که اصلا نمیتوانستم در چارچوب قرارداد در مورد آن تصمیم بگیرم. هر بار که فیلمبرداری کار بهدلیل مشکلات مالی متوقف میشد تهیهکننده کار که پسر جوان و حرفهای بود به من میگفت «اگر پیشنهاد دیگری دارید کار جدید را آغاز کنید تا تکلیف این فیلم مشخص شود.» اما من تکلیفم با خودم مشخص بود، میخواستم در این فیلم بازی کنم و راما را به سرانجام برسانم. بههمین خاطر پای همه سختیهایش هم ایستادم.
در طول این دوران چطور راکورد حسیتان را حفظ کردید؟
کار سادهای نبود اما من راما را از خودم دور نکرده بودم که نگران از دست رفتن حس و حالم باشم. حتی به گریمم هم دست نزده بودم، به همین خاطر توانستم راکورد حسیام را راحتتر حفظ کنم.
در این فیلم نقش یک فرد درونگرا را ایفا کردید، نقشی که با جنس بازیگری شما تفاوت دارد. نگران نبودید از پس این نقش بر نیایید؟
من همانطور که پیشتر هم به آن اشاره کردم منتظر یک چالش برای خودم بودم، چالشی که من را بههم بریزد و منجر به خلق جنس بازی دیگری از من شود. اصلا بهخاطر همین تفاوت و ویژگیهای راما بود که بازی در آن را پذیرفتم.
برای نزدیکشدن به کاراکتر راما، کریم لکزاده؛ کارگردان این فیلم تا چه حد به شما کمک کرد؟
خیلی زیاد، پیش از شروع فیلمبرداری من و کریم لکزاده جلسات زیادی را با یکدیگر صحبت کردیم تا در مورد نحوه طراحی کاراکتر راما و چگونگی ایفای آن به یک جمعبندی برسیم. در طول این جلسات راما لحظه به لحظه شکل میگرفت و پختهتر میشد و در نهایت به آنچه که هر دو در نظر داشتیم نزدیک شد.
لکزاده اولین تجربه کارگردانی فیلم بلندش را در «قیچی» پشت سر میگذاشت. او را در کارگردانی تا چه حد مسلط دیدید؟
خیلی زیاد، کریم لکزاده پیشتر هم تجربه ساخت فیلمهای کوتاه را داشت و در آن حوزه عملکرد قابل دفاعی را از خود بهجای گذاشت. بههمین خاطر من با اطمینان جلوی دوربین او رفتم. از سوی دیگر اینروزها کارگردانهای جوان بهدلیل انگیزه بالایی که دارند توان بیشتری را برای تولید کارشان میگذارند. در طول دوران فیلمبرداری هم کریم بسیار مسلط و خوب ظاهر شد و توانست این کار سخت و دشوار را بهخوبی به سرانجام برساند.
در این فیلم راما به این دلیل که دست به اعمال مجرمانهای میزند از سوی طبیعت مجازات میشود، مجازات تلخ و بیرحمی که گاه پای خشونت را به میان میآورد. چقدر راما را مستحق این حجم از خشونت میدانید؟
زندگی راما از ابتدای فیلم با خشونت شروع میشود و لحظه به لحظه این خشونت شدت مییابد. از یک جایی به بعد که راما برای فرار از عواقب خشونتی که مرتکب شده سفر عجیبش را شروع میکند طبیعت بر علیه او به پا میخیزد و سعی میکند به روش راما از او انتقام بگیرد. هر چند که این انتقام به نظر بعضیها ممکن است خشن به نظر برسد اما در واقع این موضوع به روح طبیعت برمیگردد که در مقابل مهربانی، مهربانی میکند و در مقابل خشونت، خشم و خشونت را بروز میدهد.
اما برخی بر این باور بودند که نیازی نیود که این حجم از خشونت در فیلم نشان داده شود؟
بههر حال هر فردی دیدگاه و نظر خودش را دارد اما به عقیده من این میزان با توجه به ساختار و قصه فیلم زیاد نبود و در هیچ جا اغراقی نشده است. هر جا خشونتی به تصویر کشیده شده بهدلیل اقتضای قصه و در واقع بر علیه نفس خود خشونت بوده است.
فیلم «قیچی» این روزها در گروه هنر و تجربه در حال اکران است، به نظرتان چقدر اکران این فیلم در چنین گروهی مناسب بود؟
بههر حال فضای تجربی فیلم میطلبید که در فضای متناسب خودش اکران شود و این فضای مناسب در حال حاضر گروه هنر و تجربه است اما این گروه با وجود نقاط مثبتش بهدلیل شلوغی در اکران و نوع برنامهریزی که دارد باعث میشود بعضی از فیلمها آنطور که باید دیده نشوند که در نهایت این دیده نشدنها به ضرر فیلمها تمام میشود. به هر حال امیدوارم هنر و تجربه با تجدید نظری در مورد روند و چگونگی برنامهریزی بستر مناسبتری را برای تماشای فیلمهایی تجربی نظیر «قیچی» فراهم کند تا مخاطبان بیشتری به تماشای این آثار بنشینند.
اگر اشتباه نکنم شما این روزها مشغول بازی در یک فیلم سینمایی هستید؟
بله؛ در حال بازی در فیلم سینمایی «کاروگ» هستم. در این فیلم متفاوتترین نقشم را بازی میکنم و شک ندارم همه با دیدنم در این فیلم متعجب خواهند شد. بههر حال همه توانم را اینروزها برای ایفای این نقش بهکار بردم و امیدوارم نتیجه این کار همینطور که اینروزها پیشبینی میکنم خوب باشد.
ما هم امیدواریم. چقدر به آینده کاری عباس غزالی امیدوارید؟
بههر حال آدمها با امید زندهاند و امیدواری برای حرکت در مسیری که دوستش دارند به آنها انگیزه میدهد. من در طول سالها همه این سختیها را تحمل کردم تا در نهایت به آن چیزی که مد نظرم هست دست پیدا کنم؛ آن مورد هم برای ماندگاری در عرصه بازیگری و خلق نقشهای متفاوت و اثرگذار است. بههر حال میدانم کار سادهای نیست اما همانطور که در ابتدای مصاحبه گفتم من کفشهای آهنی پوشیدهام و برای آنچه میجنگم که برایم ارزش محسوب میشود و دل به سختی و مشکلات میزنم.
ارسال نظر