كورش الماسي در روزنامه آرمان نوشت: دستاوردهاي حاصله در مبادلات روابط بين كشورها برآيند مستقيم قدرت ملي است. بنابراين، اينكه رئيسجهمور آمريكا يا هر كشور ديگري چه فردي با چه گرايشات حزبي يا فكري باشد، در مبادلات سياسي بينالمللي بيتاثير نيست، اما تاثير تعيينكنندهاي ندارد، بلكه عامل تعيينكننده مبادلات سياسي در روابط بينالمللي اقتدار ملي هر كشور است.
كورش الماسي در روزنامه آرمان نوشت: دستاوردهاي حاصله در مبادلات روابط بين كشورها برآيند مستقيم قدرت ملي است. بنابراين، اينكه رئيسجهمور آمريكا يا هر كشور ديگري چه فردي با چه گرايشات حزبي يا فكري باشد، در مبادلات سياسي بينالمللي بيتاثير نيست، اما تاثير تعيينكنندهاي ندارد، بلكه عامل تعيينكننده مبادلات سياسي در روابط بينالمللي اقتدار ملي هر كشور است.
بزرگترين خطا و ضعف برخي سياستورزان و مقامات دفاعي اين است كه اقتدار ملي را صرفا در توان و تجهيزات نظامي ميدانند. شرايط به وجود آمده در كشور در دولتهاي نهم و دهم خلاف اين امر را به همه ما نشان داد. نمونههاي تاريخي و معاصر فراواني مويد اين نكته است كه سياستورزان و دولتمرداني كه اقتدار را صرفا در توان نظامي درك ميكنند، موجب چه آسيبها و صدماتي براي ملت و كشور خود ميشوند. تحليلهاي داخلي و بينالمللي بيشماري درباره پديده دونالد ترامپ ارائه شده و خواهد شد.
با اين وجود، نگارنده معتقد است، دونالد ترامپ محصول فرايند اجتنابناپذير تاريخي ظهور و افول ابرقدرتهاست (ايدئولوژيها و راهبردها) كه تحليل آن به هيچوجه در اين موجز نميگنجد. به هر حال، شايد مهمترين پيامي كه انتخاب دونالد ترامپ بايد براي مقامات و سياستورزان رسمي و غيررسمي كشور ما داشته باشد، اين باشد كه بايد با تمام توان به تقويت اقتدار ملي انديشه، عمل و رفتار كنيم. تقويت توان نظامي و امنيتي بدون هيچ محدوديت و مرزي بايد ادامه يابد.
اما همانگونه كه در بالا گفته شد، توان نظامي فقط يك مولفه از چند مولفه اقتدار ملي است. اقتدار ملي عيني، ملموس، كارآمد، پايدار و عملي در انسجام مديريتي كلان ملي تبلور مييابد. انسجام ملي به اين معني نيست كه همه سياستورزان و متنفذان رسمي و غير رسمي به يك شكل انديشه، عمل و رفتار كنند، بلكه به معني درك اهميت و ضرورت وجود يك سازوكار مديريتي است كه پيرامون آن ميان همه كنشگران و متنفذان سياسي اجماع نظر و پايبندي وجود داشته باشد.
انسجام ملي مبتني بر سازوكار كلان مديريتي كه مقبول همه سياستورزان و متنفذان رسمي و غيررسمی باشد، برآيند تدوين نقشه راه يا راهبرد كلان براي مديريت كشور است. براي تدوين راهبرد و نقشه راه مديريت ملي كه داشته باشد، ضروري است تا كارگروهي متشكل از همه جناحها، گرايشهاي فكري گوناگون، شخصيتهاي متنفذ رسمي و غيررسمي (و هر فردي داراي شناسنامه ايراني كه باور دارد ميتواند به شكلي به ايجاد اقتدار ملي ياري برساند) تشكيل شود.
در صورت تشكيل كارگروه تدوين نقشه راه مديريت كلان ملي و تدوين نقشه راه و راهبرد مورد پذيرش همه جناحها، گرايشهاي فكري و متنفذان رسمي و غير رسمي، هر فردي در جايگاه خود قرار خواهد گرفت، هيچ مسئولي در حوزه تخصص ديگران اظهارنظر يا دخالت نميكند، بينظميهای (جرايم) مالي، اقتصادي، سياسي، قضائي، صنعتي، فرهنگي، مديریتي و... صورت نخواهد گرفت، نهادهاي گوناگون سياسي و اجتماعي پيرو نقشه راه يا راهبرد ملي توسعه، منافع و امنيت ملي خواهند بود،افراد متنفذ رسمي و غيررسمي و مسئولان در حوزههاي گوناگون به هيچوجه از جايگاههاي خود در نهادهاي سياسي و اجتماعي به نفع منافع فردي و گروهي استفاده نخواهند كرد و... اينكه ما منتظر بمانيم تا فلان كشور يا رئيسجمهور منتخب، مثلا، ترامپ چه ميگويد، يا چه سياستي اتخاذ ميكند و بعد دست به اقدامي بزنيم، يك ديپلماسي واكنشي، ناكارآمد و بعضا خطر ناك خواهد بود.
اما همانگونه كه در بالا اشاره شد، در صورت تدوين يك راهبرد مديريتي كلان مورد اجماع نظر، توافق و تفاهم همه متنفذان سياسي و پايبندي و رعايت آن توسط همه كنشگران، كشور ميتواند در مقابل هر شرايط جديد يا غيرمنتظره، مناسبترین و كمهزينهترين كنش و راهبرد را اتخاذ و عملياتي كند.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر