۴۲۴۳۰۹
۳ نظر
۵۰۱۲
۳ نظر
۵۰۱۲
پ

داستان گریه های کتایون در «ماه و پلنگ»

ویدا جوان، از آخرین نسل هنر‌جویان حمید سمندریان، پیش از آن‌که با بازی در سریال‌های پرمخاطب «پژمان» و «شمعدونی» به چشم‌مان بیاید با حضور در قاب سریال «زمانه» حسن فتحی معرفی شد.

روزنامه صبا: ویدا جوان، از آخرین نسل هنر‌جویان حمید سمندریان، پیش از آن‌که با بازی در سریال‌های پرمخاطب «پژمان» و «شمعدونی» به چشم‌مان بیاید با حضور در قاب سریال «زمانه» حسن فتحی معرفی شد. او که مدت‌ها در مدیوم تلویزیون فعالیت می‌کرد، یکباره از این قاب فاصله گرفت و روی صحنه تئاتر حاضر شد و ثابت کرد که زیر‌وبم بازی در تئاتر را هم خوب می‌داند. اما اکنون جوان، بعد از غیبتی کوتاه دوباره به تلویزیون بازگشته و هر شب در سریال «ماه و پلنگ» دیده می‌شود.
به بهانه حضور این بازیگر در سریال «ماه و پلنگ» و مدت‌ها غیبتش در تلویزیون، با او به گفت‌وگو نشسته است که در ادامه می‌خوانید.
داستان گریه های کتایون در «ماه و پلنگ»

از ابتدای ورودتان به عرصه بازیگری بیشتر در مدیوم تلویزیون حضور داشتید، چقدر دغدغه حضور در رسانه ملی را دارید و تلویزیون برای شما چه جایگاهی دارد؟

تلويزيون از يك منظر بسيار مديوم محترمي است چرا كه يك هنرمند با طيف وسيعي از مردم جامعه بي‌واسطه ارتباط برقرار مي‌كند اما ايراداتي هم به آن وارد است، يكي از مشكلات من به‌عنوان بازيگري كه تجربه حضور مکرر در تلويزيون را دارد سانسور‌هاي بيش از اندازه آن است؛ منظورم اصلا حجاب يا مميزي‌هاي رايج نيست بلكه سانسور‌هاي عجيب‌و‌غريبي است كه فعالان عرصه تلويزيون با آن مواجه مي‌شوند.

مثلا چه سانسور‌های عجیب‌و‌غریبی؟

به‌طور‌مثال در یکی از تجربه‌های تلویزیونی‌ام مجبور بودم یک‌سال تمام پایم را روی پایم نیندازم یا چهار‌زانو ننشینم؛ شاید برای کسی که در این حوزه فعالیت نمی‌کند این‌ها مسائل مهمی تلقی نشود اما همین مسائل باعث می‌شود یک نقش آن‌قدر درون چهارچوب و سانسور قرار بگیرد که هیچ‌چیز از آن نماند.

پیش از این در مصاحبه‌ای گفته بودید که نمی‌خواهید بازیگر طنز باشید و البته بعد از حضور در دو سریال «پژمان» و «شمعدونی» که هر دو طنز بودند، یکباره از تلویزیون فاصله گرفتید و بعد از مدت‌ها با «ماه و پلنگ» به این مدیوم بازگشتید. این غیبت به چه دلیلی بود؟

متاسفانه نقش‌های جذاب و پر فراز‌ونشیب برای زنان در مدیوم تلویزیون خیلی‌کم است یا حداقل به من کم پیشنهاد شده به‌همین دلیل تصمیم گرفتم بعد از بازی در سریال «شمعدونی» هر نقشی را قبول نکنم چراکه احساس می‌کنم انرژی‌ای که درونم وجود دارد تخلیه نشده و اذیتم می‌کند. همه این‌ها باعث شد تا نزدیک به یک‌سال‌و‌نیم از تلویزون فاصله بگیرم و به‌سراغ تئاتر بروم تا در بازیگری خودم را تقویت و انرژی‌ام را تخلیه کنم.

از نتیجه این دوری یک‌ساله راضی هستید؟

بله؛ خوشبختانه پیش‌گرفتن این مسیر برایم بسیار مفید بود و بلافاصله بعد از اجرای آخرین تئاترم نقش کتایون در سریال «ماه و پلنگ» به من پیشنهاد شد.

در سه سال اخیر شاهد تغییرات مدیریتی زیادی در سازمان صداوسیما بودیم و شما ازجمله هنرمندانی هستید که در جریان این تحولات در مدیوم تلویزیون فعالیت داشتید؛ این اتفاقات را در عرصه سریال‌سازی چگونه ارزیابی می‌کنید؟

تلویزیون و به‌خصوص عرصه سریال‌سازی سرمایه ملی و عاملی برای فرهنگ‌سازی و سرگرمی است بنابراین باید توجه ویژه‌ای به آن شود و سرمایه‌گذاری مالی درستی برای این مدیوم در نظر گیرند. مسئولان باید دست سازندگان سریال‌های تلویزیونی را باز بگذارند و شرایط به‌نحوی نباشد که یک تهیه‌کننده با وجود فیلمنامه خوب به‌خاطر کمبود منبع مالی و پرداخت دستمزد کمتر یا فراهم کردن سرمایه یک اثر از بازیگران درجه چهارم یا نابازیگر استفاده و در نتیجه اثری بی‌کیفیت را راهی آنتن تلویزیون کند. اساسا آدم خوشبینی نیستم اما امیدوارم با تغییر مدیریت اتفاقات خوبی را در آینده شاهد باشیم.

یکی از مشکلات حال‌حاضر ایجاد شکاف میان مردم و رسانه ملی است؛ از نظر شما علت این فاصله چیست؟ یا فکر می‌کنید چقدر مسائل رایج در جامعه در آثار تلویزیونی بازتاب داده می‌شود؟

واقعیت جامعه ما باید در سریال‌ها منعکس شود تا مخاطب با آن هم‌ذات‌پنداری کند مردم ما بسیار باهوش هستند و چیزی جز آنچه که در جامعه اتفاق می‌افتد را نمی‌توانند قبول کنند؛ نمی‌توان با نمایش کارهای غیر‌واقعی آن‌ها ر ا به سمت تلویزیون جذب کرد، آن‌ها اگر احساس کنند دغدغه و درد خود در آثار تلویزیونی گنجانده شده حتما فاصله‌شان با تلویزیون کم می‌شود.

برویم سراغ «ماه و پلنگ»، وجه تمایز شخصیت کتایون برایتان با سایر کاراکتر‌‌هایی که تا به امروز ایفا کردید در چیست و اصلا چه جایگاهی در کارنامه کاریتان دارد؟

در بین نقش‌هایی که تا به ‌امروز بازی کردم کتایون بهترین جایگاه را دارد. یک ماه اول فیلمبرداری سکانس‌های مربوط به شخصیت کتایون، در بهشت زهرا حضور داشتیم و در طول این مدت آن‌قدر تحت‌تاثیر این نقش و فضای حاکم بر داستان زندگی کتایون بودم که وقتی به خانه برمی‌گشتم با همسرم صحبت نمی‌کردم و حس عزاداری با من همراه بود. همیشه دوست دارم نقش‌هایی را بازی کنم که من را به چالش می‌کشاند و خوشبختانه این اتفاق در سریال «ماه و پلنگ» و بازی شخصیت کتایون برایم افتاد. در طول داستان، اتفاقات و فراز و نشیب‌های قصه در روح، روان و به‌طور کلی شخصیت کتایون تاثیرات بسیاری خواهد گذاشت و من با تک‌تک شخصیت‌هایی که در درون کتایون بود زندگی کردم.

شخصیت کتایون تا به امروز که نزدیک به ۱۰ قسمت از پخش سریال گذشته فقط معرفی شده و ما هنوز با ویژگی‌ها و اتفاقاتی که برای این شخصیت می‌افتد مواجه نشده‌ایم، آیا کتایون در ادامه داستان همین‌قدر منغعل است یا نه، با پیچیدگی‌‌هایی روبه‌رو خواهیم شد؟

هرچه داستان جلو‌تر می‌رود ابعاد تازه‌ای از شخصیت کتایون به‌نمایش گذاشته می‌شود، هر انسانی انتخابگر است و گاهی انتخاب‌ها انسان را به مسیر اشتباه می‌برد و او را از بهشت به جهنم می‌کشاند؛ کتایون هم اشتباهاتی دارد اما برای من به‌عنوان یک بازیگر انتخاب‌های کتایون برایم بسیار جذاب بود فارغ از آن‌که بخواهم این انتخاب‌ها را تکذیب یا تایید کنم.

از تجربه همکاری با احمد امینی بگویید؟

تجربه همکاری با احمد امینی برایم بسیار دلچسب بود. آقای امینی از آن دست کارگردان‌های باهوشی است که در هر لحظه پا‌به‌پای بازیگر حضور دارد. او همراه من پلان‌به‌پلان با شخصیت کتایون گریه کرد، احساساتی یا خشمگین شد. نه‌تنها برای کاراکتر کتایون که برای همه شخصیت‌ها به همین میزان انرژی گذاشت.

داریوش ارجمند از بازیگران سابقه‌دار و شاخص این عرصه است، ترسی برای رویا‌رویی با او نداشتید؟

بازی مقابل داریوش ارجمند بسیار برایم لذت‌بخش بود، ‌ای کاش می‌توانستم زمان بیشتری با او همکاری کنم و بیاموزم. من تنها چند سکانس مقابل آقای ارجمند بازی کردم اما اشتیاقم برای حضور در آن سکانس‌ها غیرقابل وصف بود؛ تشویق‌ها و تعریف‌های او آن‌قدر به من می‌چسبید که انگار دنیا را به من داده‌اند به هر‌حال برای من یک افتخار به حسب می‌اید وقتی که چنین بازیگر حرفه‌ای و کار بلدی از بازی ام تعریف می‌کند.

چه شد که بعد از مدت‌ها دوری از تلویزیون با کتایون سریال «ماه و پلنگ» برگشتید؟

وقتی که حضور در سریال «ماه و پلنگ» و بازی در نقش کتایون به من پیشنهاد شد عازم سفر بودم و فیلمنامه را در طول سفر خواندم، آنقدر داستان این سریال جذاب بود که من یک‌روز کامل به‌خاطر خواندن فیلمنامه از هتل بیرون نیامدم. موقع خواندن قسمت‌های اول گریه می‌کردم و وقتی به قسمت یازدهم رسیده بودم کاملا شگفت‌زده شده بودم همه این جذابیت‌های فیلمنامه باعث شده بود تا بی‌صبرانه مشتاق برگشت به ایران و حضور در این سریال باشم.

در سکانسی که کتایون با مرگ آرش مواجه می‌شود عکس‌العمل شما به‌عنوان بازیگر انتقاداتی را در پی داشت و از دیدگاه برخی، مصنوعی تلقی شد؛ خودتان چه نظری دارید؟

مخاطب باید صبوری به‌خرج دهد و با دیدن تنها یک قسمت نباید توانایی بازیگر را قضاوت کند بدون‌شک روند داستانی وجود دارد که کنش و واکنش‌های شخصیت‌های فیلمنامه را توجیه می‌کند البته این را هم بگویم که در مورد شخصیت کتایون و مواجه‌اش با مرگ همسرش در شب عروسی من کاملا تحقیق کردم و به مواردی برخوردم که حتی عروس بر سر مزار داماد بدون این‌که گریه کند می‌رقصید. گریه و خنده کوچک‌ترین و سطحی‌ترین کاری است که یک بازیگر می‌تواند انجام دهد اگر من در آن سکانس گریه نکردم دلیل آن این نبود که فضا را درک نکردم یا این عکس‌العمل به ذهنم نرسیده بلکه دوست داشتم دور از کلیشه‌های رایج شخصیت کتایون را بازی کنم. به‌علاوه این‌که کاراکتر کتایون در حال‌حاضر در شوک از دست دادن آرش به‌سر می‌برد و این تحلیل کارگردان، نویسنده و من از این شخصیت است.

تا به امروز از بازخوردها راضی بوده‌اید؟

همیشه صبر می‌کنم پخش اثری که در آن بازی کردم به اتمام برسد و بعد نظرات و دیدگاه‌های مخاطبان را جمع می‌کنم به‌عقیده من وقتی هنوز روند داستانی کامل نشده نمی‌توان به قضاوت قرص و محکمی رسید و معمولا در این مقطع خودم را خیلی درگیر نظرات نمی‌کنم.

به‌نظر ویدا جوان، نقطه قوت و ضعف این مجموعه تلویزیونی چیست؟

نقطه عطف فیلمنامه «ماه و پلنگ»، شگفت‌زده کردن مخاطب در هر قسمت است و به‌نظرم شخصیت‌پردازی جذاب از نقاط قوت این مجموعه تلویزیونی به‌حساب می‌آید. نسبت دادن نقطه ضعف به اثری که در آن بازی کردم کار سختی است اما فکر می‌کنم از آن‌جایی که طبق آمار سازمان جهانی ما یکی از غمگین‌ترین کشور‌های جهان هستیم شاید غم‌انگیز بودن داستان این سریال کمی مخاطب را آزار دهد اما به‌هر‌حال غم هم جزئی از زندگی است و ما هم در این سریال زندگی انسان‌‌هایی را روایت می‌کنیم که با غم مواجه شده‌اند.

نمی‌خواهید در کنار تلویزیون و تئاتر، مدیوم سینما را هم تجربه کنید؟

خیلی دلم می‌خواهد اما ورود به سینما اصلا کار ساده‌ای نیست من با سینما فعالیتم را در زمینه بازیگری آغاز کردم و در فیلم‌هایی چون «گزارش یک جشن»،«ملبورن» و... در نقش‌های کوتاهی حضور داشتم اما فعالیت در سینما به‌خاطر وجود مافیا و مسائلی که در روند ورود به سینما تاثیر دارد کار دشواری است. امیدوارم همان‌طور که با تکیه بر توانایی‌هایم وارد تلویزیون شدم به‌همان شکل هم به سینما راه پیدا کنم
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • بدون نام

    در این فیلم ایشام و ان خانم وکیل بسیار بسیار بد و مصنوعی بازی می کنند.

  • رضا

    بازیشون توی سریال خیلی خوبه

  • مریم

    به نظر حیلی خوب نقش کسی را که شکست عاطفیخورده ایفا میکنند ولی این مساله نباید باعث این شود که خود را صاحب حق بدانند ایشان در نقش فردی بازی میکنند که نامزدشان را قبل از عقد از دست داده پس حقی ندارند در این زمینه که رضایت بدهند یا نه

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج