انتخابات رياست جمهوري ۲۰۱۶ امريكا بازندههاي متعددي داشت. اين روزها همه هيلاري كلينتون را بازنده ميدانند اما همراه او و همراه همه حاميانش كه اين روزها كف خيابانها مشغول شورش و آتش زدن پرچم امريكا و نه گفتن به ترامپ هستند، گروههاي ديگري هم باختهاند؛ بازندههايي كه همچون خود کلینتون تصوري حتي يحتمل از باخت نداشتند و حالا حتماً زمان لازم است تا خود را با شرايط جديد وفق دهند
جوان نوشت: انتخابات رياست جمهوري ۲۰۱۶ امريكا بازندههاي متعددي داشت. اين روزها همه هيلاري كلينتون را بازنده ميدانند اما همراه او و همراه همه حاميانش كه اين روزها كف خيابانها مشغول شورش و آتش زدن پرچم امريكا و نه گفتن به ترامپ هستند، گروههاي ديگري هم باختهاند؛ بازندههايي كه همچون خود کلینتون تصوري حتي يحتمل از باخت نداشتند و حالا حتماً زمان لازم است تا خود را با شرايط جديد وفق دهند. هيلاري كلينتون، بازنده اصلي شكست را پذيرفته و به تعطيلاتي اجباري در جنگل پناه برده تا شايد اين قدم زدن (مثل همان توصيههاي روانشناسانه بيبيسي فارسي به معترضان انتخابات) باعث شود تا او راحتتر با نتيجه انتخابات كنار بيايد اما بازندههاي ديگر چطور؟
حاميان افراطي برجام در ايران
همه دلهره حاميان برجام در ايران، افتادن اختيار برجام به دست يك جمهوريخواه بود. آنها همه چيز را با دموكراتها بسته بودند و در همه اين ماهها و سالهاي مذاكره جمهوريخواهان مخالف توافق با ايران سنگهاي متعدد پيش روي برجامي انداختند كه معتقد بودند برد ايران بوده است. حاميان ايراني برجام حالا حاصل تلاشهاي سه ساله براي ثمر دادن مذاكرات را در دستان كسي ميبينند كه اعتقاد چنداني به برجام ندارد.
اين سو در ايران هم شايد خيليها بعد از گذشت ماهها از اجراي برجام، ديگر آن اعتقاد فتحالفتوحي از برجام در ذهنشان رنگ باخته باشد اما واقعيت آن است كه همان ويترين برجام هم به دردشان ميخورد، وقتي فقط شش ماه تا انتخابات رياست جمهوري باقيمانده و كانديداي اصليشان براي جلب نظر مردم، تكيهگاهي جز همين ويترين شكسته و ترك برداشته برجام ندارد.
با پيروزي دونالد ترامپ يعني اختيار برجام حالا دست جمهوريخواهان مخالف برجام است و اينجا در ايران كساني هستند كه صرفنظر از غصه خوردن براي خدشه بر برجامي كه آن را فتحالفتوح تصوير ميكردند و برباد رفتن زحمات چند ساله براي شعار و مذاكره، بايد جواب بدهند همه اين مدت دقيقاً با حاكميت امريكا مذاكره ميكردند يا با دموكراتهاي امريكايي كه از قضا دولت را در دست داشتند؟ و چرا اين برجامي كه قرار بوده همه چيز، حتي آب خوردن را در ايران متحول كند و مثلاً اعجاب جهانيان را برانگيخته و استشمام فضاي تازه است، آنقدري محكم تنظيم نشده كه با تغيير حزب حاكم ايالات متحده تغيير نكند؟
رسانههاي حامي هيلاري كلينتون
از ايران تا انگليس و امريكا رسانههايي بودند كه همه ماههاي منتهي به روز انتخابات رياست جمهوري امريكا براي هيلاري كلينتون تبليغ ميكردند. نظرسنجيهايي منتشر ميكردند كه ترامپ در آنها هيچ شانسي براي پيروزي نداشت. تحليلهايشان همسو با هيلاري بود و عليه ترامپ. مناظرهها را هم طوري گزارش و تحليل ميكردند كه كلينتون برنده آنها نشان داده شود.
افشاگريهاي دموكراتها عليه ترامپ را با آب و تاب پوشش ميدادند و از سانسور افشاگريها عليه هيلاري كلينتون ابايي نداشتند. اينجا در ايران سطح ابتذال و غيرحرفهايگري در روزنامهنگاري به جايي رسيد كه رسانههايي از اصلاحطلبان، ساعتهايي قبل از آغاز انتخابات در امريكا جشن پيروزي هيلاري كلينتون را شروع كردند و البته اعلام پيروزي در انتخابات ۸۸ توسط ميرحسين موسوي قبل از پايان رأيگيري را به ياد مخاطبان آوردند. ادعاهاي بيطرفي براي بيبيسي و سيانان ديگر رسماً با شكست مواجه است. فقط كافي است كمي از آن كليشه حرفهاي دانستن اين رسانهها فاصله بگيريم و از نو نگاه كنيم.
بيبيسي و سيانان باختهاند. نه فقط رئيسجمهور شدن هيلاري را، نه فقط ادعاي بيطرفي را بلكه آنها حالا بايد معترف باشند همان چهره ديوانهاي كه از ترامپ نشان ميدادند، مورد پسند مردم امريكا براي رياستجمهوريشان قرار گرفته است. حال براي حاميان ايراني امريكا و بزككنندگان امريكا هم روزهاي سخت آغاز شده است؛ بزك كسي كه ماهها او را ديوانه و جنگطلب و مبتذل معرفي كردهاند، كار سختي است.
فمنيستها و آرزوي «خانم» رئيسجمهور گفتن
از بزرگترين بازندههاي انتخابات اخير امريكا فمنيستها بودند. همه رؤياهاي رنگيشان براي «زن» شدن رئيسجمهور ايالاتمتحده بر باد رفت. پيروزي هيلاري كلينتون براي آنها ميتوانست بزرگترين برد همه سالهاي حياتشان باشد و با الگوسازي امريكا، فضا را براي به قدرت رسيدن سياسي زنان در تمام جهان تحت تأثير قرار دهند.
از جهت هيلاري كلينتون براي آنها صرف جنسيتش ارزشمند بود و نه آنچه ميگويد يا ميخواهد انجام دهد. اما حالا چه چيز مقابل آنهاست؟ نه تنها رئيسجمهور امريكا يك زن انتخاب نشده بلكه يك فرد ضد زن، با نگاه جنسي سخيف به زنان رئيسجمهور امريكا شده است و فكر كنيد فمنيستها چقدر غمگينتر شدهاند وقتي در مصاحبه يكشنبه شب ترامپ ديدند كه او گفت قصد دارد براي سقط جنين محدوديتهايي در نظر بگيرد.
يكي از روزنامههاي ايراني روز انتخابات امريكا تيتر زده بود كه بعد از 240 سال آقاي رئيسجمهور سخت است گفتن خانم رئيسجمهور!
فمنيستها اين روزها اگر در خيابانهاي كاليفرنيا (پایگاه سنتی دموکراتها) و دیگر ایالتهای معترض به نتیجه انتخابات مشغول آتشزدن پرچم امريكا و پرتاب كوكتل مولوتف و شعار دادن عليه ترامپ نباشند، لاجرم كنج انزوايشان نشستهاند و دو دوتا چهارتا ميكنند كه شايد متوجه شوند چه شد كه نشد!
چه خبر از حاميان امريكايي فتنه سبز؟
تهران پس از انتخابات رياست جمهوري 88 ماهها آشوب و فتنه را متحمل شد، چون بازندهها حاضر به پذيرش باخت نبودند. اين شورش با حمايت حزب حاكم امريكا (دموكراتها) همراه شد و جالب اينكه سبزها اين حمايت خارجي را نه ننگ كه چون افتخاري براي خود ميدانستند. وقتي امريكا براي گروهي حكم كدخدا و آقاي جهان را داشته باشد، لاجرم به حمايت او هم به خويش ميبالند اما همين امريكا امروز در برابر معترضان به انتخاب دونالد ترامپ چه ميكند؟
همان دموكراتهايي كه آن روزها پشت سر موسوي و كروبي آتش بيار معركه بودند، اين روزها كه حاميانشان كف خيابانهاي شهرهاي بزرگ امريكا هستند، چه ميگويند؟ هيچ، حاميان ديروز سبزها، همين كلينتون و همين اوباما، امروز از حاميان خود ميخواهند به نتيجه انتخابات احترام بگذارند، خيابانها را ترك كرده و به خانههاي خود برگردند. به همين سادگي، همه منافع ملي را درك ميكنند و نميتوانند مثل موسوي و كروبي باشند و به خاطر قدرتطلبي و جاهطلبي، كل كشور را قرباني كنند. فتنهگران 88 اگر خوب نگاه كنند، باختهاند، همه چيز را...
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر