روز گذشته، آلودهترين روز تهران در سال ١٣٩٥ معرفي شد و اعلام گرديد كه كيفيت هوا براي همه افراد ناسالم است و از مردم خواسته شد كه از ترددهاي غيرضروری پرهيز كنند. همچنين برای کاهش بحران برخي تصميمات ازسوي مقامات ذيربط اتخاذ شد. ازجمله اينكه از فروش طرح ترافيك روزانه براي ورود به محدوده داخل شهر براي دو روز جلوگيري و گروههاي اورژانس نيز در ميادين اصلي شهر مستقر شدند.
شهروند نوشت: روز گذشته، آلودهترين روز تهران در سال ١٣٩٥ معرفي شد و اعلام گرديد كه كيفيت هوا براي همه افراد ناسالم است و از مردم خواسته شد كه از ترددهاي غيرضروری پرهيز كنند. همچنين برای کاهش بحران برخي تصميمات ازسوي مقامات ذيربط اتخاذ شد. ازجمله اينكه از فروش طرح ترافيك روزانه براي ورود به محدوده داخل شهر براي دو روز جلوگيري و گروههاي اورژانس نيز در ميادين اصلي شهر مستقر شدند. برخي اقدامات ديگر نيز در اين ميان انجام شده كه قابل دفاع است، ولي تعدادي از اين برنامهها براي شهروندان محل پرسش است كه به دو نمونه آنها اشاره ميشود.
اول اينكه اعلام شده معادن شن و ماسه تهران براي ٤٨ساعت تعطيل ميشود و ديگر اينكه از عبورومرور اتوبوسهاي دودزاي شركت واحد جلوگيري ميشود و بهطوركلي با هر وسيله نقليه دودزا برخورد خواهد شد.
پرسشي كه براي خواننده پيش ميآيد، اين است كه همه ميدانيم هر سال در ماههاي آبان و آذر و دي وضع آلودگي هوا به دليل شرايط جوي و وارونگی هوا بدتر از ساير روزهاي سال ميشود. بنابراين اگر ميتوان اقداماتي را براي تخفيف اين وضع پيشبيني كرد، نبايد آن را به روزهايي موكول كرد كه آلودگي هوا به اوج خود ميرسد. اين اقدامات پيشگيرانه را بايد پيش از بروز آلودگي انجام داد. بهويژه آنكه در روزهاي گذشته هوا به سوي آلودگي پيش ميرفت و افزايش آن نيز ازسوي سازمان هواشناسي قابل پيشبيني بود.
ولي مسأله اصلي چيز ديگري است. دو مورد مذكور كه هر دو نقش قابل توجهي در آلودگي هوا دارند، ميتوانند موضوع بحث جداگانه باشند. بخش اصلي معادن شن و ماسه نزديك به تهران در منطقه ١٨ تهران قرار دارند و اخبار و گزارشهاي عجيب و غريبي از اين معادن به گوش ميرسد. اخيرا نيز يكي از اعضاي شوراي شهر اخطار كرد كه در برخي از مناطق برداشت از اين معادن به حدود چند متري رودخانه كن رسيده که میتواند منشأ خطر باشد. بهطور كلي اطراف بستر اين رودخانه به طرز بحراني مورد استفاده قرار گرفته است.
به علت همين مسائل بود كه شهردار پيشين منطقه ١٨ تهران در تابستان امسال اين معادن را تعطيل كرد تا يكي از منابع آلاينده هواي تهران قطع شود، ولي زمان زيادي نگذشت كه آقاي شهردار تغيير كرد. شهرداري كه فقط ٧ يا ٨ماه بود كه در آن منطقه مشغول مديريت شده بود. همه نگاهها در علت تغيير شهردار منطقه ١٨ متوجه تعطيلي اين معادن شد و از آن پس نيز دوباره كارهای معادن شن و ماسه به روال سابق برگشت و اكنون كه آلودگي هوا به بدترين شرايط رسيده، دستور تعطيلي آن هم ٤٨ساعته ميدهند كه معلوم نيست حتي اجراي آن را شاهد باشيم. بنابراين مهمتر از مسأله آلودگي هوا كه شفافيت و روشنايي هوا را از ميان ميبرد، آلودگي فضاي مديريتي است كه شفافيت اداره امور را دچار اختلال ميكند.
مورد دوم نيز از اهميت مشابهي برخوردار است. در شهري كه هزاران ميليارد ميتوان صرف ساخت پل صدر كرد و پل طبيعت را احداث كرد، چرا تاكنون نتوانسته است، اتوبوسهاي دودزا یا موتورسیکلتهای آلودهکننده را تغيير دهد؟ اگر امروز روي پل طبيعت بايستيم، در افق خود چه به سوي شمال و چه به سوي جنوب چه چيزي جز آلودگي و دود را خواهيم ديد؟
بعيد است كه ميدان ديد بيش از يك كيلومتر باشد، مگر نه اينكه احداث اين پل يا طرحهاي مشابه براي استفاده از طبيعت و هواي سالم و پاكيزه است، خب چرا بخشي از اين هزينه صرف اصلاح منابع آلودهكننده نميشود؟ درواقع سياست تخصيص منابع موضوع مهمتري از اين است كه يك پل يا تونل يا يك طرح عمراني اجرا شود. مديريت شهري و درواقع كل مديريت سياسي جامعه بيش از آنكه به نمادهاي معرف عملکرد چون ساختوساز پل، تونل، ساختمان و اتوبان نیاز داشته باشد كه حالت سختافزاري دارند، بايد به وضعيت نرمافزاري كه همان تخصيص بهينه منابع است، بپردازد و آن را به رخ ديگران بكشد.
ساختن پل صدر و پل طبيعت و بزرگراه امام علي و فلان تونل و چند بزرگراه ديگر به صورت مجزا و به تنهايي شايد قابل دفاع باشند. طبيعي است كه همه دوست دارند يك بزرگراه شمال تهران را به جنوب وصل كند يا درميانه تپههاي زيباي عباسآباد و بالاي اتوبان مدرس مردم قدم بزنند و از طبيعت لذت ببرند، ولي ازسوي ديگر منابع مالی شهر محدود است. بايد دفاع از هرطرحي به صورت مقايسهاي باشد. همان كاري كه ما درخرج پول خود ميكنيم. اگر دندانمان ايراد دارد يا فرزندمان نيازمند آموزش است و پول محدودي داريم، ميان اين دو كار و انجام يك سفر تفريحي، حتما دو مورد اول را برميگزينيم؛ هرچند سفر تفريحي هم خوب و لازم است، ولي آن را وقتي انجام ميدهيم كه كارهاي فوريتري نداشته باشيم.
اكنون بر مديريت شهري است كه توضيح دهد، چرا به جاي تكميل سريع مترو و اصلاح و تغيير اتوبوسهاي دودزا و موتورهاي آلودهکننده هوا و... بودجه شهر صرف امور ديگر شده و چرا معادن شن و ماسه از حالت تعطيلي درآمدهاند و احتمالا دهها مورد ديگر نيز ميتوان به اين سياهه افزود.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر