اصولگرايان وضعيت خوبي براي انتخابات پيش رو ندارند و اصلاحطلبان ميتوانند با اتخاذ استراتژي صحيح اين وضعيت را به شكافي عميق ميان آنان بدل كنند كه تا سالها نتوانند از زير بار آن خارج شوند
اعتماد نوشت: اصولگرايان وضعيت خوبي براي انتخابات پيش رو ندارند و اصلاحطلبان ميتوانند با اتخاذ استراتژي صحيح اين وضعيت را به شكافي عميق ميان آنان بدل كنند كه تا سالها نتوانند از زير بار آن خارج شوند. اتفاقي كه به يمن ائتلاف سياسي با حسن روحاني در خرداد ٩٢ رخ داد و در انتخابات مجلس شوراي اسلامي ريشههاي خود را در خاك سياست ايران مستحكم كرد حالا ميتواند بدل به نسخهاي شود كه همين وحدت نيم بند و نمايشي اصولگرايان را هم دچار چالشي بزرگ كند.
سيد محمود ميرلوحي، عضو شوراي مركزي حزب اتحاد ملت ايران و يكي از فعالان و تاثيرگذاران انتخابات با تكيه بر لزوم تداوم ائتلافي كه سهسال و نيم از عمر آن ميگذرد، معتقد است رمز پيروزي بر رقيب آشفته همان راهي است كه از ٩٢ تاكنون پيموده شده است. او در گفتوگو با «اعتماد» تحليلش پيرامون اصولگرايان را حول اين محور قرار ميدهد كه آنان امروز به سه گروه تقسيم شدهاند: افراطيها، ميانه روهاي حامي دولت و سنتيها.
چه سناريوهايي را در انتخابات رياستجمهوري ٩٦ متصور هستيد؟ فكر ميكنيد انتخابات چند قطبي شود؟
با توجه به اينكه مدت زمان كمي از انتخابات مجلس دهم فاصله گرفتهايم، قراين وضعيت پايگاه اجتماعي دو جريان سياسي فعال كشور را نشان ميدهد. اينكه دو جريان سياسي تا چه حد ميتوانند جامعه را به سمت شعارها و برنامههايي كه ارايه ميكنند، جلب كنند. در انتخابات مجلس با تدبير اصلاحطلبان در ادامه روندي كه در سال ٩٢ شروع كرده بود، دايره شمول خود را گستردهتر كرد و بخشي از معتدلها را كه در دل جريان اصولگرايي در هر انتخابات بازيگري ميكردند در مدار خودش آورد.
اين مساله باعث شد هم جريان اصلاحطلبي بتواند تمام ظرفيت خود را به كار بگيرد و هم بخشي از نيروهاي رقيب را به بازي خود راه دهد و هم در نتيجه اين اتفاق جريان اصولگرايي سه قسمت شد. تلاش جريان اصلاحطلب اين است كه بتواند گام سوم را نيز در امتداد دو گام پيشين و با همان استراتژي كلي بردارد و مسير گذشته را تكميل كند. چرا كه اين استراتژي را نسخه شفا بخش مشكلات كنوني اصلاحطلبان و حافظ منافع ملي ميداند. جريان اصلاحات معتقد است منافع ملي و مصلحت عمومي كشور اقتضا ميكند كه با محور قرار دادن منافع ملي و مقداري گذشت سياسي دايره نيروهاي سياسي زير چتر اصلاحطلبي را گسترده نگه دارد و آن را هر چه فراگيرتر كند تا جامعه بتواند پاسخ مطالبات را بگيرد. شرايط بينالمللي كه كشور با آن دست و پنجه نرم ميكند به گونهاي است كه باز شدن اين گرهها و مشكلات بايد با ادامه همين راه ممكن خواهد بود.
اصلاحطلبان ميدانند كه در رفتن به اين مسير نه بايد قدمها را تند كرد و نه كند. اگر قدم را تند كند و بگويد كه وقت آن رسيده است كه اصلاحطلبان حساب خود را از نيروهاي معتدل جدا كنند و بابت پيروزيهايي كه در اسفند ٩٤ در تهران به دست آوردهاند مغرور شوند، اشتباه كردهاند.
به هر حال موفقيتهاي اصلاحطلبان در انتخابات مجلس دهم و پيروزي تمام ليست در انتخابات تهران چشمگير بود. با اين حال نبايد از ادامه اين مسير منصرف شوند و ادعاي مستقل عمل كردن، كنند. عقلانيت و تدبير و مسووليتشناسي اصلاحطلبان تا امروز نشان داده است كه بناي عجله ندارند. اصلاحطلبان بنا ندارند شرايط كشور را ناديده بگيرند و ميخواهند همين عقلانيت و اعتدال را ادامه دهند كه اين چتر همچنان فراگير بماند. اين سياست ادامه پيدا خواهد كرد و بر همين اساس هم شوراي عالي سياستگذاري مجددا شكل گرفته و تكميل شده است.
دنبال كردن اين استراتژي از سوي اصلاحطلبان چه شرايطي را براي اصولگرايان رقم خواهد زد؟
با اتخاذ چنين استراتژياي از سوي اصلاحطلبان و همكاري با نيروهاي معتدل اصولگرا يك بخش از جريان اصولگرا جدا ميشود. دو بخش باقيمانده نيز بعيد به نظر ميرسد به اتفاق نظر برسند. چرا كه آن دو بخش در انتخابات هفتم اسفند ٩٤ نيز با هم همكاري كردند اما نتيجه نگرفتند و ريسك بزرگي را پذيرفتند.
يكي از دلايل شكست آنها اين بود كه ميخواستند هم پايداريها را داشته باشند و هم نيروهاي سنتي اين جريان از جمله جبهه پيروان و جامعه روحانيت را داشته باشند. همكاري بين اين دو بخش نتيجه نداد و بعد از انتخابات نيز گرچه در انتخاب رييس مجلس توانستند هم هدف باشند اما بعد از آن ديگر نتوانستند در مجلس دور هم جمع شوند. آن دو جريان روز به روز بيشتر از هم فاصله ميگيرند. از همكاري آنها در سال ٩٤ برميآيد كه يا بايد يكي از آنها تسليم راي و نظر ديگري شود كه جبهه پايداري در انتخابات پيشين نشان داد حرف اول و آخر را خودش ميخواهد بزند. با توجه به اين پيشينه بعيد است كه جامعه روحانيت دوباره به جبهه پايداري ميدان بدهد چرا كه از ميدانداري جبهه پايداري در انتخابات ٩٤ ضربه خورده است. اين احتمال هم كه پايداريها از مواضع خود پايين بيايند بسيار اندك است. الان هم ميبينيم كه جبهه پايداري اعلام كرده است كه چهار يا پنج نامزد انتخاباتي را بررسي ميكند و اين مساله نشان ميدهد كه جبهه پايداري از مواضع ٧ اسفند پايين نيامده است.
بنابر اين تحليلها فكر ميكنيد انتخابات چندقطبي شود؟
با توجه به سناريوهاي موجود انتخابات دو قطبي نخواهد شد. جايگاهي كه آقاي روحاني در بين پايگاه اجتماعي دارد و وضعيت در هم جريان اصولگرايي نشان ميدهد كه آقاي روحاني بيشترين شانس را براي پيروزي دارد و محور اصلي در انتخابات آتي، آقاي روحاني است. ممكن است دو جريان حاشيهاي با دو نامزد حاشيهاي در انتخابات آتي داشته باشيم. اصولگرايان معتدلتر امروز دارد بين ماندن در وضع موجود و پيوستن به آقاي روحاني سعي صفا و مروه ميكند. هنوز دچار ترديد است و زمزمههايي در بين آنها شنيده ميشود. آقاي باهنر و آقاي مصباحي مقدم زمزمههايي از احتمال حمايت از روحاني مطرح كردهاند.
جبهه پايداري نشان داده كه همچنان بلند پروازانه به انتخابات نگاه ميكند و تحليل درستي از جامعه مخاطب راي خود ندارد. به همين دليل از طيف جبهه پايداري احتمالا نامزدي حاشيهاي در انتخابات معرفي شود.
حزب موتلفه اعلام كرده كه نامزد حزبي معرفي ميكند و از طرفي هم جبهه پيروان كميته انتخاباتي تشكيل داده است. به نظر شما طيف سنتي اصولگرايان كه در سال ٩٤ با جبهه پايداري همكاري داشت در اين انتخابات چه سناريويي را انتخاب ميكند؟
از حزبي با سابقه و تجربه بالايي مثل حزب موتلفه سياست ورزي كه در سال ٩٤ ديديم واقعا بعيد بود. اين حزب اين اواخر نتوانسته به گونهاي شايسته سياست ورزي موثري كند. از دوره احمدينژاد گرفته كه حمايتهاي تام و تمامي از او كردند و هيچ سهم و جايگاهي به آنها داده نشد تا در انتخابات ٩٤ مجلس كه با پايداريها معامله كردند و زمينهساز الحاق گروههاي مختلف به اين جبهه شدند و كار را خراب كردند.
آنها با اين بيتدبيري به خودشان و بقيه اصولگرايان هزينه وارد كردند. لذا بعيد به نظر ميرسد كه در انتخابات آتي نيز بتوانند عملكرد اثر بخشي داشته باشند. اينكه اعلام كردهاند نامزد حزبي در انتخابات خواهند داشت نيز به جهت چانه زدن درون جبهه اصولگرايي است. بايد توجه كرد كه آبان ماه هم رو به پايان است و موتلفه اگر كسي را داشت بايد تا الان معرفي و برايش زمينهسازي و روي او كار ميكرد تا مردم او را بشناسند.
اصولگرايان نزديك به جامعه روحانيت و موتلفه و جامعه اسلامي مهندسين به نظر ميرسد به دنبال چانهزني با آقاي روحاني هستند. در مجموع آنچه از اين طيف نمود دارد خيلي براي آماده شدن در انتخابات براي معرفي كانديدا مناسب نيست. به نظر ميآيد آقاي ضرغامي يا آقاي جليلي دارند خودشان را براي انتخابات گرم ميكنند اما اين دو فرد زمينهاي در افكار عمومي ندارند. طيفهاي مختلف اصولگرايي نيز بعيد است روي اين افراد به اجماع برسند. اگر اين طور بود بايد در نشستها و مراسمهاي حزبي آنها را بزرگ ميكردند. احتمالا دو كانديدا از سوي اصولگرايان مطرح شود. در حال حاضر زمان دارد از دستشان ميرود. با ديدن شانس بالاي آقاي روحاني آنها مردد شدهاند چرا كه احساس ميكنند زنجيره شكستشان دارد خيلي طولاني ميشود.
از ادبيات و گفتماني كه تاكنون استفاده كردهاند نشانه مثبتي از سوي مردم نگرفتهاند. بالاخره تا الان بايد وضعيت ائتلافشان لااقل معلوم ميشد. اينكه چه طيفهايي عضو ائتلاف هستند اما هنوز بر سر اين مساله هم به توافق نرسيدهاند. بايد در مورد شعارها و گفتماني كه به مردم در انتخابات اعلام ميكنند تا حدي به توافق برسند اما زمان را تا حد زيادي از دست دادهاند.
طيف لاريجاني در انتخابات آتي سكوت ميكنند يا از روحاني حمايت ميكنند؟
برآورد من اين است كه از آقاي روحاني محسوس يا نامحسوس حمايت ميكنند. به هر حال آنها نيز رويكردي را كه در انتخابات٩٤ در پيش گرفتند، ادامه خواهند داد. آنها از رويكرد خود نتيجه مثبتي گرفتند و در مجلس توانستند حضور پيدا كنند كه سود قابل توجهي بود. بنابراين بعيد است كه همه بازي را كه در سال ٩٤ براي آنها بركت داشت رها كنند و به همين زودي زير ميز بزنند. ميتوان گفت يكي از دلايل پيروزي ليست اميد اين بود كه دايره شموليت خود را گسترش داد. اگر آقاي لاريجاني كنار آقاي حداد عادل بود كه الان به مجلس نيز راه پيدا نكرده بود.
شما تحليلي از سناريوهاي ممكن انتخاباتي را مطرح كرديد. به نظر شما چه اتفاقات غيرمنتظرهاي ممكن است اين تحليل شما راخدشهدار كند و سناريوي متفاوتي را بچيند؟
اتفاقات پيشبيني نشده بعيد نيستند. كشور ما شرايط ثباتي را در عرصه بينالمللي تجربه ميكند. دامنه نفوذ كشور در عرصه بينالملل با تدبير آقاي روحاني گسترده شده است. نميتوان اتفاق غيرمنتظرهاي را در نظر گرفت. در حوزه داخلي ممكن است ابزارهايي در اختيار شوراي نگهبان عليه آقاي رييسجمهور به كار گرفته شود. اتفاقات غيرمنتظره از سوي شوراي نگهبان بعيد نيست. در انتخابات دور دوم آقاي خاتمي نيز آنها چنين كم لطفيهايي داشتند. آقاي هاشمي هم در انتخابات٩٢ ردصلاحيت شد.
با اين حال به نظر ميرسد كه شرايط كشور اجازه نخواهد داد كه شوراي نگهبان مانند گذشته عمل كند. انتخابات ٩٤ و رفتاري كه مردم در آن داشتند يكي از دلايلي است كه رفتار غيرمنتظره از سوي شوراي نگهبان را بعيد ميكند. از سوي اصلاحطلبان نيز بعيد است رفتار غيرمنتظرهاي انجام شود. اصلاحطلبان چنين بحث و غرضي ندارند كه فردي را مقابل آقاي روحاني معرفي كنند. اصلاحطلبان به هر حال كنشگري خود را با قدرت در اين انتخابات دنبال ميكنند.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
احسنت ب لاریجانی ما هم حمایت میگنیم کی بهتر روحانی, دولتت مستدام دکتر جان
حمایتهای دروغین