قضات یک بار دیگر دو پسرخاله که مردی میانسال را به قتل رسانده و پولهایش را سرقت کرده بودند، به قصاص محکوم کردند.
روزنامه شرق: قضات یک بار دیگر دو پسرخاله که مردی میانسال را به قتل رسانده و پولهایش را سرقت کرده بودند، به قصاص محکوم کردند.
این دو پسرخاله متهم هستند با طراحی نقشه قبلی مرد میانسال را غافلگیر کرده و به قتل رساندهاند. این پرونده یک سال قبل تشکیل شد، زمانی که شهروندان به پلیس خبر دادند جسد مردی میانسال روی پل عابرپیاده رها شده است. با آغاز تحقیقات بود که مشخص شد این مرد مالک یک خانه قدیمی است و روز حادثه نیز با دو جوان قرار داشته است و برای دیدار آنها بیرون رفته بود.
پلیس متوجه شد یکی از دو جوان آرش نام دارد که ساعاتی بعد از مرگ مرد میانسال از تهران خارج شده و نفر دومی که با او بوده، پسرخالهاش رامین بوده است. بعد از هفتهها تحقیق بالاخره دو پسرخاله بازداشت شدند و به قتل اعتراف کردند. آرش گفت: من این مرد را از قبل میشناختم و آن روز برای سرقت مدارک خانه با مرد میانسال قرار گذاشتیم و وقتی که آمد، اول رامین و بعد من به او ضربه زدیم و فرار کردیم.
وقتی رامین مورد بازجویی قرار گرفت، درباره انگیزه قتل گفت: من هیچ انگیزهای برای این قتل نداشتم؛ اصلا مرد میانسال را نمیشناختم. روز حادثه پسرخالهام به من گفت با مردی که از اقوام همسر سابقش است، اختلافی دارد و میخواهد پول از او بگیرد و به من گفت همراهش بروم؛ او به من نگفت قصد قتل دارد، فقط گفت چون ممکن است درگیری ایجاد شود، کمکش کنم. من هم اول قبول نکردم اما با اصرار آرش همراهش رفتم. وقتی به مرد میانسال رسیدیم، آرش به من گفت به او ضربهای با چوب بزنم من هم که خیلی ترسیده بودم، ضربه را زدم اما چشمانم را بستم و نفهمیدم ضربه را چطور وارد کردم؛ بعد مرد میانسال فریاد زد، بعد آرش چوب را از من گرفت و ضربه بعدی را زد؛ آن مرد دیگر سکوت کرد و بعد ما فرار کردیم. با صدور کیفرخواست، پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران رفت.
متهمان با درخواست اولیای دم مبنی بر قصاص مواجه شدند و از آنجایی که دفاعیاتشان قانونی نبود، رأی بر قصاص هر دو نفر به اتهام مشارکت در قتل صادر شد. اما از آنجایی که وکیل رامین ادعا کرد موکلش بعد از زدن ضربه صدای مقتول را شنیده و بنابراین ضربه او کشنده نبوده است، خواستار رسیدگی مجدد به این پرونده شد. این درخواست در دیوانعالی کشور مورد تأیید قرار گرفت و شعبه همعرض مسئول رسیدگی به این پرونده شد. چندیپیش دو متهم یک بار دیگر پای میز محاکمه رفتند.
هریک از پسرخالهها دیگری را مقصر معرفی کرد و هر دو گفتند زمانی که ضربه را وارد کردند، چشمهایشان بسته بوده و ندیدند که ضربه به کجای مقتول وارد شده است. ضمن اینکه رامین گفت: من زمان زدن ضربه دیدم و شنیدم که مقتول فریاد زد. متهمان در بیان آخرین دفاعیات خود گفتند: ما از کرده خود پشیمان هستیم و از اولیای دم درخواست بخشش داریم. با پایان جلسه رسیدگی، هیأت قضات وارد شور شدند و در نهایت با توجه به مدارک و مستندات رأی بر قصاص هر دو متهم صادر و اعلام کردند آنها مشارکت در قتل داشتهاند.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
این حرفارووکیل بهشون یادداه من اگه قاضی بودم اول حکم اعدام وکیل شونه صادرمیکردم داره قانونه دورمیزنه برای پول گرفتن یه مشت قاتل نجات میده
بدون نام
چقدکشتن آدمها راحت انجام می گیردوچقدهم زودبخشیده می شوند
بدون نام
واقعا متاسفم که جوان های ما با این کارها به کجا میخوان برسند
جوانی
پسرجوان حیف بوده ولی اصولا آدم های بزرگ که جنایت می کنند بدرد بخور نییستن
راز
داستان به دو گونه تعریف شد بار اول گفتن مقتول میخواسته خونه ای بخره و پول به همراه داشته و الان میگن مدارک خونه خودش همراهش بوده و میخواستن مدارک رو بدزدن
بهر حال فرقی نمی کنه چشمتون باز بوده یا بسته مهم اینه که زدین یه آدم بیگناه رو کشتین و به قصد کشتنش باهاش قرار کذاشتین پس قاضی عادلانه ترین حکم رو صادر کردن و حقتون فقط اعدام هست
واقعا اینا چطور روشون میشه بگن پشیمونیم و ببخشید
خودساخته
سلام، راز عزیز و محترم ؛بنده دیگه مدهوش و نامیزونم، اما مثل اینکه اختاپوس بود که هفت هشت دست و پا داشت!! اینا فدات بشم فرک کنم هفت هشت زبون داشته باشن!!اینه که هر مرتبه یه جور میگن و بنده خنگ منگول و دست و پا چلفتی هم با این همه تیز هوشی از بس از دختر عمو ژاله توسری خوردم دیگه سر را با پا و عمه را با خاله و عمو را با دایی اشتباه میگم، آری فدات بشم چند زبون و دست و پا دارن!!!
بدون نام
اینها جوان نیستن وحشی هستن باید اعدام بشن چرا حق زندگی از کسی میگیرن
سینا یزد
نامردی تا چه حدی یه پیره مرد را ببرن باچوب به سرش بزنن وبگن ما پشیمانیم
بیخود کردی حقشون اینه با همان چوب بزنن به سر دونفرشون
تا بمیرن
نظر کاربران
هر دو اعدام
واقعا متاسفم که جوان های ما با جونشون بازی میکنند
این حرفارووکیل بهشون یادداه من اگه قاضی بودم اول حکم اعدام وکیل شونه صادرمیکردم داره قانونه دورمیزنه برای پول گرفتن یه مشت قاتل نجات میده
چقدکشتن آدمها راحت انجام می گیردوچقدهم زودبخشیده می شوند
واقعا متاسفم که جوان های ما با این کارها به کجا میخوان برسند
پسرجوان حیف بوده ولی اصولا آدم های بزرگ که جنایت می کنند بدرد بخور نییستن
داستان به دو گونه تعریف شد بار اول گفتن مقتول میخواسته خونه ای بخره و پول به همراه داشته و الان میگن مدارک خونه خودش همراهش بوده و میخواستن مدارک رو بدزدن
بهر حال فرقی نمی کنه چشمتون باز بوده یا بسته مهم اینه که زدین یه آدم بیگناه رو کشتین و به قصد کشتنش باهاش قرار کذاشتین پس قاضی عادلانه ترین حکم رو صادر کردن و حقتون فقط اعدام هست
واقعا اینا چطور روشون میشه بگن پشیمونیم و ببخشید
سلام، راز عزیز و محترم ؛بنده دیگه مدهوش و نامیزونم، اما مثل اینکه اختاپوس بود که هفت هشت دست و پا داشت!! اینا فدات بشم فرک کنم هفت هشت زبون داشته باشن!!اینه که هر مرتبه یه جور میگن و بنده خنگ منگول و دست و پا چلفتی هم با این همه تیز هوشی از بس از دختر عمو ژاله توسری خوردم دیگه سر را با پا و عمه را با خاله و عمو را با دایی اشتباه میگم، آری فدات بشم چند زبون و دست و پا دارن!!!
اینها جوان نیستن وحشی هستن باید اعدام بشن چرا حق زندگی از کسی میگیرن
نامردی تا چه حدی یه پیره مرد را ببرن باچوب به سرش بزنن وبگن ما پشیمانیم
بیخود کردی حقشون اینه با همان چوب بزنن به سر دونفرشون
تا بمیرن