مرد باغدار وقتی که متوجه شد جوان معتاد حاضر نیست به او کمک کند، با بیل ضربهای به سرش زد و باعث مرگ او شد.
روزنامه شرق: مرد باغدار وقتی که متوجه شد جوان معتاد حاضر نیست به او کمک کند، با بیل ضربهای به سرش زد و باعث مرگ او شد.
چهار سال قبل بود که مأموران پلیس جسد جوانی را پیدا کردند که مدارک شناساییاش نشان میداد ٢٥ ساله است و حامد نام دارد. زمانی که هویت این فرد مشخص و اولیایدم وی پیدا شدند، اعلام کردند حامد به دلیل اعتیادی که داشت کمتر به خانه میآمد و بیشتر در باغی اطراف تهران زندگی میکرد و فکر میکنند آنچه اتفاق افتاده، در همان باغ بوده است.
مأموران باغ را شناسایی و صاحب آن را احضار کردند، مرد باغدار به مأموران گفت: حامد به دلیل اعتیادش در باغ من زندگی میکرد. من خیلی کم به باغ سر میزدم و معتادان زیادی شبهایی که نبودم به آنجا میآمدند، اما با آمدن من، همه آنها میرفتند. حامد را هم آنجا دیده بودم، اما از مرگ او اطلاعی ندارم و نمیدانم چه اتفاقی افتاده است.
در تحقیقات بعدیاي که مأموران انجام دادند، متوجه شدند آخرینبار حامد در باغ دیده شده درحالیکه با مرد باغدار صحبت میکرده است. بنابراین مرد باغدار بازداشت شد و بعد از انجام تحقیقات فراوان به قتل اعتراف کرد. او گفت: روز حادثه داشتم در باغ کار میکردم. بیل دستم بود و داشتم خاک را جابهجا میکردم. حامد نشسته بود.
به او گفتم بیا کمکم کن با هم بیل بزنیم، اما حرف زشتی به من زد و بعد هم گفت اینکار را نمیکنم و اصلا به من ربطی ندارد. همینطور که داشتیم با هم جروبحث میکرديم عصبانی شدم و یک ضربه با بیل به صورتش کوبیدم. کمی از دماغش خون آمد و بعد هم با حالت قهر رفت. متهم گفت: چنددقیقه بعد به او سر زدم و دیدم خوابیده است. دیگر صدایش نکردم چون با هم دعوا هم کرده بودیم ترجیح دادم حرفی نزنم، اما شب که شد، دیدم بدنش سرد شده است و دیگر نفس نمیکشد، متوجه شدم مرده است. تنها کاری که توانستم بکنم این بود که جسد را از باغ دور کنم.
متهم گفت: جسد را لای پتو پیچیدم و به بیابانهای اطراف تهران بردم و رها کردم و وقتی مورد سؤال قرار گرفتم انکار کردم.
با صدور کیفرخواست، پرونده به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. متهم محاکمه و به قصاص محکوم شد، اما وقتی به رأی صادره اعتراض کرد، دیوانعالی کشور اعتراض او را قبول کرد و پرونده اینبار برای رسیدگی به شعبه همعرض فرستاده شد. متهم یکبار دیگر ادعایش درباره درگیری با مقتول را مطرح کرد و گفت: من فقط یک ضربه به مقتول زدم و ضربه را هم به صورتش زدم، نمیدانم چه اتفاقی افتاد که او فوت کرد و اصلا قصدم این نبود که او را بکشم. با پایان جلسه رسیدگی، متهم به حبس و پرداخت دیه محکوم و در قتل شبهعمد مجرم شناخته شد. این حکم در دیوانعالی کشور مورد تأیید قرار گرفت.
تا اینکه چندی قبل مرد باغدار درخواست اعسار داد و ادعا کرد پولی برای پرداخت دیه ندارد.
روز گذشته جلسه بررسی این درخواست در شعبه ١٠ دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد. متهم در دفاع از خواستهاش به قضات گفت: من باغی داشتم که معتادها در آن جمع میشدند، منکر این مسئله نیستم، اما بعد از زندانیشدنم به دلیل بدهیهای زیادی که داشتم، خانوادهام باغ را فروختند و به طلبکارها دادند آن باغ تنها دارایی من بود و هیچچیز دیگري ندارم. شاهدانی دارم که گفتههایم را تأیید میکنند.
متهم گفت: من حکمی که دادگاه داده است را قبول دارم و به آن اعتراضی هم ندارم، اما درزندانماندن من هیچ دردی را دوا نمیکند. خواهش میکنم با درخواست من موافقت کنید تا بتوانم بیرون از زندان کار کنم و پول دیه را به صورت قسطی بپردازم.
با پایان جلسه رسیدگی، قضات برای تصمیمگیری دراینباره وارد شور شدند.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
خوب دیگه.پییییش میاد..روزگار باید بچرخه همه جور اتفاقی هم باید بیفته..این شخصیت روزگاره
پیییش میاد؟؟؟ یعنی اگه نظر نمیدادی کسی گله ای میکرد؟!!!
کاربر۱۰/۲۳عالی گفتی
به به ادم بکش پول بده اونم قسطی تا همه یاد بگیرن
به به
خخخخخ کلک باغدارخیلی قدیمی شده خخخخخخخ ؟،،،،،؟؟؟؟؟؟؟؟؟
هیچی بابا.باغدار هوس مردن کرده