فکر بخاری های مدارس باشید
سقوط آزاد دمای هوا؛ وقتی جیوه دماسنجها افت میکند و همراه میشود با زرد و قرمز و نارنجی شدن برگهای درختان و آن خشخش دلپذیرشان زیر فشار کفشها، ذهنهای نگران میرود به سمت مدارس، آنجا که بخاریهای نفتی و گازی هوهو میزنند و تا پایان فصل سرد، آبستن حادثه میمانند.
کسی نیست که دلش بخواهد ۱۵ آذر سال ۹۱ از نو تکرار شود، بخاری نفتی گر بگیرد، درِ کلاس قفل شود، هرم آتش شیشهها را بشکند و مکش باد داغ و زبانههای آتش، صورت نرم و موهای مخملی بیست و چند دختر دبستانی را بسوزاند.
آتشسوزی در مدرسه انقلاب روستای شینآباد پیرانشهر دارد به سالگرد چهارمش میرسد، حادثهای که فقط دل این مردم مرزنشین را نسوزاند که بازتابش در همه جهان پیچید، آنچنان سوزناک و تاثیرگذار که پس از آن بخاریهای نفتی، حتی گازی، خار چشم مردم شد، حتی خار چشم مجلسیها که پس از آن حادثه، استانداردسازی سیستم گرمایشی همه مدارس ناایمن کشور را تکلیف کردند.
حالا سه سال پس از تصویب این قانون، در حالی که بارش برف و باران، وزش بادهای تند و سرد و افت چشمگیر دما در گوشهگوشه کشور، ورِ نگران ذهنها را به سمت مدارس کشانده، چارهای نداریم بجز نوشتن از کلاسهای درسی که امسال و سال بعد هم باید با بخاریهای نفتی و گازی سر کنند، گرمادهندههایی که سایه مرگ و حادثه بالای سرشان پرپر میزند.
۵۰ هزارکلاس در دستور کار
چهار سال پیش، وقتی هنوز شینآباد نقطهای گم روی نقشه بود، وقتی سالها قبل از آن بخاری، دو مدرسه سفیلان و درودزن را به آتش کشیده بود و دختران و پسرانی بریان روی دست خانوادهها گذاشته بود، کسی حتی به بودنشان حساس نبود و خبر نداشت که بخاری در مدرسه میتواند چهها کند. همین بود که آمار سال ۹۲ سازمان نوسازی و تجهیز مدارس کشور نشان میدهد تا این سال ۲۱۱ هزار کلاس درس در کشور را همین بخاریهای ناایمن گرم میکرده است.
مرتضی رئیسی، رئیس این سازمان در گفتوگو با جامجم میگوید بنویس که ۲۱۱ هزار کلاس از ۵۳۰ هزار کلاس درس فعال در کشور که میشده نزدیک به نیمی از کلاسهای درس.
خوشبختانه، اما تا پایان سال ۹۴ این وضع تغییر کرد. به تعبیر رئیسی، به علت مصوبه سال ۹۲ مجلس که استانداردسازی سیستم گرمایشی مدارس را به آموزش و پرورش تکلیف کرده بود و به تعبیر ما به سبب بازتابهای گسترده حادثه شینآباد و مطالبهای ملی که به پا کرده بود.
رئیسی میگوید: شیوه بودجهریزی برای حذف بخاریهای نفتی و گازی از مدارس در سالهای ۹۲، ۹۳ و ۹۴ آنچنان خوب پیش رفت که تا پایان سال ۹۴، ۱۰۷ هزار کلاس درس با این بخاریهای خطرساز خداحافظی کردند و نیمی از آن ۲۱۱ هزار کلاس مشکلدار به سامانه حرارت مرکزی مجهز شدند.
امسال نیز به گفته او، استانداردسازی سیستم گرمایشی ۵۰ هزار کلاس در دستور کار قرار گرفته که اگر اعتبارات مورد نیاز همان طور که روی کاغذ آمده بموقع و در زمانبندیهای درست تخصیص یابد ۵۰ هزار کلاس درس دیگر برای همیشه با بخاری خداحافظی میکنند.
سردسیرها و محرومها در اولویت
سالها غفلت از مدارس و دههها ساده گذشتن از کنارشان زخمهایی آنچنان عمیق به جا گذاشته که در کوتاهمدت التیامیافتنی نیست. تلاش برای استانداردسازی سیستم گرمایشی مدارس البته استثنایی است میان این زخمها که چون دود حادثهای از بابتش بلند شود به چشم خیلیها خواهد رفت. به همین علت است که به گفته رئیسی امسال از ۴۸۰ میلیارد تومانی که برای ایمن شدن سیستم گرمایشی و سرمایشی و خرید تجهیزات مدارس در نظر گرفته شده ۴۰۰ میلیارد تومان آن سهم استانداردسازی سیستم گرمایشی خواهد شد؛ هرچند که با تزریق این اعتبار باز هم ۵۴ هزار کلاس درس میماند برای سال بعد.
این تعداد در همه جای کشور پراکندهاند، حتی در استان تهران که به گمان خیلیها چون پایتخت و حواشی آن است بار مشکلاتش سبکتر است.
با این که داریوش ورناصری، مدیرکل نوسازی مدارس استان تهران به ما توضیح میدهد که شهر تهران سالهاست بخاری نفتی ندارد و سال پیش نیز همه مدارس دولتیاش به کلی با بخاریهای گازی خداحافظی کردهاند، اما توضیح میدهد که در مدارس شهرستانهای تابعه هنوز بخاریهای نفتی و گازی کلاسهای درس را گرم میکنند.
او آمارش را مرور میکند و به حدود ۱۴۰ مدرسه در استان میرسد که نزدیک به هزار کلاس درس را شامل میشود و نیاز به راهاندازی سیستم گرمایشی استاندارد دارد؛ از موتورخانه و رادیاتور گرفته تا پکیج که مختص مدارس کوچک است.
ورناصری به حذف بخاری از مدارس تا پایان سال تحصیلی جاری امیدوار است، همچنین به حذف بخاری از همه مدارس غیردولتی شهر و استان تهران. اگر در استان تهران این اتفاق رخ دهد، میماند استانهایی که رئیس سازمان نوسازی و تجهیز مدارس کشور آنها را استانهای خطرپذیر مینامد و در صدر فهرست استانهای نگرانکننده مینشاند: خراسان رضوی، آذربایجان شرقی و غربی، اردبیل، همه مناطق سردسیر کشور که دوره یخبندان طولانی دارند و بویژه مناطق روستایی که بیشترشان هنوز با بخاریهای نفتی گرم میشوند.
مصوبه سال ۹۲ مجلس تکلیف کرده که کلاسهایی که بخاری ناایمنشان کرده باید در عرض پنج سال به سیستمهای گرمایشی استاندارد مجهز شوند، قول هم داده که پای بودجهریزی مناسبش هم بایستد. حالا سه سال از آن پنج سال گذشته و امور ۱۰۷کلاس درس رتق و فتق شده، با این حال ولی ۱۰۴هزار کلاس درس همچنان با بخاریهای نفتی وگازی گرم میشود که خدا کند تا سامان گرفتن، محل حادثهای نشود.
البته گرچه استانداردسازی سیستم گرمایشی مدارس، تکلیف آموزش و پرورش و وظیفه دولت است ولی تا رسیدن نسیم نوسازی به مدارس باید با بخاریهای موجود مدارا کرد، آن هم با کمی تدبیر، خردهای احساس مسئولیت و اندکی رعایت نکات ایمنی.
رئیسی میگوید: اگر مدیران، معلمان و خدمتگزاران مدارس با دلسوزی بخاریها را تعمیر و اوضاعشان را رصد کنند، اگرکپسولهای آتشنشانی را شارژ شده و در دسترس نگه دارند یا اگر وقتی حادثهای رخ داد ضمن حفظ خونسردی، ابتدا کلاس را تخلیه کنند حوادثی شبیه آنچه تاکنون پیش آمده، رخ نخواهد داد.
چرا این بخاریها ناایمن هستند؟
ناایمن بودن بخاریهای نفتی و گازی برای کلاسهای درس به چند ویژگی این بخاریها مربوط است. اول شعله مستقیم و در دسترس بودن آن که میتواند موجب آتشسوزی شود. دوم احتمال نشت گاز و انفجار در بخاریهای گازی و احتمال انتشار گاز منواکسیدکربن و مسمومیت. این که این دو بخاری اکسیژن هوا را میسوزاند و هوای کلاس درس را خفه میکند نیز از دلایل نامناسب بودن آنها برای محیطهای آموزشی است.
نظر کاربران
معلم باید باشه که اون به همه چیز فکر میکنه جز کلاس وبچها