دو مرد جوان که به بهانه فروش خانه، مردی را فریب داده و با طرح نقشهای او را به قتل رسانده بودند، صبح دیروز برای دومینبار پای میز محاکمه ایستادند، چرا که حکم قصاص هر دو نفر از سوی قضات دیوانعالی کشور نقض شده بود.
روزنامه ایران: دو مرد جوان که به بهانه فروش خانه، مردی را فریب داده و با طرح نقشهای او را به قتل رسانده بودند، صبح دیروز برای دومینبار پای میز محاکمه ایستادند، چرا که حکم قصاص هر دو نفر از سوی قضات دیوانعالی کشور نقض شده بود.
سحرگاه هفتم مرداد سال ۹۱ پیکر خونین و نیمهجان مردی روی پل عابر پیاده در تهرانپارس پیدا شد، او در راه انتقال به بیمارستان جان سپرد.
جستوجوها برای یافتن دو عامل جنایت آغاز شد اما به دلیل اینکه آنها صورتهایشان را پوشانده بودند، شناساییشان با مشکل روبهرو شد تا اینکه پسر مقتول از روی نوع لباسی که در روز جنایت یکی از متهمان بر تن داشت، او را شناسایی کرد.
«مجید» - ۳۵ ساله - پس از دستگیری درباره ماجرای قتل گفت: برای معامله یک خانه خیالی با مقتول قرار گذاشتیم. او مقداری پول بابت خرید خانه به ما پرداخت کرده بود و میخواست سند خانه را تحویل بگیرد، ولی روز حادثه همدستم با چوبدستی ضربههایی به سرش زد و از محل فرار کردیم.
به دنبال این اظهارات، «معین» - ۲۲ ساله - نیز دستگیر شد و تحت بازجویی قرار گرفت. وی درباره انگیزه قتل گفت: قصد کشتن آن مرد را نداشتیم، فقط میخواستیم او را بیهوش کنیم و پس از برداشتن پولها برویم.
دو متهم پس از اعتراف به قتل، مدعی شدند برای فروش خانه خیالی، از شخص دیگری نیز کمک گرفتهاند.
این مرد نیز در بازجوییها گفت: من فقط میخواستم برای دوستم (مجید) کاری انجام بدهم اما بعدها فهمیدم خانهای برای فروش وجود نداشته و او مرا به بازی گرفته است، اما از قتل بیخبرم.محاکمه متهمان صبح دیروز در شعبه دهم به ریاست قاضی محمود کیخواه و مستشارانش - دکتر اسلامی و قاضی غفاری - برگزار شد. در آغاز جلسه اولیای دم (فرزندان مقتول) از قضات خواستند که قاتلان پدرشان به قصاص محکوم شوند.
سپس متهم ردیف اول (مجید) پای میز محاکمه ایستاد و گفت به هیچ عنوان قصد کشتن آن مرحوم را نداشتم. بعد از ضربهای که همدستم معین بر سر مقتول زد، من هم ضربهای با همان چوبدستی به سرش کوبیدم اما او طاقت نیاورد و بعد متوجه شدیم که مرده است. قاضی کیخواه پرسید آیا از مقتول سرقت هم کردید؟ که متهم جواب داد: بله، مدارکی را که همراهش بود دزدیدیم و بلافاصله متواری شدیم.
معین - متهم ردیف دوم - نیز در دفاع از خود گفت: من راننده آژانس بودم و با خودروام کار میکردم که با اصرار پسرخالهام مجید در این ماجرا به او کمک کردم. زمانی که به آن مرد برای فرار ضربه زدیم تا پولهایش را برداریم، چشمانم را بسته و با چوبدستی ضربهای به سرش زدم، اما نمیدانستم با این ضربه او میمیرد.
آنگاه قضات پس از شنیدن آخرین دفاع متهمان برای صدور رأی وارد شور شدند.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
چقدر مهربون چشماشو بسته نمیتونسته مرگ یه آدم رو ببینه . کاش چشماتو باز میکردی ببینی چه غلطی داری میکنی
راز
مرد بیچاره حتما به دنبال سرپناهی برای خانواده و فرزندانش بوده ولی چرا انقد راحت گول خورده بدون این که خانه ای رو ببینه پول برده برای خریدن خانه ای که اصلا وجود نداشته خرید خونه کار راحتی نیست لباسم نیست که آگه خوشت نیومد بندازیش دور اولین کاری که برای خرید خونه میکنن دیدن خونه اس ولی نمیدونم گاهی انگار عقل آدما کور میشه و ناخواسته به سمت مرگ کشیده میشن
یاران
بادرود فراوان به خانم راز امیدوارم همیشه قلب و دلت شاد باشد واگر نظر ی دادم موجب رنجش شما شد عفو فرمایید،،، موضوع مطلب،، مقتول طمع کرده، خونه خیالی به زیر قیمت، بخره، قافل ازاینکه خودش طعمه بوده درکوچه وخيابان کسی معامله واقعی نميشه
بدون نام
همیشه وقتی یه زن یا دختر بهش تجاوز میشه یا ازش دزدی میکنن همین مردهاهستن که زنهارو مقصرمیدونن بابا اینکه دیگه مرد بوده باید فریب میخورد اه اه اه
پدر بزرگ بابک
فرزندان صلاح دیدم اگاهی بدهم دیوار را داریم ودرکنارش دها اپلیکیشن خریدو فروش دست دوم تمنا میکنم بهیچ عنوان اگر اگهی فروش داشتین در خانه تحویل ندهید یا پارکینگ یا خیابان یاکوچه بحر حال ناشناس را بخانه راه ندهیدبعدش ادم عقل داره چشم داره هوش داره اخه همین طوری مثل او خانومه که 27 میلیونو فدای همسر یابی کرد نباید پول بی زبونو داد دست ادم زبون دار
بدون نام
با عرض سلام با توجه به این اتفاق ومشابه این مورد نمیدونم چرا افراد از مشورت با بزرگتر خودابا دارن.جونها درست که دورو زمان فرق کرده وخودشان تصمیم گیرنده هستند وریسک کردن را سرلوحه کارهاشون قرار میدن ولی باز در هر شرایطی با بزرگتر یا یه شخص که دراون امور وارد باشد مشورت کنن کمتر ازاین مشکلات پیش میاد .
پریسا
اگه اختلاس و کلاهبرداری نباشه ملت گشنه نمیمونن که بخوان اینجوری با کشتن هموطن بیگناه خودشون پول به جیب بزنن.حالا ما که هرچی بگیم سانسور میشه.همون نگفتن بهتره
نظر کاربران
چقدر مهربون چشماشو بسته نمیتونسته مرگ یه آدم رو ببینه . کاش چشماتو باز میکردی ببینی چه غلطی داری میکنی
مرد بیچاره حتما به دنبال سرپناهی برای خانواده و فرزندانش بوده ولی چرا انقد راحت گول خورده بدون این که خانه ای رو ببینه پول برده برای خریدن خانه ای که اصلا وجود نداشته خرید خونه کار راحتی نیست لباسم نیست که آگه خوشت نیومد بندازیش دور اولین کاری که برای خرید خونه میکنن دیدن خونه اس ولی نمیدونم گاهی انگار عقل آدما کور میشه و ناخواسته به سمت مرگ کشیده میشن
بادرود فراوان به خانم راز امیدوارم همیشه قلب و دلت شاد باشد واگر نظر ی دادم موجب رنجش شما شد عفو فرمایید،،، موضوع مطلب،، مقتول طمع کرده، خونه خیالی به زیر قیمت، بخره، قافل ازاینکه خودش طعمه بوده درکوچه وخيابان کسی معامله واقعی نميشه
همیشه وقتی یه زن یا دختر بهش تجاوز میشه یا ازش دزدی میکنن همین مردهاهستن که زنهارو مقصرمیدونن بابا اینکه دیگه مرد بوده باید فریب میخورد اه اه اه
فرزندان صلاح دیدم اگاهی بدهم دیوار را داریم ودرکنارش دها اپلیکیشن خریدو فروش دست دوم تمنا میکنم بهیچ عنوان اگر اگهی فروش داشتین در خانه تحویل ندهید یا پارکینگ یا خیابان یاکوچه بحر حال ناشناس را بخانه راه ندهیدبعدش ادم عقل داره چشم داره هوش داره اخه همین طوری مثل او خانومه که 27 میلیونو فدای همسر یابی کرد نباید پول بی زبونو داد دست ادم زبون دار
با عرض سلام با توجه به این اتفاق ومشابه این مورد نمیدونم چرا افراد از مشورت با بزرگتر خودابا دارن.جونها درست که دورو زمان فرق کرده وخودشان تصمیم گیرنده هستند وریسک کردن را سرلوحه کارهاشون قرار میدن ولی باز در هر شرایطی با بزرگتر یا یه شخص که دراون امور وارد باشد مشورت کنن کمتر ازاین مشکلات پیش میاد .
اگه اختلاس و کلاهبرداری نباشه ملت گشنه نمیمونن که بخوان اینجوری با کشتن هموطن بیگناه خودشون پول به جیب بزنن.حالا ما که هرچی بگیم سانسور میشه.همون نگفتن بهتره