روزنامه شرق در نوشتاری به نقل از جان فیفر. کارشناس سیاست خارجی نوشت: زمانی که باراک اوباما سال ٢٠٠٨ کارزار انتخابات ریاستجمهوری را آغاز کرد، تصور عموم چنین بود که او قرار است ارتش ایالات متحده را از جنگ نفسگیر عراق (بخوانید جنگ بد) و افغانستان (جنگ خوب) دور کند.
روزنامه شرق در نوشتاری به نقل از جان فیفر. کارشناس سیاست خارجی نوشت: زمانی که باراک اوباما سال ٢٠٠٨ کارزار انتخابات ریاستجمهوری را آغاز کرد، تصور عموم چنین بود که او قرار است ارتش ایالات متحده را از جنگ نفسگیر عراق (بخوانید جنگ بد) و افغانستان (جنگ خوب) دور کند.
این تعهد به رهاکردن ارتش از قید تعهداتش در عراق و افغانستان پس از نتایج ناموفق تغییر رژیمهای سیاسی در این دو کشور، از اوباما به طور اغراقآمیزی یک «کاندیدای صلح» ساخت. حالا هشت سال به جلو بیایید و به تاریخ گوش کنید. امروز، دولت اوباما تمایل کمی دارد که منابع بیشتری را برای تغییر رژیم سوریه صرف کند و بیشتر قصد دارد با داعش در موصل و رقه مقابله کند. بار دیگر آنچه توجهها را به خود جلب میکند، تقابل یک «جنگ خوب» در برابر یک «جنگ بد» است. درهمینحال، کاندیدایی که در سال ٢٠٠٨ باراک اوباما را بسیار سادهلوح و بیش از اندازه صلحطلب خوانده بود، آماده است اینبار در انتخابات ٢٠١٦ جای او را در کاخ سفید بگیرد.
هیلاری کلینتون بار دیگر موضعی قاطعانهتر (و شاید جنگطلبانهتر) از اوباما را انتخاب کرده است. او اینبار نظر موافق بخش عظیمی از نخبگان سیاست خارجی را با خود دارد. نخبگان سیاست خارجی دمدمیمزاج و فراموشکار هستند. آنان همین چند سال پیش بود که آشکارا از پایان دوران زمامداری جورج بوش و آمدن اوبامایی با مواضع ملایمتر، ابراز خرسندی میکردند. اما سیاست قاطعانهتر کلینتون دقیقا چیست؟ حالا که تهدید جدی آخرالزمانی دونالد ترامپ کمتر شده است، بیایید به فجایع کمترمخرب دولت کلینتون هم نگاهی داشته باشیم. در دولت کلینتون این احتمال وجود دارد که شاهد فاجعه «لیبی ٢» یا گستردهترشدن نقش ایالات متحده در جنگ یمن باشیم.
برخی ناظران معتقدند اغلب مشاوران سیاست خارجی اوباما همچنان هشدار میدهند مداخله نظامی بیشتر ایالات متحده در خاورمیانه میتواند خطرات قابلتوجهی را برای منافع این کشور داشته باشد و آنطور که جاش روگین نوشته است، حتی مشاوران سیاست خارجی کلینتون نیز دراینباره اختلاف نظرات اساسی دارند. بنابراین اینطور که پیداست تشکیلات سیاست خارجی هنوز رویکرد قطعی خود را نیافته است. تقریبا تیتر همه رسانهها درباره تراژدیهایی است که قرار است در حلب و موصل اتفاق بیفتد؛ جنگهایی که پس از این دو جنگ آغاز خواهد شد. برای چند لحظه هم که شده حماقتهای دونالد ترامپ را فراموش کنید و ببینید در پشت پرده دقیقا چه اتفاقی در حال وقوع است. آخرین زدوخوردها بر سر سیاست خارجی ایالات متحده در خاورمیانه قرار است بهزودی آغاز شود.
راهحل خوب وجود ندارد
احتمال کمی وجود داشت که ایالات متحده و متحدانش میتوانستند در ابتدای بهار عربی با کمک مالی و حمایت نظامی از شبهنظامیان مخالف بشار اسد، رژیم سوریه را سرنگون کنند. با این حال، اگر دولت اوباما چنین رویکردی را در پیش میگرفت؛ رویکردی که مورد حمایت کلینتون به عنوان وزیر خارجه هم بود، بشار اسد و متحدانش احتمالا همانطور که امروز مقاومت میکنند در آن زمان هم چنین مقاومتی را از خود نشان میدادند.
اگر هم اسد سقوط میکرد این احتمال وجود داشت که سوریه امروز هم به گردابی شبیه لیبی تبدیل میشد. مورد عراق که هدیه سمی جورج بوش برای دولت باراک اوباما بود، قطعا در این تصمیمگیریها بیتأثیر نبوده است. گزینههایی هم که امروز پیشنهاد میشود، بهتر از گزینههای ٢٠١٢ نیستند. دولت اوباما از طرح سازمان سیا مبنی بر تجهیز نظامی چند هزار مخالف مسلح سوری که برای کسب قدرت اسلحه به دست گرفتهاند، حمایت میکند و سیا میخواهد ارسال تجهیزات نظامی را بیشتر کند.
در بهترین حالت، این گروههای شورشی جایی روبهروی هم قرار خواهند گرفت و در بدترین حالت، (همانطور که یک مقام آمریکایی به واشنگتنپست گفته)، این گروهها هم کاری از پیش نخواهند برد و در نهایت تحت سلطه گروههای تروریستی درخواهند آمد. درهمینحال، هیلاری کلینتون پیشنهاد ایجاد منطقه پرواز ممنوع را در شمال مطرح کرده که میتواند به پناهگاه امن آوارگان سوری تبدیل شود. برای آمریکاییهای خسته از جنگی که صدها هزار قربانی و میلیونها آواره داشته، چنین پیشنهادی جذابیت خاصی دارد. بالاخره ایالات متحده طرحی را پیشنهاد داده که قرار است به تقویت صلح در خاورمیانه کمک کند. اما ایجاد این منطقه پرواز ممنوع، آنطور که کلینتون خود اعتراف کرده، اصلا هم راهحل صلحطلبانهای نیست.
این رویکرد باعث کشتهشدن سوریهای بیشتری خواهد شد و ایالات متحده و ناتو را مجبور خواهد کرد اقدامات نظامی خود را تشدید کنند. در این شرایط زمانی که جنگندههای آمریکایی بمبافکنهای روسی را سرنگون کنند، احتمالا جنگ جهانی سوم آغاز خواهد شد. گزینه سوم میتواند تمرکز «کمتر بر اسد» و «بیشتر بر داعش» باشد؛ رویکردی که دولت اوباما به آن تمایل داشته است. اما این طرح هم مشکلات خودش را دارد. گرچه واشنگتن بر نقش نیروهای عراقی در آزادسازی موصل تأکید کرده، اما باز هم علاوه بر حملات هوایی ایالات متحده، حدود پنج هزار نیروی آمریکایی در مبارزه با داعش حضور دارند.
آزادسازی موصل در صورت موفقیت عملیات، چند ماه طول خواهد کشید. از طرف دیگر، با توجه به تهدیدهای تروریستی داعش میتوان گفت مبارزه با داعش عملیاتی نیست که بتوان یک لحظه تاریخی را برای پایاندادن به آن تعیین کرد. واقعیت این است که دونالد ترامپ همینحالا هم به تاریخ پیوسته است، اما چالش بهمراتب پیچیدهتری که در انتظار هیلاری کلینتون است، تعیین سیاستهای آمریکا در خاورمیانه است.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر