درمورد آرای الکترال، هیلاری کلینتون در صدر است و ظرف هفتههای گذشته تعداد آرای وی از ترامپ خیلی بیشتر بوده است؛ بهطوری که امکان پیشی گرفتن از وی ظرف یک هفته برای ترامپ قابل تصور نیست، اگرچه ممکن است از نظر تعداد آرای مردمی ترامپ به هیلاری کلینتون نزدیک شود،
علی خرم در هفته نامه مثلث نوشت: یک هفته به برگزاری سراسری انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در روز هشتم نوامبر (هجدهم آبان) باقی مانده و افکار عمومی این کشور و سایر نقاط جهان به نتایج این انتخابات چشم دوختهاند، این در حالی است که بخش اصلی در فرآیند انتخابات پیش رفته و نتیجه نیز تا حدودی روشن است، چراکه در نظام انتخاباتی آمریکا تعداد آرای الکترال ملاک است و اگر کاندیدایی بیش از۵۰ درصد آرای الکترال یک ایالت را کسب کند، کل آرا متعلق به اوست، از طرف دیگر سیستم انتخاباتی آمریکا بهگونهای است که مردم علاوه بر شرکت حضوری در انتخابات، میتوانند قبل از برگزاری سراسری آن نیز رای خود را به صورت اینترنتی درسیستم وارد کنند که در تعدادی از ایالتها از چند هفته پیش رای دادن به این صورت انجام شده است.
درمورد آرای الکترال، هیلاری کلینتون در صدر است و ظرف هفتههای گذشته تعداد آرای وی از ترامپ خیلی بیشتر بوده است؛ بهطوری که امکان پیشی گرفتن از وی ظرف یک هفته برای ترامپ قابل تصور نیست، اگرچه ممکن است از نظر تعداد آرای مردمی ترامپ به هیلاری کلینتون نزدیک شود، اما در سیستم انتخاباتی آمریکا آرای الکترال تعیین کننده است و دقیقا به همین دلیل است که افشاگریهای تازه درباره ایمیلهای شخصی هیلاری کلینتون در سرنوشت انتخاباتی وی بیتاثیر است. زمانی که رئیس اف بیآی به منظور ایجاد موج علیه کاندیدای دموکرات در اقدامیحیرتآور و غیرمنتظره از کشف۶۵۰ هزار ایمیلِ در اختیار دستیار او پرده برداشت و بر ضرورت بررسی این مساله تاکید کرد نه تنها با اعتراض رهبر دموکراتهای سنا، وزیر سابق اف بیآی، وزیر سابق دادگستری و... مواجه شد و بر او به دلیل نابجا بودن اقدامش تاختند که از طرفداران هیلاری کلینتون نیز کاسته نشد و تاثیر آنچنانی روی آنها نگذاشت.
در مورد رسواییهای جنسی اخیر ترامپ هم همینطور است و شاهد بودیم این تحولات تغییری در رای طرفداران او به وجود نیاورد؛ زیرا ترامپ از آرای مردمی برخوردار است که به هر دلیلی با سیاستهای اوباما مخالف هستند و شکلگیری فضایی جدید در کشورشان را طلب میکنند. از همین رو خیلی روی شخص ترامپ تکیهای ندارند و تنها حامیسیاستهایی هستند که او درصدد بکارگیری آنهاست. به همین دلیل است که اگر تعداد زنآزاریهای او افزایش پیدا کند، باز هم تغییری در رای طرفداران او ایجاد نخواهد کرد.
اما آنچه مسلم است اینکه اگر فضای انتخاباتی آمریکا را باتوجه به امنیت ملی این کشور تحلیل کنیم، بهطور حتم هیلاری کلینتون با رای قاطعی پیروز انتخابات خواهد بود، چراکه ترامپ توانایی فراهم کردن امنیت ملی را ندارد و اگر تحلیل برمبنای منافع بخشهای مختلف مردم آمریکا باشد، شاید موازنهای بین آرای هیلاری کلینتون و ترامپ برقرار شود که در چنین شرایطی به نظر میآید کاندیدای دموکرات در نهایت با رای کمی از کاندیدای جمهوریخواه پیشی میگیرد و مسند ریاستجمهوری را از آن خود میکند.
تنها در صورتی این معادلات به هم میخورد که حادثهای به وقوع بپیوندد؛ همانند آنچه در انگلیس رخ داد و این کشوربنا بر نظرات پوپولیستی و بدون در نظر گرفتن مسیر توسعه و پیشرفت از اتحادیه اروپا خارج شد. به نظر میآید سیاستمداران آمریکایی بر پایه دیدگاه معقول و منطقی بر ارجحیت هیلاری کلینتون بر ترامپ اذعان دارند، چرا که واقعیت این است که ترامپ نمیتواند آنهایی را که نگران امنیتملی آمریکا و امنیت بینالملل هستند قانع کند. چون آمریکا جایگاهی درعرصه بینالملل دارد که هم میتواند امنیت انسانها را برآورده سازد و هم آن را به خطر بیندازد و دقیقا به دلیل این ماموریت آمریکاست که رهبران جمهوریخواه به حمایت از هیلاری کلینتون پرداختهاند.
این حمایت خود نقطه قوتی برای این کاندیدای دموکرات است؛ البته این مساله را باید مدنظر داشت که حمایت جمهوریخواهان برجسته از جمله جورج بوش از هیلاری کلینتون به معنی داشتن توانایی وی در برقراری امنیت بینالملل و یا محبوبیت وی نیست، بلکه ناکارآمدی ترامپ و نگرانی از عملکرد وی جمهوریخواهان را در صف حمایت از هیلاری کلینتون قرار داده و باعث شده است آنها از نظرات و منافع حزبی خود برای امنیت ملی آمریکا عبور کنند تا کاندیدایی پیروز نشود که حتی از درک معنایی جنگ نیز عاجز است. باید توجه داشت که تابهحال هیچگاه هیچ کاندیدایی بهواسطه قدرت شخصی خود از نظر مالی، تا این حد پیشرفت نکرده است، در حالی که دونالد ترامپ با ثروت شخصی خود تا این مرحله رسیده است و نه با کمک حزب جمهوریخواه و نه حتی لابیهای مختلفی که در آمریکا مرسوماند و به کاندیداها کمک میکنند. این امر تابهحال غیرمعمول بوده است. حتی در انتخاباتی که منجر به پیروزی اوباما شد، خیلی از این نهادها روی میت رامنی سرمایهگذاری کردند اما اوباما با پول و کمک مردم توانست در انتخابات پیروز شود، که دلیل آن نیز این موضوع بود که شرایط آمریکا در آن برهه چنین پدیدهای را
میپذیرفت و میپسندید.
بنابراین، این شرایط یک استثناست و باید گفت که هیچکس نیز از این امر راضی نیست و هیچ یک از آمریکاییها نیز از این وضعیت رضایت ندارند. تحصیلکردههای این کشور بهشدت مخالف این وضعیت هستند، حزب جمهوریخواه بهشدت مخالف آمدن ترامپ است و همانطور که اشاره کردم بسیاری از رهبران حزب جمهوریخواه نیز اعلام کردهاند که به هیلاری کلینتون رای میدهند که این امر نیز یک استثنا و البته بیسابقه است و تابهحال چنین موضوعی در تاریخ آمریکا وجود نداشته است. بنابراین، از جمیع جهات یک وضعیت شکننده و غیرقابل پیشبینی به وجود آمده است.
در عین حال زمانی که عدم تاثیرگذاری افشاگریها بر آرای مردمی حال چه حامیان جمهوریخواهان و چه حامیان دموکراتها را مشاهده میکنیم به این نتیجه میرسیم که در این انتخابات فضاسازیهای رسانهای خیلی اثرگذار نیست. درواقع تصور ما بر این است که رسانههای آمریکا در این دوره توانستهاند تاثیر زیادی بر مردم آمریکا داشته باشند، در حالیکه اصلا اینگونه نیست.
این انتخابات این طور نیست چرا که اگر این چنین بود فاصله رای ترامپ با هیلاری کلینتون تا این حد ناچیز و در حد دو الی سه درصد نبود. بنابراین، مشاهده میکنیم که نه توهین ترامپ به زنان توانسته وی را از میدان به در کند و نه انتشار اسناد سیاستهای جنگطلبانه هیلاری کلینتون توانسته تاثیر بسزایی داشته باشد. دلیل این امر آن است که شرایط داخلی آمریکا و شرایط جهانی بهگونهای است که مردم آمریکا بهدنبال انتخاب متعلق به خودشان رفتهاند و انتخاب آنها مستقل از این جریانسازیهای رسانهای است.بنده برای این موضوع یک مثال ذکر میکنم؛ جمهوریخواهان وقتی ریاستجمهوری را در اختیار میگیرند معمولا به طبقات متوسط رو به بالای آمریکا توجه میکنند و در مقابل، دموکراتها بیشتر توجه خود را به طبقات متوسط رو به پایین متمرکز میکنند.
در همین راستا، باراک اوباما بیمههای درمانی و اجتماعی را برپا کرد و هزینه آن را نیز از طریق لحاظ کردن مالیات برای ثروتمندان آمریکا تامین کرد. این قضیه موجب نارضایتی ثروتمندان از اوباما شد و درصدد این بودند که شخصی را به روی کار بیاورند که این مالیاتها را از بین ببرد. بنابراین، در حال حاضر ثروتمندان آمریکا بهدنبال چنین شخصی هستند و اصلا کار ندارند که اسم وی دونالد ترامپ است و کاری به رفتارها و اقدامات وی ندارند و اعلام میکنند که با وجود تمام این مسائل ما به وی رای میدهیم. در همین اندازه که ترامپ یک ثروتمند است که قصد دارد بساط مالیات لحاظ شده بر ثروتمندان را جمع کند، برای بخش ثروتمند آمریکا کفایت میکند. بنابراین، این قشر حاضرند پول خرج کنند تا ترامپ به ریاستجمهوری برسد، حتی اگر ترامپ نیز درخواست چنین حمایتی از آنها نکند. این تنها یک گروه از آرای متعلق به ترامپ است و این موضوع هیچ ارتباطی به رفتارهای ترامپ مثل توهینهای وی یا عذرخواهی و عدم عذرخواهیاش ندارد.
این قشر بهدنبال این هستند که خواستهشان به این سیاست خاص منجر شود. در این مورد میتوان ۱۰نمونه دیگر نیز نام برد که چرا مردم آمریکا از دونالد ترامپ حمایت میکنند. بنابراین، هرقدر که این اسناد منتشر و افشا شود، تاثیری در آرای کسانی که از ترامپ حمایت میکنند ندارد. این در حالی است که در دورههای گذشته انتخابات ریاستجمهوری ایالات متحده ممکن بود که این رفتارها بین آرای دو کاندیدا فاصله ایجاد کند.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر