زورگیران تهرانی، در وصیتنامه خود چه نوشتند؟
۵۰ روز بعد از زورگیری ثبت شده توسط یک دوربین امنیتی در کوچه جمال واقع در خیابان خردمند جنوبی، «محمدعلی» ۲۰ ساله و «علیرضا» ۲۲ ساله اعدام شدند.
قدس آنلاین: ۵۰ روز بعد از زورگیری ثبت شده توسط یک دوربین امنیتی در کوچه جمال واقع در خیابان خردمند جنوبی، «محمدعلی» ۲۰ ساله و «علیرضا» ۲۲ ساله اعدام شدند .
این دو به همراه دو نفر موتورسوار در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب محاکمه شده بودند. علیرضا معروف به چرخنگ و محمد علی تا ساعت ۵ بامداد دیروز نمی‌دانستند که قرار است حکم مجازات‌شان تا ساعتی دیگر به اجرا در‌آید.
آنها به گفته یکی از مقامات دادسرای امور جنایی تهران حدود ساعت ۵ وقتی فهمیدند که قرار است به‌دار آویخته شوند فرصت نوشتن چند خطی به عنوان وصیتنامه یافتند. محمد علی فقط ۴ خط برای خانواده‌اش نوشت و علیرضا یک صفحه و نیم.
آنها در حالی تن به طناب سفید دو جرثقیل سفید و نارنجی سپردند که هیچ کدام از نعمت داشتن پدر برخوردار نبودند و دیروز صبح نیز هیچ کس از اعضای خانواده آنها به بدرقه‌شان نیامده بود. تا روز نهم دی ماه هیچ کس نمی‌دانست که متهمان ردیف اول و دوم دیروز پذیرای حکمی شدند که فقط ۳۷ روز بعد از صدور به اجرا درآمده بود.
در وصیتنامه‌شان چه نوشتند؟
محمدعلی و علیرضا از روز پنجشنبه تا یک ساعت پیش از اجرای حکم‌شان در اختیار ماموران اداره آگاهی بودند با این حال به گفته یکی از مسوولان اجرای احکام، تا زمان آورده شدن‌شان به محل اجرای حکم که در خیابان بهشهر واقع شده بود دقایقی برای نوشتن وصیتنامه فرصت یافتند. علیرضا در وصیتنامه‌اش که آن را خطاب به دایی خود نوشته بود از او برای آنچه وی از آن با عنوان بی‌آبرویی یاد می‌کرد طلب بخشش کرد.
او در ادامه وصیتنامه‌اش نوشته بود: «دایی، خانه‌مان را بفروش و با آن یک خانه دو طبقه بخر و مادر و خواهرم [...] را به آنجا ببر و با هم زندگی کنید دایی از تو می‌خواهم که سایه ات بالای سر خانواده‌ام باشد و مواظب [...] هم باشی چون او آبروی من است. وقتی [...] بزرگ شد به او بگویید هر چند برادرش اعدام شد اما او را خیلی دوست داشت. برایم نماز بخوانید و به فقیران غذا دهید.
محمدعلی هم در چند خطی که در وصیتنامه‌اش نوشته بود از اطرافیان طلب بخشش کرد بود. او در وصیت نامه‌اش خطاب به مادرش نوشته بود: مادر مرا حلال کن و مواظب خودت و خواهرم باش. برایم زیاد گریه نکنید اما هرپنجشنبه به من سر بزنید. خواهرم را خیلی اذیت کردم از او می‌خواهم که مرا ببخشد. محمد علی همچنین از خانواده‌اش خواست که از شاکیان پرونده‌اش رضایت بگیرند.
۴۷ دقیقه برای پایان دو جوان
اجرای حکم اعدام در سحرگاه نخستین روز بهمن امسال در خیابان بهشهر ۴۷ دقیقه به طول انجامید. ۴۷ دقیقه‌یی که با وارد شدن متهمان به محل اجرای حکم آغاز و با انتقال اجسادشان توسط خودروی بررسی صحنه جرم به پایان رسید.
علیرضا و محمدعلی تا لحظات آخر خطاب به خبرنگارانی که به زحمت جایی برای قرار گرفتن مقابل دو جرثقیل حاضر در محل پیدا کرده بودند اظهار بی‌گناهی می‌کردند و هر از چند گاهی یک‌بار با شنیدن فریادهایی که از میان جمعیت نام آنها را صدا می‌زدند سرشان را به سمت جمعیت حاضر در محل اعدام برمی‌گرداندند.
عقربه‌های ساعت برای محمدعلی و علیرضا دو زورگیری که ۵۰ روز پیش با تهدید قمه از یک شهروند تهرانی زورگیری کرده بودند برای همیشه در ساعت ۶:۳۱ بامداد یک بهمن ایستاد و پرونده این زورگیری ظرف ۳۷ روز بسته شد.
ساعت ۶ دقیقه از شش بامداد گذشته بود که قاری، آیه قصاص را تلاوت کرد سپس خلیلی یکی از مسوولان واحد اجرای احکام دادسرای جنایی کیفرخواست دو متهم را قرائت کرد و در ساعت ۶:۱۳ ابتدا محمدعلی و سپس علیرضا از طناب‌های سفیدی که روی دو جرثقیل بسته شده بود به‌دار آویخته شدند.
علیرضا و محمدعلی در آخرین لحظات زیر لب اشهد خواندند و از ائمه اطهار استمداد طلبیدند.جسد علیرضا و محمد علی ۱۸ دقیقه بعد از اینکه توسط جرثقیل بالا کشیده شد، توسط ماموران اجرای حکم به پایین آورده شد و بعد از تایید مرگ آنها توسط نماینده حاضر سازمان پزشکی قانونی به سرد خانه منتقل شد.
آن سوی داربست چه می‌گذشت؟
اجرای حکم اعدام این دو محارب که از روز قبل در صدر اخبار رسانه‌ها قرار گرفته بود، با چند پلاکارد که در محل اجرای اعدام درست کمی آن طرف‌تر از کیوسک پلیس کلانتری ۱۰۷ فلسطین نصب شده بود به اهالی محله خردمند جنوبی، ویلا و ... اطلاع‌رسانی شده بود.
با این حال عده بسیار کمی برای دیدن صحنه اعدام این دو محارب به محل آمده بودند. کمتر از مراسم اعدام کوشا، در محدوده پل مدیریت، کمتر از ماجرای اعدام مجرمان باغی در خمینی‌شهر و کمتر از مراسم اعدامی در نظام‌آباد که همگی سال گذشته به اجرا درآمده بود.در میان مردمی که از ساعت پنج بامداد برای اعدام محمدعلی و علیرضا آمده بودند تنها سه زن دیده می‌شدند که از اهالی محله پیروزی بودند.
یکی از این دختران گفت: محمد علی و علیرضا از هم‌محله‌یی‌های ما بودند. با این حال تعداد زیادی از جمعیت حاضر در صحنه از اهالی خیابان شکوفه در منطقه پیروزی بودند که برای دیدن اجرای حکم این دو، به محل آمده بودند. رضا، مردی که به گفته خودش بار دوم است که به دیدن صحنه اعدام در ملأ عام آمده نیز گفت: من ساکن این محله هستم و برای همین به دیدن اعدام آمدم.
او که پیش از این برای اعدام عقرب سیاه نیز به محل اجرای حکم رفته بود در ادامه گفت: فکر نمی‌کنم با اجرای حکم اعدام برای این دو، زورگیری‌ها کمتر شود. من زورگیری بدتر از این را هم دیدم و فکر می‌کنم برای ریشه‌کن شدن این جرایم باید کار بنیادی و اصولی کرد. چند پسر جوان که از دوستان علیرضا و محمد علی بودند نیز در حالی که گریه می‌کردند با فریاد می‌خواستند که اجساد دوستان‌شان زودتر به پایین آورده شود.
یکی از آنها خطاب به خبرنگاران گفت: شما را به خدا بی‌خیال ما شوید. مگر از دیدن این صحنه‌ها لذت می‌برید ؟دقایقی بعد از اینکه اجساد محکومان به پایین آورده شد پیرمردی که در پارک هنرمندان در حال قدم زدن بود از افرادی که هنوز به صورت پراکنده در پارک حضور داشتند ماجرا را می‌پرسید. او می‌گفت: من هر روز برای ورزش کردن به این پارک می‌آیم اما اصلا خبر نداشتم که قرار است اینجا کسی اعدام شود. او در پاسخ به این سوال که آیا از ماجرای زورگیری اخیر در تهران که فیلم آن منتشر شده است خبر دارد گفت: من اصلا چنین چیزی نشنیده‌ام.
سرنوشت دو متهم دیگر پرونده
رسیدگی به پرونده زورگیران تهرانی با اعدام علیرضا و محمد علی در حالی پایان یافت که متهم ردیف سوم و چهارم این پرونده که با هم برادر هستند هر کدام به حبس و شلاق و تبعید محکوم شده‌اند. در جلسه دادگاهی که روز شنبه نهم دی‌ماه به ریاست قاضی صلواتی در شعبه ۱۵ دادگاه عمومی و انقلاب برگزار شد حکم به اعدام متهم ردیف اول و دوم و همچنین ۱۰ سال حبس، پنج سال تبعید و ۷۴ ضربه شلاق برای دو زورگیر دیگر صادر شد. این احکام پنجشنبه گذشته از سوی قضات دیوانعالی کشور تایید شد و تنها سه روز بعد به اجرا گذاشته شد.
این دو به همراه دو نفر موتورسوار در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب محاکمه شده بودند. علیرضا معروف به چرخنگ و محمد علی تا ساعت ۵ بامداد دیروز نمی‌دانستند که قرار است حکم مجازات‌شان تا ساعتی دیگر به اجرا در‌آید.
آنها به گفته یکی از مقامات دادسرای امور جنایی تهران حدود ساعت ۵ وقتی فهمیدند که قرار است به‌دار آویخته شوند فرصت نوشتن چند خطی به عنوان وصیتنامه یافتند. محمد علی فقط ۴ خط برای خانواده‌اش نوشت و علیرضا یک صفحه و نیم.
آنها در حالی تن به طناب سفید دو جرثقیل سفید و نارنجی سپردند که هیچ کدام از نعمت داشتن پدر برخوردار نبودند و دیروز صبح نیز هیچ کس از اعضای خانواده آنها به بدرقه‌شان نیامده بود. تا روز نهم دی ماه هیچ کس نمی‌دانست که متهمان ردیف اول و دوم دیروز پذیرای حکمی شدند که فقط ۳۷ روز بعد از صدور به اجرا درآمده بود.
در وصیتنامه‌شان چه نوشتند؟
محمدعلی و علیرضا از روز پنجشنبه تا یک ساعت پیش از اجرای حکم‌شان در اختیار ماموران اداره آگاهی بودند با این حال به گفته یکی از مسوولان اجرای احکام، تا زمان آورده شدن‌شان به محل اجرای حکم که در خیابان بهشهر واقع شده بود دقایقی برای نوشتن وصیتنامه فرصت یافتند. علیرضا در وصیتنامه‌اش که آن را خطاب به دایی خود نوشته بود از او برای آنچه وی از آن با عنوان بی‌آبرویی یاد می‌کرد طلب بخشش کرد.
او در ادامه وصیتنامه‌اش نوشته بود: «دایی، خانه‌مان را بفروش و با آن یک خانه دو طبقه بخر و مادر و خواهرم [...] را به آنجا ببر و با هم زندگی کنید دایی از تو می‌خواهم که سایه ات بالای سر خانواده‌ام باشد و مواظب [...] هم باشی چون او آبروی من است. وقتی [...] بزرگ شد به او بگویید هر چند برادرش اعدام شد اما او را خیلی دوست داشت. برایم نماز بخوانید و به فقیران غذا دهید.
محمدعلی هم در چند خطی که در وصیتنامه‌اش نوشته بود از اطرافیان طلب بخشش کرد بود. او در وصیت نامه‌اش خطاب به مادرش نوشته بود: مادر مرا حلال کن و مواظب خودت و خواهرم باش. برایم زیاد گریه نکنید اما هرپنجشنبه به من سر بزنید. خواهرم را خیلی اذیت کردم از او می‌خواهم که مرا ببخشد. محمد علی همچنین از خانواده‌اش خواست که از شاکیان پرونده‌اش رضایت بگیرند.
۴۷ دقیقه برای پایان دو جوان
اجرای حکم اعدام در سحرگاه نخستین روز بهمن امسال در خیابان بهشهر ۴۷ دقیقه به طول انجامید. ۴۷ دقیقه‌یی که با وارد شدن متهمان به محل اجرای حکم آغاز و با انتقال اجسادشان توسط خودروی بررسی صحنه جرم به پایان رسید.
علیرضا و محمدعلی تا لحظات آخر خطاب به خبرنگارانی که به زحمت جایی برای قرار گرفتن مقابل دو جرثقیل حاضر در محل پیدا کرده بودند اظهار بی‌گناهی می‌کردند و هر از چند گاهی یک‌بار با شنیدن فریادهایی که از میان جمعیت نام آنها را صدا می‌زدند سرشان را به سمت جمعیت حاضر در محل اعدام برمی‌گرداندند.
عقربه‌های ساعت برای محمدعلی و علیرضا دو زورگیری که ۵۰ روز پیش با تهدید قمه از یک شهروند تهرانی زورگیری کرده بودند برای همیشه در ساعت ۶:۳۱ بامداد یک بهمن ایستاد و پرونده این زورگیری ظرف ۳۷ روز بسته شد.
ساعت ۶ دقیقه از شش بامداد گذشته بود که قاری، آیه قصاص را تلاوت کرد سپس خلیلی یکی از مسوولان واحد اجرای احکام دادسرای جنایی کیفرخواست دو متهم را قرائت کرد و در ساعت ۶:۱۳ ابتدا محمدعلی و سپس علیرضا از طناب‌های سفیدی که روی دو جرثقیل بسته شده بود به‌دار آویخته شدند.
علیرضا و محمدعلی در آخرین لحظات زیر لب اشهد خواندند و از ائمه اطهار استمداد طلبیدند.جسد علیرضا و محمد علی ۱۸ دقیقه بعد از اینکه توسط جرثقیل بالا کشیده شد، توسط ماموران اجرای حکم به پایین آورده شد و بعد از تایید مرگ آنها توسط نماینده حاضر سازمان پزشکی قانونی به سرد خانه منتقل شد.
آن سوی داربست چه می‌گذشت؟
اجرای حکم اعدام این دو محارب که از روز قبل در صدر اخبار رسانه‌ها قرار گرفته بود، با چند پلاکارد که در محل اجرای اعدام درست کمی آن طرف‌تر از کیوسک پلیس کلانتری ۱۰۷ فلسطین نصب شده بود به اهالی محله خردمند جنوبی، ویلا و ... اطلاع‌رسانی شده بود.
با این حال عده بسیار کمی برای دیدن صحنه اعدام این دو محارب به محل آمده بودند. کمتر از مراسم اعدام کوشا، در محدوده پل مدیریت، کمتر از ماجرای اعدام مجرمان باغی در خمینی‌شهر و کمتر از مراسم اعدامی در نظام‌آباد که همگی سال گذشته به اجرا درآمده بود.در میان مردمی که از ساعت پنج بامداد برای اعدام محمدعلی و علیرضا آمده بودند تنها سه زن دیده می‌شدند که از اهالی محله پیروزی بودند.
یکی از این دختران گفت: محمد علی و علیرضا از هم‌محله‌یی‌های ما بودند. با این حال تعداد زیادی از جمعیت حاضر در صحنه از اهالی خیابان شکوفه در منطقه پیروزی بودند که برای دیدن اجرای حکم این دو، به محل آمده بودند. رضا، مردی که به گفته خودش بار دوم است که به دیدن صحنه اعدام در ملأ عام آمده نیز گفت: من ساکن این محله هستم و برای همین به دیدن اعدام آمدم.
او که پیش از این برای اعدام عقرب سیاه نیز به محل اجرای حکم رفته بود در ادامه گفت: فکر نمی‌کنم با اجرای حکم اعدام برای این دو، زورگیری‌ها کمتر شود. من زورگیری بدتر از این را هم دیدم و فکر می‌کنم برای ریشه‌کن شدن این جرایم باید کار بنیادی و اصولی کرد. چند پسر جوان که از دوستان علیرضا و محمد علی بودند نیز در حالی که گریه می‌کردند با فریاد می‌خواستند که اجساد دوستان‌شان زودتر به پایین آورده شود.
یکی از آنها خطاب به خبرنگاران گفت: شما را به خدا بی‌خیال ما شوید. مگر از دیدن این صحنه‌ها لذت می‌برید ؟دقایقی بعد از اینکه اجساد محکومان به پایین آورده شد پیرمردی که در پارک هنرمندان در حال قدم زدن بود از افرادی که هنوز به صورت پراکنده در پارک حضور داشتند ماجرا را می‌پرسید. او می‌گفت: من هر روز برای ورزش کردن به این پارک می‌آیم اما اصلا خبر نداشتم که قرار است اینجا کسی اعدام شود. او در پاسخ به این سوال که آیا از ماجرای زورگیری اخیر در تهران که فیلم آن منتشر شده است خبر دارد گفت: من اصلا چنین چیزی نشنیده‌ام.
سرنوشت دو متهم دیگر پرونده
رسیدگی به پرونده زورگیران تهرانی با اعدام علیرضا و محمد علی در حالی پایان یافت که متهم ردیف سوم و چهارم این پرونده که با هم برادر هستند هر کدام به حبس و شلاق و تبعید محکوم شده‌اند. در جلسه دادگاهی که روز شنبه نهم دی‌ماه به ریاست قاضی صلواتی در شعبه ۱۵ دادگاه عمومی و انقلاب برگزار شد حکم به اعدام متهم ردیف اول و دوم و همچنین ۱۰ سال حبس، پنج سال تبعید و ۷۴ ضربه شلاق برای دو زورگیر دیگر صادر شد. این احکام پنجشنبه گذشته از سوی قضات دیوانعالی کشور تایید شد و تنها سه روز بعد به اجرا گذاشته شد.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
مگه اونها مسلمون بودند که گفتند براشون نمازبخونن؟... قابل توجه دوستانی که میگفتن اینها آدم نیستند اینها باید اعدام شوند نه دوستان عزیز اینها هم آدم بودند هم درکنارخودمون درهمین شهر زندگی می کردند هم مسلمون بودند هم اطلاعات مذهبی در ذهن داشتند اما به خاطر فقرمالی وهمینطور فقر فرهنگی وعدم تربیت درست به این راه کشیده شدند باورکنید هردزدی می دونه دزدی بده وگناهه اما اجبار اعتقادات آدم رو زیرسوال میبره بهتره به فکر تربیت دیگر فرزندان این مرزوبوم باشیم
پاسخ ها
باشه باشه
اشتباه منفی دادم
وقتي اعتقادات آدم محكم باشه هيچ چيز نمي‌تونه وادارش كنه دست به همچين كارايي بزنه حتي حاضر مي‌شه از گشنگي بِ مي ره، باشه؟
آدمي كه معتقد و متعهد باشه اين به هيچ قيمتي زير بار اين بي آبرويي ها نمي‌ره، باشه؟
اگه اين همه مادي‌گرايي و تجملاتو بيخيال شيم و رو اعتقادات بچه‌هامون كار كنيم همچين آدمايي نمي‌شن، باشه؟
.
.
.
باشه؟
تو نمیدونی اونا در چه وضعیتی بودن که دست به این کار زدن. بیخودی جو گیر نشو. همین!
آقاي بابك خدا كنه توي همچين شرايطي قرار نگيري. چهار نفر همينجوري كه اين زورگيرا عمل كردن به من حمله كردن و تقريبا 5 ميليون تومن از من بردن و يك نفر هم هيچ كمكي نكرد و فقط نگاه ميكردن. بعد از يك سال هنوزم شبها از ترس به ديوار لگد ميزنم و بعد از ديدن فيلم منتشر شده كابوسهام بدتر هم شد. وقتي يه قمه 70 سانتي زير گلوت باشه و يه قمه ديگه بين دنده هاي پشتتو پاره كنه و التماسهات به جايي نرسه ، نميتوني به اين قشنگي كه شما ميبيني به قضيه نگاه كرد.
اگر اینطوری هست که شما می فرمایید الان اکثریت مردم ایران زیر خط فقر زندگی میکنن، خیلی ها سایه پدر و مادر بالای سرشون نیست،
یعنی میگی همه برن دزدی کنن چون شرایط سخته؟؟؟؟ خیلی ها تو همین شرایط سخت میشن یه کوه محکم، خیلی ها هم مثه اینا...
اشتبا منفی دادم،موافقم
++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
حرفت خیلی قشنگ بود بابک جان، مرسی
به این میگن ادم باشعور
خانم فائزه شمایی که دم از اعتقاد میزنی....اینو بدون یکی از اونایی که اعدام شد برای خرج عمل قلب مادرش 4میلیون کم داشته...آره.من 100%مخالف جرمی که انجام دادن هستم ولی خوبه دنبال مقصر اصلیش بگردیم...
یعقوبی از پدرش نقل می کند امیرالمومنین(ع) در سفری به بصره، شاهد هجوم مردم برای دیدن صحنه اجرای حد بوده اند و این موضوع عامل سؤال حضرت از قنبر شده که: "برو ببین این افراد که هستند و برای چه هجوم آورده اند!" و قنبر پس از رؤیت این جمعیت به حضرت عرضه می دارد که برای دیدن اجرای حد هجوم آورده اند. حضرت پس از نگاه به چهرۀ افراد مهاجم می فرمایند: زشت باد چهره هائی که دیده نمی شوند مگر در حوادث زشت و تلخ؛ این آدم ها فضول رجال و مردمند –یعنی ته مانده های جامعه که در ادبیات امروز از آنان به اراذل و اوباش تعبیر می شود – قنبر، آنان را از چشم من دور ساز!
پاسخ ها
توي همين شماره مجله خبر و عكس اعدام يك متجاوز به عنف در كرمان هست كه هيچ كسي براي تماشاي صحنه وجود نداره .نه داربستي نه شلوغي نه چيزي. چند نفري هم كه هستن ظاهرا مامور و مسوول هستن.
درسته ولي بيان اين روايت در اين مورد يه كم خشونت آميزه يعني فقط در مورد افرادي صدق مي‌كنه كه براي ديدنش سر و دست مي‌شكونند، بد نيست به اين نكته هم توجه داشته باشيم كه اونا معذرت مي‌خوام اعراب متعصب دوران جاهليت بودند كه خونريزي يكي از ويژگي‌هاي بارزشون بوده...
حقیقتش دلم یکمی سوخت
برترین احسنت به تو که وصیت نامه شونو پخش کردی
اینطوری هر کسی بخونه به عاقبت خودش فکر میکنه
بخدا همین مطلبت چقدر از زورگیری ها کم میکنه
احسنت
آرزوی موفقیت برای شما
خدایا همه رو عاقبت به خیر کن .
به نظر من اعدامشون کار درستی بود شاید این کار باعث بشه زورگیر ها یکم بترسند اینطور با وقاحت و پرویی به مردم بی گناه حمله نکنند دلم براشون نمیسوزه جون اون موقعی که قمه تو دست داشتن و قدرت داشتن از این قدرت نا حق برای آزار و اذیت استفاده کردن اون هم به بدترین وضع ممکن الان هم که میبینی موقع اعدام اینقدر مظلوم به نظر میان به خاطر اینه که دستشون زیر ساطور قانون بود اگه همون موقع دستشون قمه میدادن مطمئنا برای نجات خودشون از احد الناسی نمیگذشتن
ای کاش بیچاره ها میدونستن بهایش را با جانشان میپردازن .
خدایا ارزش انسانیت را از یاد هیچ ملتی نبر .
کاش میشد یه کاری براشون کرد به نظر من حبس ابد تو سلود انفرادی بهتر از اعدامه صورت یکیشونو تو تلوزیون قبل اعدام دیدم خیلیییییییناراحت شدم:(
روش هاي ديگه اي هم براي اصلاح وجود داره
بعدشم بايد به گذشته اينا برگرديم و ببينيم دليل اين رفتارها چيه در جامعه اينه راه حل درست.
خدا از سر تقصیراتشان بگذرد و به خانواده شان صبر بدهد
دیدن این صحنه ها دل سنگ میخواد و قلب سیاه آما زورگیری با قمه ,ایجاد رعب و وحشت در دل زنان و مردان زحمت کش از ازدست دادن دسترنج حلال ترس و واهمه از ازدست دادن آبرو و عنف و حیا در دل پیر وجوان,دختر و پسر چی؟به نظر شما هرکس تا عرصه بهش تنگ شد بره دزدی مال و جان و ناموس مردم؟دست دزد باید قطع بشه!قصاص قتل نفس واجبه!آدمیت لازمه واسه زندگی متمدن!!!!!!!
اگه کار فرهنگی درستی توی مملکت بشه
اگه سیاسیون و ... کارشون رو درست انجام بدهند
اگه عدالت واقعی برای تمامی مجرمان (اقتصادی، اجتماعی و...) اجرا بشه
اگه دولت چتر حمایتی رو برای جوانان در معرض خطر و کم بضاعت فراهم کنه و تامین شغل و... کنه
اگر مجرمین ، بدرستی شناسایی، تادیب،راهنمایی و... بشوند
اگر
.
.
.
دیگر کسی برای اعدام این افراد دلش نمی سوزه !!!
بخدا
بخدا
بخدا
این جور آدمها رو اگر ولشون کنی باز به کارای شیطانی ون ادامه میدن
خدا ببخشتشون.این دنیاشون ک تباه شد.خدا همه رو به راه راست هدایت کنه صبر جوونای مارو زیاد کنه تا همه با هم این بحرانارو پشت سر بزاریم
مجرم باید مجازات شود ولی اگر ریشه های جرم بررسی و برطرف شود جوانان این مملکت کارشون به چوبه ی دار ختم نمیشه...
پیامبر (ص):فقر از هر دری وارد شود ایمان از در دیگر خارج میشود.
ریشه ی فقر بسوزه که فقر مالی ، فقر فرهنگی ، عقلی،عاطفی و... هم پیامدشه...
فائزه خانوم روایت داریم هرکه معشیتش تنگ باشه و کار و کاسبی درستو حسابی نداشته باشه اعتقاداتش در خطر میفته قابل توجه شما که میگین وقتي اعتقادات آدم محكم باشه هيچ چيز نمي‌تونه وادارش كنه دست به همچين كارايي بزنه حتي حاضر مي‌شه از گشنگي بِ مي ره،بااااااااااااااااااااااااااااااشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
من هنوزم میگم اعدام براشون زیاد بودبا نظر اقا بابکم خیلی خیلی موافقم.در ضمن به عنوان یه خواهر کوچیکتر این نصیحتو از من داشته باشید هیچ وقت هیچ کس رو به خاطر اشتباهی که انجام داده سرزنش نکنید چون یه روز خودتون چشماتونو باز میکنید می بینید یه کاری کردید که صد برابر از کار اون شخص بدتره
همین اول بگم که میدونم این ها زور گیر بودن نه دزد که بعدا 600تا جواب نزنین که ایکیو اینا زورگیر بودن..!!!امااینو میخوام بگم دیروز ساعت 1ظهر تو خیابون ما یه آقایی جوراب کشیده بود سرش با یه ماشین که یه خانوم هم تو ماشینش بود اومده یه بوتیک که درش بسته بوده با یه سنجاق وا کرده کلی دزدی کرده و در رفته...
الان چند نکته جالبه...
1)این یارو نه قمه داشت نه چاقو اما هیچکس حتی یه داد نزد یا به 110 زنگ نزد فقط نگاه کردن(مثل صحنه اعدام این دو نفر) فقط بچه 7ساله خواهرشوهرم شماره پلاک ماشینو گرفت! بقیه حتی این کارو هم انجام ندادن
نکته دوم اینه که مردم یا خیلی پررو شدن یا اونقد نیازمند!که به هیچی فکر نمیکنن با خودشون میگن یا به بوتیک میزنم یا گیر میوفتم از گشنگی که بهتره!
می خوام بدونم قتل این دوتا چقدر تاثیر داشت؟
کلا تاثیر داشته باشه 1هفته
این باعث شده زورگیران عزیز با دقت بیشتری زورگیری کنن و چون حالا میدونن اگه گیر بیفتن اعدام میشن لطف میکنن به جای اینکه اون قمه رو زیر گلو بزارن داخل گلو میزارن کسی هم شک نمیکنه..!!!!!!!!!
چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی!!!؟؟؟
حیف این جوون ها که ندانستند! و جوونی شون رو تباه کردند!
انسان جایزالخطا نیست واجب الخطاست درسته کارشون خیلی خیلی زننده بوده اما جون کسیو گرفتن به این راحتیا نیست بخدا... قضاوت کننده اصلی اون بالاست امید وارم خودش در مورد اینا حکمی بده چه تو این دنیا و چه اون دنیا
همه ی ما در قبال هم دیگه مسئول هستیم ما هم در جرم این جوون ها مقصریم جامعه ی که هیچکس به فکر دیگری نیست عاقبتش همینه به نظرتون اگه این دونفر که اعدام شدن قربانی جامعه ما نشدن ؟ خدا رحمتشون کنه من پشیمونی را تو چهرشون دیدم کاش میدونم خدا خیلی زود آدما را میبخشه کاش ما هم یه فرصت دوباره بهشون میدادیم.
بنده ساکن اسلام ابادغرب استان کرمانشاه هستم دونفرازهم محلهه هایم به نام مهدی وحمیدآذر شب ساکن محله فرمانداری خ شهید رجایی خ12بهمن که حدوددوماه پیش سه نفربه نام مسافرسوارماشین میشوندودر جاده ایلام با اسلحه وچاقوهردوی انها را به قتل میرساننندمتواری میشونددر حالی که هرسه انهاشناسایی شده انداما هنوزدستگیر نشده اندوفراری هستندباوجودی که عمل انها باعث وحشت در شهرمان شده اما هنوز هیچ اقدامی
صورت نگرفته اما ایندوجوان
تهرانی چون کارشان درجامعه باز تاب داشت در کمتراز دوماه اعدام شدندولی قتل شرارت در شهرهایدیگر چون باز تاب ندارد پی گیری نمیشود مثل اب خوردن ادم میکشنند اما هیج اتفاقینمی افتد پیگیری کنیددر این شهر(اسلام اباد غرب) از ابتدای امسال چند قتل اتفاق افتاده اما .....
مرجان جان انسان واجب الخطا نیست ممکن الخطاست....
اگه سمبلیک نباشه بد نیست