۵ روز دیگر انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به پایان می رسد و تکلیف دولت این کشور دست کم برای ۴ سال دیگر معلوم می شود.
پایگاه خبری - تحلیلی رصدنیوز درباره انتخاابت آمریکا نوشت: ۵ روز دیگر انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به پایان می رسد و تکلیف دولت این کشور دست کم برای ۴ سال دیگر معلوم می شود.
درباره اینکه هیلاری کلینتون نامزد مورد حمایت دموکرات ها (و حتی برخی جمهوری خواهان) برنده انتخابات خواهد بود یا دونالد ترامپ (نامزد مورد حمایت جمهوری خواهان) همچنان پیش بینی ها متفاوت است؛ هرچند براساس نظرسنجی های ایالتی کلینتون شرایط بهتری دارد و خیلی ها او را برنده قطعی می دانند. دراین میان یکی از پرسش هایی که در ایران مطرح است این است که کدام یک برای ایران بهتر خواهد بود؛ هیلاری یا دونالد؟
در پاسخ به این سوال تحلیل های مختلفی ارائه می شود اما رجوع به اسناد رسمی منتشر شده از سوی احزاب جمهوری خواه و دموکرات با عنوان برنامه های کاری (Platform) در سال ۲۰۱۶ و نیز اظهارات ۲ نامزد پیشرو در این احزاب این گزاره را پررنگ تر می کند که به نظر می رسد با حضور هرکدام از این افراد در راس قدرت اجرایی ایالات متحده، سیاست های آمریکا علیه ایران، «مقابله جویانه» و «مداخله جویانه تر» خواهد شد. دراین باره بررسی گزاره های علنی که در اختیار همه قرار دارد، می تواند به تبیین این فرضیه کمک کند.
اگر دونالد ترامپ رئیس جمهور شود
ترامپ نه یک گزینه حداکثری برای جمهوری خواهان بلکه فردی است که خاستگاه اولین حزب سیاسی آمریکاست و مورد حمایت بسیاری از سران و چهره های شناخته شده این حزب قرار دارد؛ هرچند ماجرای فایل صوتی افشاشده از وی و الفاظ رکیکی که وی درباره زنان و دختران به کار برده بود، شرایط او را وخیم کرد و حتی برخی از سناتورهای سرشناس جمهوری خواه از وی اعلام برائت کردند(۱). با این حال اخیرا و با بازشدن پرونده ایمیل های کلینتون توسط «اف.بی.آی» آراء او نیز ریزش کرده و امیدهای ترامپ بیشتر شده است.
انتخاب شدن ترامپ درباره مسائل مرتبط با ایران ۳ وجه دارد:
الف- این که توافق هسته ای را به رسمیت نمی شناسد؛ هرچند او در دوره مبارزات درون حزبی خود وعده داده بود که توافق هسته ای با ایران را پاره کند، اما رفته رفته از این موضع خود عقب نشینی کرد و در اولین مناظره به انتقاد از عدم توازن امتیازات برجام پرداخت.
مشاوران وی بارها گفته اند او قصد ندارد برجام را پاره کند. برخی تحلیل گران می گویند دونالد یک تاجر کاربلد است و هرگز پای هزینه های فسخ یک طرفه معامله نمی ایستد. با این حال او توافق را لکه ننگ برای دموکرات ها می داند و می گوید باید دوباره مذاکره انجام شود. نکته جالب توجه این جاست که این نگاه برخاسته از رویکرد حزب جمهوری خواه به برجام است. در سند موسوم به «برنامه کاری جمهوری خواهان در سال ۲۰۱۶» ۲۰۱۶ که اول ژانویه امسال میلادی منتشر شد تصریح شده است: «توافق هسته ای اوباما با ایران یک توافق شخصی است و بدون دوسوم آرای سنا، ضمانت اجرایی ندارد و برای رئیس جمهور بعدی غیر الزام آور است».
ب- نکته دوم درباره ترامپ این که او ترسی ندارد از این که از تلاش برای مقابله نظامی با ایران سخن بگوید یا مشاورش را به نشست گروهک منافقین در پاریس بفرستد. نیوت گینگریچ رییس سابق مجلس نمایندگان و مشاور ترامپ به نشست منافقین که تابستان امسال در پاریس برگزار شد رفت و «تلاش های این گروهک در مقابله با ایران برای تغییر نظام را ستود.»
ترامپ در نشست سالانه آیپک که مارس ۲۰۱۶ برگزار شد سخنرانی کردو از استراتژی ۳ گانه درباره ایران سخن گفت: «۱- مقابله با رفتارهای ایران در منطقه، ۲- مقابله با شبکه متحدان ایران در جهان، ۳- اجرای توافق هسته ای و پیگیری قدرتمند اجرای تعهدات ایران.» ترامپ ۳ روز پیش نیز به اسرائیلی ها وعده داد برای مقابله با ایران کنارشان خواهد بود. او حتی گفته بود به قایق های تندروی ایرانی که برای ناوگان آمریکا مزاحمت ایجاد کنند «شلیک خواهیم کرد».
ج- اما یکی از وجوه موثر انتخاب ترامپ اصل انتخاب شدن اوست. به این معنا که در شرایطی که بسیاری از بانک ها و شرکت های بزرگ جهان با وجود رفع تحریم ها در پسابرجام همچنان نگران تحریم مجدد از سوی آمریکا هستند، سکان داری دولت ایالات متحده توسط فردی که چندان منطق سیاسی قابل پیش بینی ندارد، برنگرانی های آن ها خواهد افزود. ۲ روز پیش رویترز گزارشی درباره نگاه برخی بانکداران اروپایی به انتخاب هیلاری کلینتون منتشر کرد که در آن تاکید شده بود: با توجه به مواضع ترامپ درباره توافق هسته ای ایران، نگرانی از «انتخاب او به عنوان رئیس جمهور آمریکا بانکداران اروپایی را به سکوت کشانده است.» در این گزارش تصریح شده بود که اروپایی ها منتظر کلینتون هستند.
اگر کلینتون رئیس جمهور شود
اما واقعا اگر هیلاری انتخاب ۵ روز آینده آمریکاییان باشد، نگرانی ها بر طرف می شود؟ اخیرا اندیشکده چتم هاوس (Chatham House) در لندن گزارشی را درباره رویکردهای آمریکا به منطقه خاورمیانه پس از انتخابات این کشور با عنوان «US Election Note, Middle East Policy After ۲۰۱۶» منتشر کرد. در بخشی از این گزارش مفصل نتیجه گیری شده است که «نه ترامپ و نه کلینتون هیچکدام تسهیلات تحریمی بیشتری از آنچه وجود دارد تحت برجام فراهم نخواهند کرد.» اما چرا این اندیشکده چنین تحلیلی را ارائه می کند؟
الف- یکی از دلایل این پیش بینی، تفاوت های میان اوباما و کلینتون است. در سال ۲۰۰۸ در جریان مبارزات انتخاباتی دوره اول ریاست جمهوری اوباما ۲ تمایز میان اوباما و کلینتون در موضوع تحولات منطقه خلیج فارس وجود داشت: اول این که اوباما مخالف جنگ با عراق در سال ۲۰۰۳ بود؛ جنگی که هیلاری در سنا آن را تایید کرده بود. تمایز دوم در رویکرد استفاده از دیپلماسی در قبال ایران است، موضوعی که کلینتون مخالف آن بود. وقتی اوباما رئیس جمهور شد، هیلاری وزیر خارجه آمریکا شد، کسی که به بسیاری از کشورها شخصا سفر کرد و فرد نخست کابینه اوباما در ایجاد اجماع علیه ایران و شکل دادن تحریم های سنگین در سازمان ملل و اتحادیه اروپا بود.
ب- نوع حمایت های مالی لابی های سعودی و صهیونیستی از کلینتون آنقدر سروصدا کرد که حتی دونالد ترامپ از کلینتون خواسته ۲۵ تا ۳۵ میلیون دلاری که ستادش از قطر و عربستان گرفته را بازگرداند. از طرفی نزدیکی او به لابی های صهیونیستی این فرضیه را پررنگ تر می کند که هیلاری اگر وارد کاخ سفید شود به دنبال تجدید قدرت آمریکا در خاورمیانه خواهد بود. این تجدید قدرت، تاثیرش را در سوریه، عراق، یمن ، فلسطین و مرزهای ایران که چالش های اصلی امنیت ملی ایران است خواهد گذاشت. کلینتون اگرچه موافق توافق هسته ای است اما همان ابتدا که توافق منعقد شد، تکلیفش را با ادامه ماجرا تعیین کرده بود: این توافق «آغازی برای گشایش های دیپلماتیک بیشتر نیست و آمریکا باید روابطش با متحدان سنتی اش را برای مقابله با ایران تقویت کند.»
تقویت روابط با متحدان سنتی یعنی کمک به قدرت گرفتن عربستان و اسرائیل در منطقه با هدف مهار شدید ایران به این امید که این فشارها به تغییر سیاست های جمهوری اسلامی منجر شود.
ج- این سیاست نه فقط سیاست هیلاری است بلکه به نظر می رسد نخبگان و هیئت حاکمه آمریکا نگران قدرت گرفتن ایران هستند و جلو این روند را باید بگیرند؛ چه با ترامپ چه با هیلاری. در این زمینه مراجعه به پیشنویس «برنامه کاری دموکرات ها در سال ۲۰۱۶» که اول ژانویه منتشر شد نشان می دهد که دموکرات ها در کنار «تاکید بر حمایت از توافق هسته ای» از «هشدار استفاده از گزینه نظامی دربرابر ایران درصورتی که ایران بخواهد توافق را نقض کند» نیز سخن گفته و ۴ محور مهم را برای این سال مطرح کرده اند:
۱- رسیدگی به نقش مخرب ایران در منطقه،
۲-تقویت تحریم های غیر هسته ای ایران،
۳-تقویت تلاش ها برای قطع روابط ایران با حماس ، حزب ا… و مقابله با برنامه موشکی ایران،
۴- تقویت متحدان منطقه ای از جمله کشورهای عربی و اسرائیل».
این درحالی است که در برنامه کاری دموکرات ها در سال ۲۰۰۸ بر «تقویت دیپلماسی با ایران» برای بازداشتن از ساخت سلاح هسته ای تاکید شده بود؛ به بیان دیگر این نگاه راهبردی نشان دهنده تندتر شدن تعاملات با ایران از سوی آمریکا در منطقه است. به همین دلیل است که «چتم هاوس» در گزارش راهبردی اخیر خود پیش بینی کرده که «سیاست های آمریکادر منطقه مداخله و مقابله جویانه تر خواهد شد.»
خلاصه اینکه تحلیل رفتار و گفتار نامزدهای انتخابات آمریکا نشان می دهد که سیاست های این کشور در قبال ایران حتی پس از برجام نیز در رویکردهای کلی تغییر نکرده است و صرفا در برخی رفتارهای تاکتیکی شاهد تغییر روش ها برای فشار بر ایران هستیم. موضوعی که نشان می دهد فارغ از این که ۸ نوامبر هیلاری یا دونالد برنده انتخابات آمریکا شوند، سیاست های ایالات متحده درباره ایران تندتر خواهد شد.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
بمیری با این تحلیلت!
اگه ترامپ برنده انتخابات باشه ائتلاف جهانى عليه خاورميانه و ايران شكل نميگيره