صحبت های «جوهانسون» درباره فیلم جدیدش
برای آن دسته از کسانی که با مجموعه «شبح درون پوسته» آشنا نیستند باید بگوییم این مجموعه داستانی را دنبال میکند که در طی آن به طرح این پرسش پرداخته که انسان بودن چه معنایی دارد.اسکارلت جوهانسن در این فیلم نقش "میجر" را بازی میکند، یک هیبرید انسان/سایبرگ که خود را وقف از کار اندازی ساز و کار افراطی ترین جنایتکاران کرده است.
اسکارلت جوهانسن در این فیلم نقش "میجر" را بازی میکند، یک هیبرید انسان/سایبرگ که خود را وقف از کار اندازی ساز و کار افراطی ترین جنایتکاران کرده است.
«شبح درون پوسته» ۳۱ام مارس ۲۰۱۷ به اکران سینماها درخواهد آمد.
در زیر گزیدهای از گفت و گوی بازیگر اصلی فیلم را با کولایدر خواهیم خواند:
مدتی است که خبر ساخت این پروژه با حضور تو مطرح شده. چیزی که از سر گذراندی با آنچه یک سال پیش فکر میکردی فیلم به آن تبدیل شود چه تفاوتی دارد؟
سوال بسیار سختی است. سخت است چون ما هنوز در حال انجام آن هستیم. به نظر یادآوری دلیل اصلی بودن من در این پروژه برایم مهمتر است، این چشم انداز روپرت سندرز به این جهان است که باعث شده پروژه به پیش برود. و ایده جست و جوی درون خود به نظرم باعث شد من را به شیوه داستان گویی در این پروژه جذب کند. طرح سوالاتی مثل "من که بودم؟ الان که هستم؟ و چه بر سر من خواهد آمد؟" بسیار چالش برانگیز بودند و اینکه تمام مدت تولید فیلم را با این سوالات درگیر بمانید کار منحصربفردی برایم بود.
چه چالش هایی زمانی که با یک جسم سایبرگ سر و کار داری وجود دارد؟ تو به نوعی از جسم خود جدا شدهای به شکلی که این نقش را به نقشی به شدت فیزیکی تبدیل میکند.
درسته، سخت است. چراکه شما میتوانید عمیقا یک مسیر را در پیش بگیرید و کاراکتر را به یک موجود مکانیکی بی احساس تبدیل کنید. اما شما قطعا نمی خواهید در احساسات را به روی تماشاگران ببندید و همچنین تجربه درونی این کاراکتر را. بنابراین شما راه های مختلفی را برای پیشروی عمیق در مسیرهای مختلف در نظر می گیرید. به نظرم چیزی که درباره "میجر" مهم است این بوده که او اهداف زیادی را در سرش دارد، تمام کارهای او عامدانه هستند و او همیشه در حال حرکت رو به جلو است. او شیوه اخلاقی خاصی ندارد و به نظرم همین نقش فیزیک و جسم را در او برجسته میکند.
درباره طراحی صحنه به نظرت چه چیزی برای تماشاگران هیجان انگیز یا حتی شوک آور خواهد بود؟ این به نظر جهان بسیار جالبی میآید.
دنیای بسیار جالبی است و به نظرم بهترین نکته درباره آن این است که به ایده آینده به عنوان مفهومی آرماگدونی یا پساآخرالزمانی اعتنایی ندارد. جوری که روپرت آن را برای من توصیف کرد نوعی کلاژ از فرهنگ های مختلف است و به نوعی بی هویت است چراکه بافت ها و رنگ های گوناگون را دربرگرفته و بسیار غنی است. عمق این فیلم خارق العاده است. به شدت عکسگونه است و کار جس هال (فیلمبردار) به نظرم در این فیلم بسیار زیباست. به نظرم مردم از این بخش خیلی لذت خواهند برد.
به نظرت چرا تو فرد مناسب برای بازی در نقش این کاراکتر شمایل گونه بر روی پرده سینما بودی؟
اوه، حالا دیگر تمام ناامنیهای من را بیدار می کنید. نمیدانم.. نمیدانم که من فرد مناسب بودم. اما من و روپرت یک دید مشترک نسبت به این کاراکتر داشتیم. بنابراین در گفت و گوهای اولیه خود دریافتیم که این به تماشاگران بستگی دارد که بر روی اجرای من قضاوت کنند. اما من فکر کردم میتوانم این چالش را قبول کرده و آن را امتحان کنم. فکر میکنم در مورد من همدردیام با این کاراکتر بود که باعث شد بتوانم آن را بازی کنم و درواقع کیفیت انسان گونه لازم را به آن ببخشم. و البته عاشق اجرای بخش فیزیکی آن بودم. برایم سرگرم کننده است که مهارت های تازهای را بیاموزم.
ارسال نظر