۴۱۵۹۱۹
۲ نظر
۵۰۱۸
۲ نظر
۵۰۱۸
پ

صندوق ذخیره فرهنگیان یا یک کلاهبرداری شیک

به نظر نگارنده هر صندوق ذخیره و سرمایه‌گذاری که بدون داشتن اینگونه ساختارهای موثر برای تعیین اداره‌کنندگانش باشد یک کلاهبرداری بسیار شیک و بی‌سروصداست. اینکه با جمع‌آوری پول پرسنل مثلا وزارت آموزش‌وپرورش که عمده آنها را فرهنگیان تشکیل می‌دهند، صندوق ذخیره و سرمایه‌گذاری تشکیل شود و مدیریت آن نیز به نحوی باشد که بیش از آنکه فرهنگیان در آن دخیل باشند، سلسله مراتب انتصابی وزارت در آن تاثیرگذار باشد، قطع به یقین به همین‌جایی که اکنون می‌بینیم ختم خواهد شد.

امیر استکی در وطن امروز نوشت: این ایده که سازمان‌ها و ارگان‌هایی که پرسنل زیادی دارند اقدام به ایجاد صندوق‌های ذخیره و سرمایه‌گذاری با کسر مبالغی از حقوق پرسنل خود می‌کنند بسیار امر مفید و جالب توجهی است؛ اینکه از تجمیع مبالغ اندک، سرمایه‌های زیادی شکل بگیرد که بتوان آنها را در بخش‌های مختلف اقتصاد سرمایه‌گذاری کرد و سود حاصل از آن را به پرسنل پرداخت کرد یا دوباره به چرخه سرمایه‌گذاری وارد کرد و بدین‌گونه بعد از چندین سال سرمایه عظیمی را برای کارکنان و پرسنل ترتیب داد تا منافع حاصل از آن بتواند کاستی‌های معیشتی آنان را جبران کند.
این ایده به شکلی که شرح داده شد مورد پذیرش همگان خواهد بود اما نکته مهمی که در این میان حائز اهمیت است این است که مدیریت این منابع کلان بر عهده چه کسانی باشد؟ و اینکه چگونه می‌شود تضمین کرد روند یادشده همانگونه که وصفش رفت بخوبی اجرا شود؟ این اگرچه مساله بسیار مهمی است اما راه‌حل مدیریت آن زیاد پیچیده نخواهد بود. راه‌حل البته با سیستم‌های سهامی که متکی به حق رأی براساس تعداد سهم افراد هستند مغایرت خواهد داشت، چرا که در این صندوق‌های ذخیره پرسنل همه تقریبا به یک میزان سهم دارند.
در این سیستم‌ها انتخابات درون پرسنل و معرفی افراد مورد اجماع آنها برای مدیریت منابع مذکور بسیار راهگشا خواهد بود، چرا که احساس مالکیت را در همه پرسنل ایجاد می‌کند و این امکان را برای همه آنها فراهم می‌آورد که در جریان مدیریت این سیستم مالی نقشی داشته باشند و از طرف دیگر ساختار مبتنی بر رای‌گیری و دوره‌ای بودن آن نیز تا حدود مناسبی تضمین‌کننده این مهم است که هیچ گروهی قادر به تسلط طولانی‌مدت بر این سیستم مالی بزرگ و به‌دنبال آن افزایش پتانسیل رانتخواری و فساد نخواهد بود.
به نظر نگارنده هر صندوق ذخیره و سرمایه‌گذاری که بدون داشتن اینگونه ساختارهای موثر برای تعیین اداره‌کنندگانش باشد یک کلاهبرداری بسیار شیک و بی‌سروصداست. اینکه با جمع‌آوری پول پرسنل مثلا وزارت آموزش‌وپرورش که عمده آنها را فرهنگیان تشکیل می‌دهند، صندوق ذخیره و سرمایه‌گذاری تشکیل شود و مدیریت آن نیز به نحوی باشد که بیش از آنکه فرهنگیان در آن دخیل باشند، سلسله مراتب انتصابی وزارت در آن تاثیرگذار باشد، قطع به یقین به همین‌جایی که اکنون می‌بینیم ختم خواهد شد.
وضعیتی که در آن نحوه هزینه‌کرد منابع به دلخواه و در راستای منافع ساختار غیرانتخابی یادشده خواهد بود و دریایی از سرمایه و توان مالی که متعلق به خیل بی‌شمار فرهنگیان است، در جهت منافع کسانی غیر از آنان به حرکت درمی‌آید. اینکه ۹۰ درصد تسهیلات اعطایی از سوی بانک سرمایه که وابسته به صندوق ذخیره فرهنگیان است، فقط به ۳۰ نفر پرداخت شده است بخوبی گویای این نکته مهم است که بدون وجود ساختار مناسب مدیریت دسته‌جمعی، این قبیل صندوق‌ها به دریاهای بی‌محافظ رانت تبدیل خواهند شد.
به نظر نگارنده اگر بررسی دقیق و همه‌جانبه‌ای از صندوق‌های اینچنینی موجود در کشور به عمل آید بی‌شک ردپای رانت‌های کلان در تخصیص منابع همه آنان به چشم خواهد خورد، چرا که تا آنجایی که مربوط به بهره‌مندی پرسنل آنها می‌شود، رضایتی از این انتفاع در میان آنها دیده نمی‌شود و بسیاری حتی در حد کلیات هم اطلاع درستی از جریان سرمایه‌هایی که درصدی از آن نیز از آن‌شان است ندارند.
فرهنگیان همواره در صف اول معترضان نسبت به حقوق و مزایای خود بوده‌اند و همواره از زبان وزرای آموزش‌وپرورش و بویژه وزیر مستعفی یا معزول(!) پیشین در دولت یازدهم شنیده‌ایم که این وزارتخانه بسیار بزرگ از نظر منابع فقیر و ضعیف است اما امروز شاهد آنیم که در زیرمجموعه‌های همین وزارت فقیر و ضعیف فعل‌وانفعالاتی میسر است که از میان آنها رقم نجومی ۸ هزار میلیارد تومان فساد اقتصادی سر بر می‌آورد، اگرچه سخنگوی دولت خطاب به فرهنگیان تضمین می‌دهد این پول را غندالی نخورده است!
بلکه به شکل وام‌های کلان و رانتی فقط به عده خاصی تخصیص داده شده است؛ عده خاصی که شمار ۹۰۰ هزار نفری فرهنگیان عضو این صندوق در آن حضور ندارند. همین مشکل را ما به نحوی دیگر در میان بانک‌های دولتی شاهدیم. آنجا که از محل سپرده‌های قرض‌الحسنه مردم درصد زیادی به جای وام‌دهی به خود مردم به پرداخت وام‌های درست و درمان به مدیران و کارکنان بانک‌ها تخصیص داده می‌شود و همین مردم برای گرفتن کمک مالی از سپرده‌های خودشان باید به معنای واقعی کلمه هفت‌خان رستم را طی کنند.
هفت‌خانی که آنقدر محکم است که حتی در صورت مرگ نفر هم به فکر بازپرداخت وام گرفته شده از سوی او هستند و بانک‌ها پولی را که به مردم وام داده‌اند از مرده آنها هم پس خواهند گرفت ولی ارقام نجومی را که به شکل رانتی به ویژگان وام داده‌اند از زنده آنها هم نمی‌توانند پس بگیرند و چاله‌های بزرگ ایجاد شده از این طریق در ترازهای خود را هم به شکلی دیگر و البته غیرمستقیم از جیب همین مردم تامین می‌کنند. می‌پرسید چگونه؟ با استقراض از بازار بین‌بانکی که عمده تزریق‌کننده منابع به آن هم بانک مرکزی است و اینگونه چرخه کلاهبرداری خاموش از ملت به گردش خود ادامه خواهد داد.
البته برای سرمایه‌داران رانتی گرفتن وام‌های کلان علاوه بر دسترسی به منابع ارزان و سریع حسن دیگری هم دارد و آن اینکه اموال بنجل خود را بابت طلب بانک‌ها به آنها واگذار می‌کنند و به نوعی بانک مجبور می‌شود در مقابل پول نقدی که از کف داده است و برای خالی نبودن عریضه و تراز شدن ترازنامه‌اش دست به تهاتر املاک و اموال بنجلی که روی دست صاحبانش مانده‌ است بزند. مساله‌ای که در همین جریانات بانک سرمایه و صندوق ذخیره فرهنگیان هم نمونه‌اش را شاهد هستیم.
تکه زمینی به ارزش ۲۷۲ میلیارد تومان با بدهی صاحبش معاوضه می‌شود و حالا خدا می‌داند این زمین چقدر به پول نقد نزدیک خواهد بود و خدا می‌داند چقدر از این زمین‌ها به مدد سوءاستفاده از قطره‌قطره سرمایه‌های مردم، روی دل بانک‌ها افتاده است.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • محمدرضا باقری

    جانباز 75%فرهنگی سهام دار صندوق سرمایه هستم بارها وبارها برای خرید اپارتمان به بانک سرمایه مراجعه بدلیل سنگ اندازی های زیاد ضامن بالای 50 میلیون تومان باید نامه از......و......وزارت نهاد ارگان بیاوری متاسفانه یک ریال وام نتوانستم بیگرم وبعدازمدتی یک نماینده ارزشی وجبهه رفته برایم ازنماینده پارلمانی بانک ملی برای دریافت 150 میلیون تومان گرفت که به مدیریت بانک ملی استان البرز اقای ط.... مراجعه تانامه رادید وخولند گفت پسر خوب اگرسپرده دربانک داری می توانم 20م معرفی کنم که بهت وام بدهند اگرندارید بگذار دمه گوزه ابش رابخور گفتم مافوق شما این نامه راداده ودرحیطه کاری باید اطاعت کنی یک نیشخند تلخ زد وگفت اگرجانباز نبودی پاره اش میکردم ازاین حرفها گوشمان پراست ونامه زیاد برو وقت من نگسر وازاطاق بیرونم کرد ِ
    صندلی نرم وراحت که به پارتی واشنایی این افراد در رده های مختلف نظام تصرف کردن از خون شهداء ودادن اعضاء وجوارح افرادی مثل من است که در طول 8سال دفاع مقدس درسرما وگرما زیر اتش گلوله ها وترکشها بی ادعا برای اسلام ودینشان جنگیدن.
    .................
    بجرات میگویم بعداز 30سال کاردراموزش وپرورش مستاجرم وبعلت ضمانت فردی که نتوانسته وام اندکش رابپردازد ازگرفتن وام جانبازی هم این بانکها من رامحروم کرده اند ایا انسان باوجدانی پیدا می شود درگروه رسانه ها که حرف دل خانواده بزرگ ایثارگر را به گوش دولتمردان الخصوص رئیس.جمهور که همه چیز این دزدها را نادیده میگیرد وبجای تدبیر تسامحه وبی تدبیری می کند برساند.بازنشسته اموزش وپروش
    من سهم وحق خودم را از صندوق ذخیره فرهنگیان می خواهم ویک وام حداقل 500 میلیونی تومانی مثل 30نفر باهمان ضمانت که ازانها گرفان


    می خواهم .

  • بدون نام

    درود برشرفت

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج