مناقشات مسلحانه نوظهور و متعدد، شبکه های افراطی و تروریستی گسترده، تشدید هدف قرار دادن غیرنظامیان و آوارگی های گسترده و بی سابقه همگی ماهیت امنیت جهانی در قرن بیست و یکم را به روشنی نشان می دهند. اطلاعات و داده های موجود حاکی از آن است که روش های استاندارد ایجاد صلح در جهان ناکارآمد بوده و تأثیری بر روندهای بوجود آمده ندارند.
دیپلماسی ایرانی: مناقشات مسلحانه نوظهور و متعدد، شبکه های افراطی و تروریستی گسترده، تشدید هدف قرار دادن غیرنظامیان و آوارگی های گسترده و بی سابقه همگی ماهیت امنیت جهانی در قرن بیست و یکم را به روشنی نشان می دهند. اطلاعات و داده های موجود حاکی از آن است که روش های استاندارد ایجاد صلح در جهان ناکارآمد بوده و تأثیری بر روندهای بوجود آمده ندارند.
در حدود نیمی از موافقنامه ها و قطعنامه های مربوط به حل و فصل مناقشات که در دهه ۱۹۹۰ میلادی منعقد شده اند، ظرف پنج سال به شکست انجامیدند. در حال حاضر ما دوباره با افزایش شدید و نگران کننده پدیده جنگ های داخلی روبرو هستیم. بر طبق آمارهای موجود ۹۰ درصد از جنگ های داخلی دهه اول قرن بیست و یکم، عموماً در کشورهایی اتفاق افتاده است که طی دوره سی ساله پیش از آن نیز دستخوش جنگ داخلی شده بودند. بنابراین به نظر می رسد در شرایط کنونی نیازمند نگرش و رویکرد جدیدی در مورد مسئله صلح و امنیت هستیم.
تحقیقات روزافزون در این زمینه نشان می دهند که فرایندهای استاندارد در مسئله صلح و امنیت عموماٌ مشارکت و حضور زنان را نادیده می گیرند؛ استراتژی بسیار مهمی که می تواند موجب کاهش مناقشات و افزایش ثبات شود.
شواهد حاکی از آن است که حضور و مشارکت زنان در پیشگیری و حل و فصل مناقشات می تواند منجر به پیشبرد منافع امنیتی شود. نتایج حاصل از یک مطالعه نشان می دهد که مشارکت زنان و گروه های مدنی در مذاکرات صلح می تواند احتمال شکست مذاکرات و توافقات منعقد شده را تا 64 درصد کاهش دهد. نتایج پژوهش دیگری که در این زمینه انجام شده نیز حاکی از آن است که حضور و مشارکت زنان در روند مذاکرات صلح طول عمر توافقنامه را افزایش داده و احتمال این که این توافقات برای 15 سال یا بیشتر دوام بیاورند را تا 35 درصد افزایش می دهد.
تجزیه و تحلیل های متعدد صورت گرفته در این زمینه نیز نشان می دهند که افزایش میزان برابری جنسیتی موجب کاهش گرایش به جنگ و درگیری های بین المللی و داخلی می شود. اما علی رغم آن که نقش زنان در مسائل و موضوعات امنیتی بیش از پیش مورد پذیرش و قبول واقع شده است، اما حضور آنان در فرآیندهای امنیتی و مرتبط با صلح چندان چشمگیر نبوده است.
نقش زنان در توافقات صلح منعقد شده بین سال های ۱۹۹۲ تا ۲۰۱۱ میلادی بسیار محدود بوده است، به گونه ای که میزان نقش و حضور آنان به عنوان امضاء کننده این توافقات کمتر از ۴ درصد و به عنوان مذاکره کننده نیز تنها ۹ درصد بوده است. در سال ۲۰۱۵ میلادی، زنان تنها ۳ درصد از نیروهای حافظ صلح سازمان ملل و ۱۰ درصد از نیروهای پلیس این سازمان را تشکیل می دادند که این آمار و ارقام نیز از میزان مورد نظر سازمان ملل یعنی حضور ۲۰ درصدی زنان بسیار پایین تر است. علی رغم نقش تأثیرگذاری که گروه های محلی زنان می توانند در پیشگیری و حل و فصل مناقشات داشته باشند، این گروه ها تنها ۴.۰ درصد از کل کمک های ارائه شده از سوی کشورهای اهداکننده به کشورهای آسیب پذیر را در طول سال های ۲۰۱۲ و ۲۰۱۳ میلادی دریافت کرده اند.
بنابراین دولت بعدی آمریکا وظیفه دارد که بر حضور و مشارکت هدفمند زنان در فرایندهای حل و فصل مناقشات و همچنین فرایندهای پس از بحران تأکید کرده، در تلاش هایی که منجر به مشارکت هر چه بیشتر زنان می شود سرمایه گذاری بیشتری انجام دهد، ساز و کارهای دیپلماتیک و امنیتی آمریکا را به منظور ترکیب و تلفیق تجربیات زنان فعال در کشورهای بحران زده اصلاح کند، نیروهای انسانی و همچنین هماهنگی های خود را به منظور انجام تعهدات دولتی بهبود ببخشد و در نهایت میزان مسئولیت پذیری خود را افزایش دهد. اقداماتی از این دست موجب دوام و پایدارای هر چه بیشتر توافقات منعقدشده در زمینه صلح و پیشبرد منافع آمریکا خواهد شد و ایالات متحده آمریکا را نیز قادر می سازد تا به شیوه مؤثرتری به تهدیدات امنیتی سراسر دنیا واکنش نشان دهد.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر