دور تازه هجمه به علي لاريجاني آغاز شده است و محتواي آن مذاكره با آمريكاست. «علي لاريجاني و پيشنهاد مذاكره مستقيم با آمريكا!» روايتي غريب از تمايلات رئيس مجلس ميانهروست و ترديدهاي پذيرش آن بسيار بيشتر از ذرهاي باور است.
روزنامه آرمان امروز- مطهره شفيعي: دور تازه هجمه به علي لاريجاني آغاز شده است و محتواي آن مذاكره با آمريكاست. «علي لاريجاني و پيشنهاد مذاكره مستقيم با آمريكا!» روايتي غريب از تمايلات رئيس مجلس ميانهروست و ترديدهاي پذيرش آن بسيار بيشتر از ذرهاي باور است.
هر چند در موارد ويژه مانند پرونده هستهاي بايد در اين روايت كمي تامل داشت اما زماني كه يك نماينده مجلس نزدیک به جبهه پايداري چنين ميگويد كه «شخص آقاي لاريجاني معتقد به اصل مذاكره با آمريكا در موضوع هستهاي بود»، تفسير اين اظهارات از زاويه تحسين همراهي رئيس مجلس با تيم مذاكرهكننده هستهاي براي نيل به نتيجه مطلوب كمي سادهانديشي است؛ چرا كه علي لاريجاني هيچگاه ديدگاه خود درباره آمريكا به ويژه در موضوع پرونده هستهاي را پنهان نكرده كه عضو جبهه پايداري درصد افشاي آن باشد.
مواضع لاريجاني درباره آمريكا از سال ۹۱
در سال ۹۱ بود كه علي لاريجاني درباره طرح مسائلي در موضوع مذاكرات محرمانه ميان ايران و آمريكا به الجزيره گفته بود: «ايران هيچ گونه مذاكره محرمانهاي با آمريكا نداشته و هر مذاكرهاي در اين موضوع به صورت علني برگزار ميشود.» چند روز پس از آن هم رئيس مجلس در درواكنش به پيشنهاد مذاكره آمريكا با ايران اظهار كرد: «پيشنهاد اين مذاكره در جلسه لابي صهيونيستها مطرح شد كه به نظر ميرسد بيشتر يك ژست سياسي است.»
علي لاريجاني در بهمن ۹۱ به تشريح ديدگاهها درباره مذاكره با آمريكا پرداخت و در گفتوگو با العالم در پاسخ به اين سوال كه«آيا ميتوان توقع داشت در دوره جديد رياستجمهوري آمريكا مذاكرات مستقيمي بين ايران و آمريكا صورت بگيرد؟»، اظهار داشت:«اينكه آيا تحولاتي كه در آمريكا رخ داده، ميتواند جهتگيري جديدي را نشان دهد، در تحليلهاي ژورناليستي مطرح شده است، اما آنچه ما دربارهاش ميتوانيم نظر دهيم رفتارهاي آنها (آمريكاييها) است؛ بايد ببينيم كه چه گامهايي برميدارند. درباره اينكه مذاكره با آمريكا خط قرمز است، ما هيچوقت اين امر را خط قرمز نگفته بوديم.»
اين مواضع در سالهاي بعد هم به همين شكل ادامه داشت. در سال ۹۴ لاريجاني مواضع مربوط به آمريكا را صريحتر بيان كرد، چنانكه در تيرماه با بيان اينكه «پيشرفت مذاكرات روي هم رفته خوب بوده است»، گفت: «مواضعي را كه اخيرا آمريكا و كشورهاي ديگر در مذاكرات گرفتهاند نبايد خيلي جدي گرفت.» اما دو ماه بعد در شهريور به شبكه CNN گفت:«اكنون اسناد و مداركي از سوي مسئولان اطلاعاتي عراق منتشر شده كه نشان ميدهد آمريكاييها صدام را در جنگ تشويق و پشتيباني كردند. اين روشها سبب شد كه نام شيطان بزرگ روي آمريكا گذاشته شود.
بنابراين نگاه منفي مردم ايران به اين رفتارها مسالهاي طبيعي و درست است.» وي افزود:«اگر آمريكا تصميم بگيرد كه رويكرد واقعبينانهتري در قبال ايران در پيش بگيرد، امكان تغيير نگاهها وجود دارد.» كه پس از اين اظهارات دلواپسان تخريب سياسي لاريجاني را شدت بخشيدند، اما رئيسمجلس از اهداف پشتپرده آنها آگاه بود و البته با بزرگواري به آنان يادآوري نكرد كه نتايج رويكرد تقابلي و نه تعاملي تيم قبلي چه نتايجي داشته است.
درخواست مذاكره از سوي آمريكا بود نه ايران
در سال ۹۵ لاريجاني بهصورت علنيتر مسير برنامهريزيشده را ادامه داد و گفت: «حتي اگر موضوع هستهاي هم حل شود، اين اختلافات ادامه خواهد داشت. با اين رفتار آمريكاييها در منطقه، اختلافهاي ايران با آمريكا عميق است.» اما بخش مهم اظهارات لاريجاني درباره مذاكره و آمريكا آنجا بود كه اعلام كرد درخواست مذاكره از سوي طرف ايراني بوده است:«بعد از آنكه غربيها در مسير اعمال تحريمها به موفقيت نرسيدند، راهي را براي مذاكره با جمهوري اسلامي باز كردند و بارها و به كرات درخواست مذاكره با كشورمان را مطرح كردند و حتي در اين مسير رئيسجمهور آمريكا در دو نامه درخواست براي مذاكرات را مطرح كرد و در نهايت مذاكرات صورت گرفت و هدف ما در اين مسير حفظ و ارتقای تحقيق و توسعه و رفع تحريمهاي ظالمانه بود.» اين اظهارات تير خلاصی بر انديشه غرضآلود مخالفان آرامش كشور بود كه كينه عميقي از مشي ميانهرو و اعتدالگراي لاريجاني داشتند.
هجمه به لاريجاني براي تخريب روحاني
پرواضح است كه خط و مشي سياستهاي كلي نظام از سوي مقام معظم رهبري تعيين ميشود و مسئولان كشور تابع آن هستند. بنابراين سادهانگارانه است كه احمداميرآبادي فراهاني درصدد القاي تمايل لاريجاني به مذاكره باشد. البته اظهارات او در اين باره به همين موضوع خلاصه نشد؛ چرا كه او بيان كرده است:«آقاي لاريجاني از ابتدا به مذاكرات و برجام معتقد بود و از برجام دفاع ميكرد و البته شايد نسبت به برخي از تاكتيكها نكاتي را داشت و در جلساتي تذكراتي را به تيم مذاكرهكننده بيان ميكرد، اما اينگونه نبود كه فقط حمايتكننده باشد.
برخي فكر ميكنند آقاي لاريجاني در زمين روحاني بازي كرد، درصورتي كه خود آقاي لاريجاني صاحب زمين بازي بود و آقاي لاريجاني معتقد به اصل مذاكره با آمريكا در موضوع هستهاي بود و معتقد بود بايد منفذي را در مذاكرات باز كرد و كشور را از اين شرايط عبور داد.» اين اظهارات نشان داد كه حامیان جبهه پايداري به دنبال هدف ديگري هستند و همزمان لاريجاني و روحاني را مورد هدف قرار دادهاند كه پررنگترين گمانه درباره دليل اين اقدامات را بايددر انتخابات رياستجمهوري سال ۹۶ يافت؛ به اين نحو كه از يك سو بر بيتاثيري روحاني درمذاكرات هستهاي تاكيد و ازسوي ديگر لاريجاني را علاقهمند به ارتباط باآمريكا معرفي ميكنند تا شايد تاثير درآراي روحاني در انتخابات ۹۶ داشته باشند، اما تجربه نشان داده است كه هر اندازه بر شدت هجمه پايداريها و تندروها بر روساي جمهور و مجلس افزوده ميشود، به همان ميزان و حتي بيشتر از آن بر محبوبيت اين شخصيتها افزوده شده است.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر