چرا دو تابعیتی ها حساسیت برانگیز شده اند؟
«تابعيت دوگانه»، حساسيت امروز جامعه و تیزبینی قانونگذار است که موضعگيري قابل تأمل هفته اخير وزير اطلاعات اثباتکننده آن است که فراست قانونگذار براي وضع برخي از قوانين موضوعه کشور در اينباره به درستی و بنا بر ضرورتهاي ديروز و امروز کشور وضع شده است.
پرسش به اين سؤال زماني داراي اهميت ميشود که در چهار سال اخير بحث «نفوذ» با توجه به تأکيدات رهبر معظم انقلاب اسلامي شکل جديتري به خود گرفته است، خصوصاً آنکه پای دوتابعیتیها به مذاکرات هستهای باز شد و در این ارتباط یکی از اعضای تیم مذاکرهکننده که تابعیت دوگانه داشت برای مدتی بازداشت شد. به هر روي نگاهي کوتاه به برخي از قواعد حقوق داخلي ميتواند پاسخ مناسبي به چرايي حساسيتهاي قانونگذار داده و از سوي ديگر ضرورتهاي برخورد مجلس و حتي شوراي عالي امنيت ملي با چنين وضعيتي را گوشزد كرد. برخي از اصول قانون اساسي که به ممنوعيت بهکارگيري افرادي که غير تابعيت ايراني را داشته، اشاره ميکند، اصول ۱۴۵، ۱۱۵و۸۲ قانون اساسي است؛ اصل۱۴۵ اشعار ميدارد: «هيچ فرد خارجي به عضويت در ارتش و نيروهاي انتظامي کشور پذيرفته نميشود» و اصل ۸۲ بيان ميکند: «استخدام كارشناسان خارجي از طرف دولت ممنوع است مگر در موارد ضرورت با تصويب مجلس شوراي اسلامي».
اصل۱۱۵ نيز همچنين اشعار داشته: «رئيسجمهور بايد از ميان رجال مذهبي و سياسي كه واجد شرايط زير باشند انتخاب شود: ايرانيالاصل، تابع ايران، مدير و مدبر، داراي حسن سابقه و امانت و تقوي، مؤمن و معتقد به مباني جمهوري اسلامي ايران و مذهب رسمي كشور».
همانگونه که از اصول مورد اشاره برميآيد، اصل پذيرش دوتابعيتيها در مشاغلي به مراتب کمتر از جايگاه يک وزير يا معاونين وزير نيز داراي ايراد و اشکال بوده چه برسد به آنکه فرد دوتابعيتي شخصي باشد که در قوه مجريه تصميمات مهمي نظير آنچه تصميمات مشورتي- اجرايي خوانده ميشود، را صادر کرده که با بخشي از منافع و مصالح کشور متوازي باشد.
البته نکته مهمتر آنکه براساس ماده ۵۷۶ مصوب سال ۷۵ در بخش تعزيرات اشعار ميدارد: «چنانچه هريک از صاحب منصبان و مستخدمين و مأمورين دولتي و شهرداريها در هر رتبه و مقامي که باشد از مقامخود سوءاستفاده نموده و از اجراي اوامر کتبي دولتي يا اجراي قوانين مملکتي يا اجراي احکام يا اوامر مقامات قضايي يا هرگونه امري که از طرف مقامات قانوني صادر شده باشد جلوگيري نمايد به انفصال از خدمات دولتي از يک تا پنج سال محکوم خواهد شد» و اين ماده يعني آنکه بهکارگيري دوتابعيتيها نيز جرمانگاري شده است و تخلفات دولت در اين بخش نيز نبايد از نگاه وکلاي مجلس دور بماند. چراکه ماده ۹۸۹ به صراحت تأکيد کرده که حضور دوتابعيتيها در دولت ممنوعيت داشته و در عين حال برخي از مديران اصلي دولت بدون توجه به اين ماده و همچنين ماده ۵۷۶ قانون مجازات اقدام به بهکارگيري اين افراد آن هم بعضاً در پستهاي کليدي کردهاند.
براساس آنچه گفته شد، درست است كه داشتن تابعيت مضاعف براي اتباع ايراني جرم نيست ليكن قوانين موضوعه كشور براي چنين افرادي محدوديتهاي جدي تمليكي و سياسي در نظر گرفته که بيتوجهي به آن مساوي است با مقدمهسازي نفوذ عناصر تأمينکننده منافع غرب در شبکههاي اصلي تصميمگير و تصميمساز دولت.
حال باتوجه به آنکه کشورهايي مانند هند و چين نيز تابعيت دوگانه را نپذيرفته و ساير کشورها مانند کانادا و آلمان نيز درصدد تجديدنظر در اين باره برآمدهاند انتظار آن است که مجلس و شوراي عالي امنيت ملي نيز براساس وظايف ذاتي خود نسبت به تحفظ از منافع و مصالح کشور حساسيت بيش از پيش نشان دهند و دولت را مکلف به برکناري دوتابعيتيها كنند.
ارسال نظر