در دو سال اخير از سوي مجموعه وزارت نفت، حركت پرشتابي جهت رسيدگي به موضوع آلايندههاي منطقه پارسجنوبي آغاز شده است. اين حركت بسيار ارزشمند، از دو جهت قابل تقدير است؛ جهت اول كه اهميت بيشتري دارد، مسئله رفع آلايندههاي فراوان در منطقه پارسجنوبي است.
احمد صابری در جوان نوشت: در دو سال اخير از سوي مجموعه وزارت نفت، حركت پرشتابي جهت رسيدگي به موضوع آلايندههاي منطقه پارسجنوبي آغاز شده است. اين حركت بسيار ارزشمند، از دو جهت قابل تقدير است؛ جهت اول كه اهميت بيشتري دارد، مسئله رفع آلايندههاي فراوان در منطقه پارسجنوبي است.
بخش عمدهاي از اين آلايندهها مربوط به دود ناشي از سوختن گازهاي مشعل است كه در اين مقاله تحت عنوان «فلر» مطرح ميشود. اين آلودگي به ويژه در منطقه عسلويه يعني روستاي نخل تقي، شهر عسلويه و روستاي بيدخون بسيار گسترده است. اين منطقه، از لحاظ جغرافيايي از شمال به سلسله جبال زاگرس و از جنوب به دريا متصل است و اين امر به ماندگاري آلايندگيها در منطقه دامن ميزند. اين منطقه در مجاورت سايت يك منطقه پارسجنوبي قرار دارد و شامل تعداد زيادي از پالايشگاههاي گاز مربوط به فازهاي ۱ تا ۱۰ و ۱۵ تا ۲۱ (غير از فاز ۱۹) و همچنين پتروشيميهاي منطقه عسلويه است.
سالانه بالغ بر 150 ميليارد متر مكعب گاز در جهان، تحت عنوان فلرينگ به مواد آلاينده تبديل ميشود. از كل حجم گازهاي آلاينده 75 درصد آن متعلق به 10 كشور است كه متأسفانه ايران با رتبه سوم جهاني و رتبه اول خاورميانه، جزو اين 10 كشور به حساب ميآيد. در اين ميان، تنها فلرينگ پالايشگاههاي گاز مستقر در عسلويه (يا كل منطقه پارسجنوبي) براساس برخي ارقام اعلامي، رقمي همچون روزانه 5/3 ميليون متر مكعب گاز را به خود اختصاص ميدهد. اين موضوع علاوه بر اينكه بر اساس پروتكل بينالمللي كيوتو جريمههاي هنگفتي را متوجه كشورمان ميكند، سبب ميشود با احتساب مبلغ 30 سنت براي هر متر مكعب گاز، روزانه حدود يك ميليون دلار از سرمايههاي كشورمان در اين پالايشگاهها تلف شود.
همانگونه كه ذكر شد حركت عمومي وزارت نفت (به ويژه طرح جامع توسعه پايدار پارسجنوبي و شركتهاي نفت و گاز پارس و مجتمع گاز پارسجنوبي) در اين زمينه بايد مورد تأييد و تشويق قرار گيرد و با سرعت بيشتري ادامه يابد، اما نكته اصلي كه نگارنده را بر آن داشت تا اين مقاله را به رشته تحرير درآورد، نگراني از سيطره شركتهاي خارجي (با وجود توانايي شركتهاي داخلي) در بسياري از فازهاي پارسجنوبي، تحت عنوان پروژه صفرسازي گاز فلر (zero flaring) يا پروژه بازيافت گاز فلر (flare gas recovery) است. پروژه بازيافت گاز فلر، پروژهاي محيطزيستي است كه در جهت به صفر رساندن سوزاندن گاز فلر در شرايط نرمال و بازيافت اين گاز و تزريق مجدد آن به خطوط يا موارد قابل استفاده درون پالايشگاه براي مصارف پالايشگاهي است. اين پروژه در جهان سالهاست كه توسط شركتهاي مختلف در حال انجام است.
اخيراً مطلع شديم وزارت نفت براي فازهاي ديگر در منطقه پارسجنوبي نيز اين كار را آغاز كرده است. مسئله قابل تأمل در زمينه اين قراردادها آن است كه طبق شنيدهها از منبع موثق، مجموعه طرح جامع توسعه پايدار پارسجنوبي، بر وجود شركتهاي خارجي - حتي به صورت حداقلي در كنسرسيومهاي تشكيل شده - در جهت حضور در مناقصه پروژه صفرسازي فلر اصرار دارد و امكان اينكه شركتي ايراني به تنهايي يا از طريق كنسرسيومي بدون حضور شركتهاي خارجي در مناقصه شركت كند، وجود ندارد و حتي نام كشورهايي كه ميتواند از آنها، شركتي براي حضور در كنسرسيوم باشد نيز بهطور ضمني، معين يا پيشنهاد شده است. گرچه یک مقام مسئول در خرداد ماه امسال اين موضوع را اينگونه رد كرده است: «اين پروژه براي اولين بار در ايران انجام ميشود و این طرح، در پي انتقال تكنولوژي آن جهت اجراي پروژههاي آتي از طريق بهكارگيري نيروها و توان داخل است كه به همين منظور هر يك از برندگان در قالب كنسرسيومي كه ساماندهي شدهاند، اقدام خواهند كرد.»
پروژه صفرسازي فلر طبق اطلاع تاكنون به چند پالايشگاه گازي ديگر در منطقه پارسجنوبي (غير از فازهاي ۲ و ۳) اعلام شده است. موضوع برخي نامههاي اداري در اين امر، گوياي اين است كه «پالايشگاههاي جديدالاحداث پارسجنوبي» مخاطب اين طرح هستند و در برخي ديگر، مخاطب «پالايشگاههاي پارسجنوبي» درج شده است.
چنانچه تمام پالايشگاههاي گاز فعال يا در شرف اتمام سايتهاي ۱و۲ منطقه پارسجنوبي براي اين امر در نظر گرفته شود، درمجموع، قراردادهايي كه بسته خواهد شد و شركتهاي خارجي در آنها سهيم خواهند بود، تنها براي پالايشگاههاي گاز، مبلغي حدود ۵/۰ ميليارد يورو تخمين زده ميشود. اين مبلغ، تنها براي پالايشگاههاي گاز تخمين زده ميشود و بايد به آن، هزينه اجراي اين پروژه براي فلرهاي پتروشيميهاي منطقه عسلويه نظير نوري، پارس، آرياساسول، مبين، زاگرس و جم را نيز افزود. اين مطلب تا جايي پيش ميرود كه يك مقام مسئول، درباره تمامي آلايندههاي اين منطقه و ملحقات طرح مزبور گفته است: «طرح جامع توسعه پايدار مطالعاتي براي برنامه پنجساله آن طراحي شده است كه بر ضروريترين اقدامات براي دستيابي به منطقه پاك در عسلويه متمركز است و به ۶/۵ ميليارد يورو اعتبار براي اجراي پروژههاي لازمالاجرا نياز خواهد داشت.»
دو نكته در اين زمينه حائز اهميت است. نكته اول اينكه گرچه تاكنون پروژه صفرسازي گاز فلر در ايران توسط شركتهاي ايراني به انجام نرسيده است اما شركت مجتمع گازي پارسجنوبي (SPGC) كه وظيفه بهرهبرداري دائمي از فازهاي ساخته شده منطقه پارسجنوبي را برعهده دارد، توانايي اين را دارد كه ميزان گاز در حال سوختن در فلر را به ميزان بسيار زيادي كاهش دهد. اين شركت با تغييراتي در مهندسي خطوط فلر واحدهاي پالايشي (تغييرات پايپينگ) و بهينهسازي (اپتيميزاسيون)، ميتواند ميزان گاز فلر را به حداقل مقدار ممكن برساند. شركت مجتمع گازي پارسجنوبي، اين كار را در فازهاي 4 و 5 منطقه پارسجنوبي در عسلويه انجام داده و پالايشگاه فازهاي 4 و 5، هم اينك مشعل بسيار كوچكي دارد كه حاكي از موفقيت آنها در اين زمينه و تجربهاي كاملاً موفقيتآميز است.
مطابق نظر يكي از كارشناسان ارشد پالايشگاههاي گاز منطقه پارسجنوبي، ميتوان تخمين زد كه با مبلغي بسيار كمتر از مبلغ قرارداد فازهاي 2 و 3، بتوان درصد زيادي از فلرينگ هر پالايشگاه را با همين روشي كه در فازهاي 4و5 انجام شده است، كاهش داد. لازم به يادآوري است كه شركت مجتمع گازي پارسجنوبي با بهرهگيري از مديران و مهندسان ايراني از سال 1377 تاكنون، مديريت و راهبري فازهاي در حال بهرهبرداري از منطقه پارسجنوبي را برعهده دارد و از اين رو براي اين شركت، انجام اينگونه پروژههاي متوسط يا نسبتاً كوچك، امري بزرگ به نظر نميرسد.
نكته دوم اينكه چنانچه اصرار بر حضور شركتهاي خارجي در اين زمينه وجود داشته باشد، بايد طوري برنامهريزي شود كه پس از انجام يك يا دو پروژه با همكاري و تكنولوژي شركتهاي خارجي در زمينه صفرسازي فلرينگ، نهايتاً تكنولوژي آن به كشور ورود كرده و از قراردادهاي مشابه با شركتهاي خارجي جهت انجام همان پروژه در منطقه پارسجنوبي خودداري شود كه اميدواريم وزارت مربوطه در اين زمينه، برنامه خود را به صورت شفاف، اطلاعرساني كرده و از نگراني (بهخاطر انجام پروژههاي مشابه) جلوگيري كند و پروژههاي بعدي در راستاي صفرسازي فلر را با تكنولوژي وارد شده و با همكاري علمي مجموعههاي داخلي مانند پژوهشگاه صنعت نفت، شركتهاي مهندسي زيرمجموعه پيمانكاران بزرگ نفتي ايراني يا شركتهاي دانشبنيان فناور به انجام رسانده و حتي آن را بومي و بهينهسازي كند.
شايان ذكر است پروژه بازيافت گاز فلر، پروژههايي در ابعاد بزرگ نيستند و بعضاً بهصورت يك پكيج آماده يا واحد پالايشي (يونيت) هستند كه در محل ساخته ميشوند و حداكثر در ابعادي به اندازه يكي از يونيتهاي معمولي يك فاز پالايشگاه گازي هستند. در پايان كلام، بار ديگر يادآور ميشويم كه اهتمام وزارت نفت براي حل مشكل آلودگيهاي منطقه پارسجنوبي شايسته قدرداني است.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر