پردیس عامری.پژوهشگر اجتماعی، فعال زنان در روزنامه شرق نوشت: آنچه این روزها میان انواع اخبار و اطلاعات، از اختلاسها تا موفقیت، دعواها بر سر عزل و نصبها، ترمیم کابینه و تکرار مداوم نوار اقدامات دولت در حوزههای مختلف بهنفع مردم و برای مردم، به صورت آشکاری مشاهده میشود، هضم موجودیت و هویت اجتماعی و سیاسی زنان در این تعبیرات مختلف از ملت و مردم است.
پردیس عامری.پژوهشگر اجتماعی، فعال زنان در روزنامه شرق نوشت: آنچه این روزها میان انواع اخبار و اطلاعات، از اختلاسها تا موفقیت، دعواها بر سر عزل و نصبها، ترمیم کابینه و تکرار مداوم نوار اقدامات دولت در حوزههای مختلف بهنفع مردم و برای مردم، به صورت آشکاری مشاهده میشود، هضم موجودیت و هویت اجتماعی و سیاسی زنان در این تعبیرات مختلف از ملت و مردم است.
اگرچه همچنان عدهای بنا به عادت این سالهای اخیر همچنان میگویند که دولت در شرایط حساس است و باید مراعاتش را کرد و سخنانی از این دست، اما نباید از یاد برد که دولت فعلی که با نام اعتدال بر سرکار آمد، در حساسترین شرایط یعنی در زمان انتخابات سال١٣٩٢، با شعارهایی بزرگ درباره زنان رأی آورده و آغاز به کار کرده است.
رئيس دولت اعتدال، توانست رأی زنان را به عنوان نیمی از همین مردم با وعدههایی بزرگ و خاص زنان به دست آورد که امروز چنانچه میبینیم، حتی اشارهای جداگانه به زنان نمیشود و در اصل، خبری از تحقق وعدهها در مقیاسهای کوچکتر هم نیست! از تشکیل وزارتخانه زنان تا برقراری عدالت در استخدامها، آموزش و شایستهسالاری گرفته تا شعار تساویانگاری زنان و مردان از سوي رئیس فعلی دولت در زمان انتخابات به زنان وعده داده شد. حال گرچه در ماههای پایانی دولت اعتدال هستیم اما همچنان میبینیم نهتنها زنان بهجز معدود و انگشتشماری از میان خودیهای همیشگی بر سر کار هستند، بلکه زنان توانمند کشور نهتنها به مناصب عالی سیاسی و اجرائی وارد نشدهاند بلکه بهدرستی معرفی و شناسایی هم نشدهاند یا نادیده گرفته شدهاند.
تاجاییکه دیگر رمق و انگیزهای باقی نمانده که حتی به صورت جدی مردم ایران از رئیسجمهور خواستار تحقق وعده مشارکت عمومی مردم و ورود زنان به کابینه باشند. دراینمیان و در کمال تأسف آنچه بارز است -مثل برخی دیگر از موارد اخیر حوزه زنان- بیتفاوتی دولت و سکوت مسئولان یا پشتگوشانداختن تحقق وعده حضور زنان در مناصب عالی به بهانه ناتوانی آنهاست؛ نه اعتراف بر سعی و تلاشنداشتن برای شناسایی زنان مستقل توانمند که قطعا در ايران کم نیستند و شاید چون در بازیهای سیاسی و حزبی بهویژه در شهرستانها، راه داده نشدهاند، دیده نشدهاند.
گرچه در روزهای اخیر، فعالان زنان و فعالان اجتماعی تلاش میکنند نگذارند دولت شانه خالی کند و هشتک #نه - به- کابینه- مردانه- اعتدال را ره اندازی کردهاند، اما بازهم آنچنان که باید همراهی و مطالبه عمومی در این راستا دیده نمیشود و این جای تعجب دارد که این مسئله به یکی از دغدغههای عمومی و ملی ما بدل نشده است؟ قدرتهای سیاسی یا با زور و ارعاب یا با جذب اقبال نیروهای مردمی، همواره توانستهاند پایدار بمانند و مگر رئیس دولت فعلی، دکتر حسن روحانی، مسیر دیگری سراغ دارد برای جلب آراي زنان در انتخابات دوره بعدی خود؟ تنها یک راه برای جلب رأی زنان و کسب رضایتمندی آنها برای دولت معروف به اعتدال فعلی وجود دارد تا در دوره بعد باز هم قادر باشد رأی نیمي از جامعه را کسب کند و به کارش ادامه دهد.
ازسویدیگر، به نظر میرسد مردم و بسیاری از زنان حتی فعالان این حوزه، به نوعی بیتفاوتی و بیگانگی با خویشتن رسیدهاند و گویی به آنها این تفکر تزریق شده که قرار نیست اوضاع هرگز از این بهتر شود...قرار نیست شما هرگز بهجز رأیدهندههای فعال، جایگاه بالاتر دیگری داشته باشید! آنچه تعدادی از فعالان اجتماعی و زنان را هم برانگیخته و در فضای مجازی کمپینی تشکیل دادهاند که به کابینه مردانه فعلی نه میگوید، این مسئله است که در سطح جهان فقط پروژههایی برای توانمندسازی زنان ایرانی دائم به نمایش گذاشته و مطرح میشوند! گرچه بیشک چنین اقداماتی وظیفه همه دولتها بهویژه در جوامع روبهتوسعه مانند جامعه ایران است، همچنین کارساز نیز هستند، اما این سؤال برای زنان و مردم ایران و همچنین مردم جهان شکل گرفته است که آیا ایران هیچ زن توانمندی -البته در مقایسه با مسئولان بر سرِ کار فعلی- كه قدرت اداره استانها، فرمانداریها، وزارتخانهها و حتی کسب مقام ریاستجمهوری را داشته باشد، ندارد؟!
این سؤالی است که دولت و به صورت مشخص رئیس دولت اعتدالگرا باید بیپرده به جامعه زنان و درواقع به دنیا پاسخ دهد! چطور امکان دارد در کشوری که زنان -با وجود تمام موانع فرهنگی و اقتصادی و نه در آسايش و حمایتهای همهجانبه مانند کشورهای توسعهیافته- آمار بالای حضور در آموزش عالی را دارند و تلاش میکنند از موانع عبور کنند، زمان تقسیم قدرت و کسب جایگاههای مدیریتی و سیاسی عالی ازجمله وزارتها و معاونتها، اینگونه بیان و ابراز شود که همین زنان قدرت مدیریت بحران و اداره وزارتخانهها یا حتی در سطوح پایینتر، معاونت و مدیریتهای سازمانی را ندارند؟
آقای رئیسجمهور! جامعه زنان کمهوش و سطحینگر نیست و میفهمد که همه این بهانهتراشیها و نمایشها ضرورت توانمندسازی زنان، برای جلوگیری از ورود آنها به ساختارهای قدرت و دردستگرفتن مدیریت و وزارت و شاید یک روز هم ریاست دولت این کشور است؛ ازاینرو به کابینه مردانه شما، نه میگوید. نه برای اینکه همه این کابینه از جنس مرد هستند و نه برای اینکه این افراد نالایق هستند، تنها بهایندلیل که این کابینه در واقع نماد و نشانی واضح از خلفوعدههای دولت به زنان ایرانی حامیاش است.
اگر نیمنگاهی به سطوح مدیریتی و سیاسی پایینتر هم کنید، میبینید که آنها هم همسو با کابینه شما و به صورت قاطع مردانه هستند. شاید لازم باشد که رئيس دولت اعتدال، به سال ٩٢ برگردد و یک بار، وعدههایی را که با آنها رأی نیمی از جمعیت کشور را جذب کرد، گوش کند.
دراینصورت شاید بتوان راحتتر حق داد به این بیاعتمادی اجتماعی شکلگرفته میان زنان و فضای یأسآلود و سرخورده از تحقق وعدهها؛ که قطعا نتیجه خوشایندی در انتخابات پیشروی دولت اعتدال نخواهد داشت. چگونه دولت میتواند انتظار داشته باشد که زنان ایرانی آنچنان به ابزارهای صرفا رأیدهنده تبدیل شده باشند که نه مطالبهای کنند و نه به دنبال تحقق وعدهها و پیگیری رأیشان باشند و مانند رباتهای دستساز برنامهریزیشده فقط برای رئیس دولت و تیم دولت هورا بکشند؛ چشم و گوش بسته رأی دهند و لابد دلخوش باشند همین که هوایی برای نفسکشیدن به آنها عطا شده است، کافی است؟
این رویکرد نهتنها با مسیر توسعهیافتگی کشورهای جهان در قرنهای اخیر همسو نیست، بلکه به صورت جدی خلاف روند پیشرفت کشور است و تا وقتی این وضعیت برقرار است امیدی به اعتدال نیست؛ چه برسد به اصلاحات توسعهمحور و تحقق شعارهایی که این روزها زیاد میشنویم.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
مردم به تندروها ودلواپسها وتفکر تحجری ومنزوی بودن جواب طرد دادند