جنگ سایبری علیه ویکی لیکس
بسیاری از تحلیلگران، تبلیغات رسانهها و اظهارات دولتمردان کاخ سفید علیه روسیه را تلاش دولت این کشور برای انحراف اذهان عمومی از رسواییهای اخیر میدانند.
مقدمه
اتفاقات اخیر در عرصهی سیاست ایالاتمتحده و واکنش سیاستمداران آمریکایی، مبین فرافکنیهای پیاپی بازیگران سیاسی این کشور در پاسخگویی به چالشهای مطرحشده است. به عنوان مثال میتوان به واکنش جان پودستا (John Podesta)، مسئول کمپین انتخاباتی کلینتون اشاره کرد که در پاسخ به انتشار ایمیلهایش از سوی ویکی لیکس، گفت: «شرط میبندم ریزوتوی لابستر از غذای سفارت اکوادور بهتر است.»
جنگ سایبری؛ نه با روسیه، بلکه با ویکی لیکس
قریب به پنج سال، از پناهندگی سیاسی جولیان آسانژ، بنیانگذار ویکیلیکس به سفارت اکوادور میگذرد. وی بیش از ۲۰۰۰ روز است که به هوای آزاد و نور مستقیم خورشید دسترسی نداشته است. همچنین دولت انگلیس اخیراً اجازهی عبور و مرور امن وی به بیمارستان جهت انجام اسکن ام.آر.آی را صادر نکرده است. ایجاد اختلال در دسترسی وی به اینترنت نیز، محدودیتهای شدیدتری بر آزادیهای فیزیکی و فکری وی اعمال خواهد کرد.
آسانژ در آخرین مصاحبهی خود، چند هفته پیش از فشارهای احتمالی بر سفارت اکوادور برای قطع دسترسی وی به اینترنت، ابراز نگرانی کرد. پیشبینی وی هفتهی گذشته، با قطع اینترنت سفارت اکوادور، تحقق یافت.
به عقیدهی بسیاری از متخصصان، هنگامی که کاخ سفید برنامهریزی برای حمله به روسیه در واکنش به حملات سایبری اخیر را اعلام کرد، جولیان آسانژ به عنوان اولین قربانی این حملات، هدف قرار گرفت. افزایش فشارها بر سفارت اکوادور پس از افشای اسناد حزب دموکرات از سوی ویکی لیکس امری انکارناپذیر است و تقارن انتشار ایمیلهای جدید دموکراتها با قطع اینترنت جولیان آسانژ به نظر بی ارتباط نیستند.
آن چه ویکی لیکس افشا کرده است، تنها بیانگر جنگطلبی کلینتون و دولت آمریکا نبوده است. در اولین مرحله از افشاگریها علیه وی، ۱۷۰۰ ایمیل در رابطه با لیبی منتشر شد. سپس نوبت به اطلاعات مربوط به جنگ سوریه شد. این افشاگریها به صورت گستردهای چهرهی نمایندهی دموکرات ریاست جمهوری و دولت فعلی را تخریب نموده است.
پرسشی که بحثهای بسیاری را در پی داشته است، میزان تأثیرگذاری این افشاگریها بر انتخابات پیش روی آمریکا است. پاسخ اکثر کارشناسان این عرصه به پرسش یادشده، مثبت است. سازمانهایی چون ویکی لیکس همواره تأثیرگذاری بسیاری بر افکار عمومی داشتهاند.
ویکی لیکس تنها به اثرگذاری بر روند انتخابات اکتفا نکرده و امکان این اثر پذیری را به یک بحث جهانی تبدیل نموده است که به بررسی خطرات ژئوپلیتیک وقوع چنین حادثهای میپردازد، تبدیل کرده است. ویکی لیکس، مبارزهی پنهان خشونتبار احزاب و نامزدهای انتخابات برای تصاحب قدرت در آمریکا را به نمایش میگذارد.
با وجود تمام بحثهای مطرح شده در این زمینه، این اولین بار نیست که مدعیان دموکراسی و آزادی بیان، در دام شعارهای خود گرفتار شده و به نقض اصول اساسی غرب میپردازند. اگر قرار بر اجرای دموکراسی و شفافیت باشد، افشاگریهای ویکی لیکس، برخلاف ادعای مقامات آمریکا، بلا مانع است.
نتیجهگیری
بسیاری از تحلیلگران، تبلیغات رسانهها و اظهارات دولتمردان کاخ سفید علیه روسیه را تلاش دولت این کشور برای انحراف اذهان عمومی از رسواییهای اخیر میدانند. دولت آمریکا با نشانه رفتن انگشت اتهام بهسوی روسیه و مطرح ساختن بحث جنگ سایبری با این کشور، به افکار عمومی اجازهی قضاوت آزادانه نمیدهد.
اکثر رسانههای مطرح جهان نیز، به جای بررسی متن ایمیلهای منتشرشده، علیه روسیه به عنوان متهم اصلی هک حزب دموکرات، جنجال رسانهای برپا کردند. در این میان، محتوای ایمیلهای هیلاری کلینتون و فساد موجود در بدنهی نظام حکومتی آمریکا، امری بود که مسکوت ماند. بسیاری از کارشناسان، علت اصلی متهم شدن روسیه به اقدام سایبری علیه آمریکا را همین امر میدانند.
علل اصلی موفقیت نسبی ایلات متحده در این عرصه را میتوان سلطهی رسانهای این کشور در سطح جهان دانست. علاوه بر آن، مطرح ساختن نام دشمن سنتی (روسیه) از سوی آمریکا، به عنوان متهم اصلی، کارآمدترین استراتژی ممکن در برخورد با انتشار اطلاعات یادشده، محسوب میشود.
ارسال نظر