الهام پاوه نژاد؛ بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون در روزنامه آرمان نوشت: امروز به دلیل رسیدن پیامی در صندوق ذخیره ایمیلم ناگهان متوجه شدم از زمانی که با لپ تاپ کمتر وارد فضای مجازی میشوم و بیشتر کارهایم را با تلفن همراه انجام میدهم (یعنی تقریبا از شب یلدای سال قبل!) انبوهی مسیج وارد اینباکسم شده و یک جایی رفته که من آنها را ندیدهام!
الهام پاوه نژاد؛ بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون در روزنامه آرمان نوشت: امروز به دلیل رسیدن پیامی در صندوق ذخیره ایمیلم ناگهان متوجه شدم از زمانی که با لپ تاپ کمتر وارد فضای مجازی میشوم و بیشتر کارهایم را با تلفن همراه انجام میدهم (یعنی تقریبا از شب یلدای سال قبل!) انبوهی مسیج وارد اینباکسم شده و یک جایی رفته که من آنها را ندیدهام!
البته این مسیجها مربوط به کسانی است که جزو لیست دوستان من نیستند و به قول کسانی که این روزها گرفتار دنیای مجازی شدهاند، اصطلاحا بنده را فالو کردهاند. بماند که بعضی از پیغامها باعث خندهام شد و با خواندن بعضی از پیغامها به شگفت آمدم که دنیای مجازی همان قدر که بیمرز است، بیرحم نیز است. اما بعضی که باعث ایجاد تفریح و تفکر روز شد آنهایی بود که ظاهرا اصلا من را نمیشناختند و خیلی خودمانی خواستار توضیح راجع به خودم بودند.
برخی از آنها حتی اطلاعات درستی از بنده نداشتند و جالب است با اینکه با اینترنت و فضای مجازی هم آشنایی دارند، حتی در گوگل نام بنده را جستجو نکرده بودند تا اطلاعاتی کسب کنند و سوالات خود را که اغلب شخصی هم بودند در فضای مجازی پرسیده بودند. برخی از پیغامها خیلی دردناک بودند و باعث شدند افسوس بخورم. در برخی از آنها آمده بود «خانومی هستم که الان ماساژ تخصصی تدریس میکنم اما متخصص فلسفه هم هستم!» یا «روانشناسم و مدیریت روانی کودکان کار میکنم اما علاقهمند به شعر و ادبیاتم و یک کانال تلگرام دارم که دوست دارم بهش سر بزنید».
در این میان هم گروهی بودند که برای تماشای فیلمهای در حال اکران یا نمایشهای خود از بنده دعوت کرده بودند که البته بهتر بود که این کار به صورت دعوت تلفنی صورت میگرفت. به هر حال بررسی این پیامها اتفاق جذابی نبود. چون واقعا نمیدانم که چه اتفاقی باعث شده که در دنیای مجازی ما به این سمت نادرست حرکت کنیم! در چه چیزی میخواهیم از یکدیگر سبقت بگیریم؟
وقتی در زندگی امروز انسانهایی در برابر شما زندگی میکنند و آنها را باور دارید اما ناگهان نقاب از چهره برمیدارند و هیولای درونشان را به شما نشان میدهند، چگونه قرار است در دنیای مجازی که اسم و تصویر است، به کسی اعتماد کرد؟
آن وقت یک انسان عاقل چرا باید این مسیر را برای شناخت و ایجاد ارتباط انتخاب کند و حتی برای رسیدن به آن به دیگران دروغ بگوید؟! چرا برای روح و جسم و جان و و قت خود دیگر ذرهای بها قائل نیستیم؟ در پایان آرزو میکنم خداوند صداقت، حجب و نجابت عمومی را به جامعه برگرداند و بیشتر برای شخصیتمان احترام و ارزش قائل شویم. امید که از این اتوبان و جاده پر پیچ و خم به سلامت عبور کنیم. باقی بقایتان!
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر