جنجال طلاق چهرهها و کنجکاوی ما
"من دلیل این هیجان و شهوت دیگران برای سرک کشیدن در زندگی خصوصی افراد را نمیدانم چیست و چرا اینقدر زیاد است. حتی جایی مطلب نوشتم که نمیدانم چرا بعضی وقتها برخی اینقدر وقیحانه در زندگی آدم جستجو میکنند. باید ازبرخی آدمها خواست به انسان احترام بگذارند و فاصله بگیرند. شاید اصلا من دوست نداشته باشم کسی اینقدر بهم نزدیک شود."
رامبد جوان این سخنان را وقتی گفت که دیگر کار از کار گذشته بود و بعضیها یعنی همان هواداران میلیونی صفحه آنها در اینستاگرام خیلی خیلی به او نزدیک شده بودند و حالا به خود حق میدادند از "رامبد" بپرسند چرا چند وقت است عکسی از "سحر" شِر نمیکند. چرا حرفی از او نمیزند، چرا در فلان برنامه، "سحر" در کنارش نبود؟ و انتظار هم ندارند "رامبد" در پاسخ به سوالاتشان اینگونه از کوره در برود. آنها میخواستند جواب سوالی را که خود میدانستند از دهان ستاره محبوبشان بشنوند. همین!
ماجرا اما دوباره تکرار شد. و این بار بهنوش طباطبایی اعتراض کرد. به همین سبک و سیاق. همین چند روز پیش بود که شایعه جدایی بهنوش طباطبایی و مهدی پاکدل در فضای مجازی چرخید و چرخید تا اینکه بهنوش طباطبایی در پیامی در اینستاگرامش گفت: «من این شایعه را نه تایید میکنم و نه تکذیب تا یاد بگیریم در زندگی خصوصی افراد سرک نکشیم.»
همین داستان تکراری در مورد بقیه هم رخ داد. از هومن سیدی و آزاده صمدی تا جنجال جدایی فرزاد حسنی و آزاده نامداری. شاید ذکر جرئیات بیشتر از این طلاقهای جنجالی تصویر بهتری از تکرار یک اتفاق ساده را به ما بدهد.
پیش از از این ازدواج این دو ستاره مثل "پاداشی" بود که رسانه ملی برای مخاطبانش در نظر گرفته بود و گاه و بیگاه این زوج خوشبخت از قاب رسانه ملی برای مردم از زندگی خوبشان میگفتند و وقتی آزاده نامداری عکسی از خودش با چشم کبود و ورم کرده را منتشر کرد، شاید اولین شوک نه به فرزاد حسنی که به صدا و سیما وارد شد.
مصاحبهها و جنجالهای پی در پی، "آزاده نامداری" عکس منتشر کرد، متهم کرد و در چند مصاحبه از اشتباهاش در انتخاب فرزاد حسنی به عنوان شریک زندگی میگفت. "فرزاد حسنی" هم در مقابل بیانیه میداد و تهدید به شکایت میکرد.
آزاده نامداری بعدها در گفتگویی از علت جداییاش گفت: «من ازدواج کرده بودم که زندگی کنم. با یک مهریه اندک پای سفره عقد رفتم. هیچ دختری ازدواج نمی کند که جدا شود. برای همین اصلا قرار نبود اینجوری شود. من وارد یک زندگی شدم که همه اش جنگ بود و یک عالم حاشیه و مشکلات. ببینید دو تا آدم تفاوت ساختاری دارند. اصلا یکی در یک دنیای دیگر زندگی می کند و دیگری در دنیای دیگری. تفاوت دو دنیا بود. خوب ما باید این تفاوتها را زودتر از این متوجه می شدیم، اما به هر حال اینجوری شد. توی این زندگی از جایی احساس کردم که خوب نمی شود، وقتی که نمی شود، قطع ارتباط کردم. این قطع ارتباط کردن بعد از وقتی که کارد به استخوان می رسد، هولناک نیست.»
آنها طلاق گرفتند و همه چیز تمام شد. تا اینکه در یک صبح دلانگیز اینستاگرام آزاده نامداری با خبر پایان تلخیها و ازدواج مجدد به روز شد!
او در اینستاگرام نوشت: «زندگی همه ما انسان ها دارای یک سری مولفه هایی است که دوست داریم در یک حیطه ای از پشت پرده های حریم خصوصی خود باقی بماند اما از اینکه این چنین دلسوزانه حواشی زندگیم را به تن می خرید دوست داشتم خبری را بین شما طرفداران گرامی منتشر کنم. نزدیک به یک سالی است که از سرکار خانم آزاده صمدی جدا شده ام. خواهشی که از شما دارم باب گفتگو، اظهار نظر، اعلام تاسف، گمانه زنی و باقی واکنشها به کلی بسته و موضوع به کلی مختومه گردد.»
آزاده صمدی آن زمان چیزی نگفت. نه نسبت به حرف و حدیثها و نه درباره متنی که همسر سابقش نوشت اما چند ماه بعد در یک گفت و گوی تصویری به نکاتی درباره جدای اش از هومن سیدی اشاره کرد.
سحر دولتشاهی زمانی در توضیح طلاقاش گفت: «یک زمانی بازیگر یا هر شخص دیگری اطلاعات بخشی از زندگی خصوصیاش را در مصاحبهها یا روابط اجتماعیاش به شکل عمومی در اختیار مخاطبان قرار میدهد. من هم متأسفانه در مقطعی این کار را کردم. خب بعد از اینکه این اطلاعات را دادید، مخاطب پیگیر آن میشود این مسئله را کاملا درک میکنم ولی گاهی مسائلی پیش میآید و طی آن سوالاتی از شما میشود که با تمام احترامی که برای پرسش کننده اش قائل میشوی اما جواب دادن به آن سؤالها باعث میشود پای افراد ذینفع دیگری غیر از خود شخص هم به میان بیاید از اینجا به بعد ماجرا اصلا قشنگ نیست.»
نظر کاربران
با سلام
من نه اینستا دارم و نه به حواشی زندگی سایرین علاقمندم ولی باید توجه داشت وقتی به همه در باب تمام مسائل شخصی توضیح می دهیم تا جایی که شعرهای عاشقانه برای مخاطب خاص می نویسیم یا از روزهای خوب وشاد مطلب بگزاریم هنگامی که در مورد رنگ لباس و غذای خورده شده و رستوران رفتن و... می نویسیم وتوقع لایک داریم
قاعدتا اجازه اظهار نظر را داده این بنابراین نمی توان در جایی به نام زندگی خصوصی توقع حریم داشته باشیم وقتی خودمان برای زندگی شخصی خویش حریم قائل نشدیم
بانظرشماموافقمیکایرانی
من هم با نظر مخاطب ایرانی موافق هستم.وقتی میان عکسهای خصوصی شون رو منتشر میکنن.پس باید هم انتظار اظهارنظر داشته باشن.