سیاست مدار تاریخ مصرف دارد!
به طور مثال میتوان آن را به بخشی از فضای سیاسی این روزهای کشور تعمیم داد. ایران در آستانه انتخابات ریاست جمهوری است. هشت ماه تا انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم باقی است و بسیاری از فعالان سیاسی در حال رایزنی برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری هستند.
این دیالوگ شاید یکی از جذابترین و مهمترین دیالوگهای این فیلم باشد که میشود در مورد آن ساعتها نوشت و یا حرف زد. کارگردان البته قصد جانب داری از این گفته را ندارد اما گذشت زمان و تغییر شرایط را نمی توان انکار کرد و این که هر دوره اقتضائات خاص خود را دارد.
به طور مثال میتوان آن را به بخشی از فضای سیاسی این روزهای کشور تعمیم داد. ایران در آستانه انتخابات ریاست جمهوری است. هشت ماه تا انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم باقی است و بسیاری از فعالان سیاسی در حال رایزنی برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری هستند.
بسیاری از این افراد در دورههای گذشته طعم انتخابات ریاست جمهوری را چشیدهاند. نکته جالب آنهم این است که آنها با رای منفی مردم روبرو شدند.
با توجه به اینکه این افراد یک بار و حتی برخی دو بار از مردم «نه» شنیدهاند بازهم تصمیم دارند در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کنند. برخی حتی رایزنیهای سیاسی خود را با جریانهای مختلف انجام دادهاند.
دههات گذشته مربی!
باید به این افراد گفت: «دههتون تموم شده» هر چند که در آن دهه ها هم در افکار عمومی چهره های اول دهه نبودند اما می توان گفت اجازه بدهید چهرههای جدیدی وارد صحنه سیاسی کشور شوند. مردم در انتخابات مختلف نشان دادهاند به آدمهای تکراری رای نمیدهند و دوست دارند چهرههای جدیدی وارد صحنه رقابت شوند.
در سال ۷۶، در سال ۸۴ و در سال ۹۲ مردم به کسانی رای دادند که برای مردم حرفهای تازه داشتند و سعی کردند گفتمان تازهای را وارد فضای سیاسی ایران کنند.
مشخص نیست عدهای بر چه اساسی و چه استراتژی بعد از طعم تلخ شکست در انتخابات ریاست جمهوری بازهم تصمیم به حضور در صحنه میگیرند. مردم یک بار به برنامهٔ آنها رای منفی داده اند و دیگر به آنها رای نخواهند داد.
این افراد میتوانند به جای حضور مستقیم در انتخابات ریاست جمهوری، تلاش کنند افراد تازهای را به فضای سیاسی کشور معرفی کنند که حرف تازهای بزنند. آنها میتوانند رییس جمهور ساز باشند.
در فضای سیاسی کشور متاسفانه اکثر سیاستمداران ایران، حضور مستقیم در انتخابات را یک فعالیت سیاسی مثبت میدانند این در حالی است که زمین بازی سیاست بسیار فراخ است و همه نمیتوانند مهاجم نوک این بازی باشند.
انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نزدیک است. شما در این انتخابات هیچگاه نامزد تکراری یا رییس جمهور تکراری نمیبینید. دو حزب جمهوری خواه و دموکرات سعی میکنند در انتخابات ریاست جمهوری گزینههای جدیدی را وارد صحنه کنند. دموکراتها میتوانستند بعد از دوران جرج بوش، الگور را بازهم نامزد انتخابات کنند اما تصمیم گرفتند اوباما را به عنوان نامزد خود معرفی کنند. در کنار رفتار حزبی خود افراد نیز تمایل ندارند بعد از یک شکست و یا یک پیروزی بازهم وارد کارزار رقابت شوند.
شاید بهتر است برخی سیاسیون ایران به این نکته توجه کنند که هر فردی زمانی برای خود دارد و نمیشود هر دوره با حرفهای تکراری وارد صحنه شد و انتظار داشت مردم به ما اعتماد کنند.
ارسال نظر