هاشمی: جنتی با دلواپسان خیلی کنار آمده بود
سیدضیا هاشمی تهیهکننده سینمای ایران به تازگی مقابل فریدون جیرانی نشسته و درباره مسائل مختلفی صحبت کرده است. این تهیهکننده مدیریت فرهنگی کشور را فاقد برنامه مشخص و مدون میداند و معتقد است وزیر بعدی ارشاد در یکسال باقی مانده نمیتواند کار جدیدی انجام دهد بلکه فقط باید به وظایفش عمل کند.
در آخرین قسمت از برنامه سی و پنج، در ابتدای گفتوگو مجری اینبرنامه فریدون جیرانی با اشاره به اینکه سیدضیا هاشمی تاریخ سینمای جدید ایران است، به گفته او مصاحبه با این تهیهکننده قدیمی در دوبخش صورت میگیرد که به گذشته و بحثهای روز سینمای ایران مربوط میشود.
جنتی با دلواپسان و گروههای فشار خیلی کنار آمده بود
اولین سوال جیرانی درباره تغییر وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی است، او از هاشمی میپرسد فکر میکند این تغییر، در ساختار فرهنگی هم تغییری ایجاد میکند یا نه و آیا ضروری بوده است؟ که هاشمی اینطور پاسخ میدهد: «واقعیت این است که به نظرم این تغییر با توجه به اینکه پایان دولت است هیچ تفاوتی ایجاد نمیکند در این یکسال پیشرو هیچ وزراتخانهای کار جدی ندارد و نمیتواند انجام دهد، به خصوص که الان شش ماه اصلی سال هم گذشته. واقعیت کار سیاسی کشور ما این است که دو سال تنها برای فعالیت دولت وجود دارد، سال اول دستگرمی است تا ببینند اوضاع چگونه است، سال آخر هم که سال آخر است و فقط دو سال مابین میماند، در همه دولتها به همین صورت است. این است که آقای وزیر اگر میماند هم به حال ما فرقی نمیکرد شاید تنها به این جهت که به ما فشار بیاورد، موثر بود.»
جیرانی میپرسد منظور او از فشار آوردن چیست؟ که هاشمی ادامه میدهد:«فشارهایی که در روزهای آخر به سینما وارد کرده است زیاد بود. واقعیت این است که وزیر خیلی با گروههای معترض، دلواپسان یا فشار کنار آمده بود. شاید وضعیتمان بهتر هم بشود به نظرم الان که آقای وزیر نیست و چون پایان سال هستیم شاید کمتر به ما فشار بیاورند.»
جیرانی با اشاره به اینکه رضا صالحیامیری قرار است به جای علی جنتی عهدهدار وزارت ارشاد شود میگوید یعنی آن گروههای فشار قرار است با وجود صالحیامیری دست از مواضعشان بردارند، هاشمی نیز با توجه به اینکه صالحیامیری کاری قرار نیست بکند، میگوید: «اصلا کسی کاری نمیتواند بکند، اگر قدرترین مدیر کشور را هم بیاورید برای این چند ماه نمیتواند فعالیت جدی کند. نه میشود برنامهریزی کرد نه چیز دیگری. یک بحثی درباره فرهنگ داریم اینکه کشور ما فاقد استراتژی فرهنگی است. نمیتوانیم بگوییم که در این حوزه یک برنامه فرهنگی مدون داریم و قرار است به فلان نقطه دست پیدا کنیم، چون چنین چیزی وجود خارجی ندارد و مدیران مقطعی هستند، به خصوص در عرصه سینما مدیران ما چهارسالهاند. به همان منوال که گفتم سال اول آموزش ضمن خدمت، سال آخر هم انگیزه برای کار ندارند و فقط همان دوسال وسط است. دو سال چقدر میشود کار زیر بنایی کرد؟ تقریبا هیچی. برای همین است که سالنسازی که اصلیترین دغدغه سینمای ماست مغفول مانده و کسی فکری برای آن نمیکند. مثلا یک دورههایی اهمیت داده میشود و فرض کنید بودجههایی برای ترمیم و نگهداری اختصاص داده میشود اما باز هم برنامهای در کار نیست و استراتژی برای سالن سینما نیست.»
از نظر او تغییر مدام مدیران فرهنگی مزیت نیست بلکه عیب سیستم است: «هیچ مدیریتی در جاهای دیگر دنیا تغییر نمیکند. در کلام تغییرات صورت میگیرد، یعنی چه؟ یعنی وقتی رئیسجمهوری عوض میشود آن شخص و چند معاون تغییر میکنند اما اینجا تا نزدیک به آبدارچی عوض میشود. اصلا همه چیز سیاسی است، در همه دولتها هم هست. نمیخواهیم به کسی اتهام یا افترا بزنیم در همه دورهها همه را عوض میکنند. ما فاقد برنامهایم و هرکس میآید یک برنامه مقطعی کوچکی دارد و آن را پیش میبرد. عموما در عرصه سینما حداقل... من بخشهای دیگر را نمیخواهم قضاوت کنم البته در مجموعه ما همه یکی هستیم و همهچیزمان به همهچیزمان میآید... اما در بخش ما عیان است.»
نداشتن استراتژی فرهنگی و مدیران خوب به جنتی ضربه زد
جیرانی در ادامه به دوره سه ساله حضور جنتی اشاره میکند و نظر هاشمی درباره این مدت را جویا میشود: «ببینید اتفاقات مختلف وجود دارد، یعنی به نظرم همان فاقد استراتژی بودن ضربههای اساسی به وزیر زد یعنی وزیر برنامه مشخص و مدون نداشت. مشاوران به خصوص در عرصه سینما مشورتهای خوبی به ایشان ارائه ندادند.»
هاشمی در پاسخ به اینکه انتخاب ایوبی را درست میداند یا نه نیز میگوید: «من قضاوتی نمیکنم، چون باید گزینههای دیگر را میدیدیم و میگفتیم درست بود یا نه.» و جیرانی دوباره میپرسد به نسبت اتفاقات درست بود یا نه که هاشمی پاسخ جالبی میدهد: «من میخواهم بگویم اصلا اتفاقی نیافتاده است. اصلا اتفاق جدی در سینما در طی این سی و چند سال نیافتاده است! کی افتاده است؟ یعنی تصور کنید چهارسال قبل و چهار سال قبلتر... یعنی دورهای که دوستان ده سال بودند من خیلی هم دوستشان دارم اما برنامه داشتند؟»
با توجه به اینکه منظور هاشمی دوره مدیریت بهشتی و انوار است، جیرانی با هاشمی مخالفت میکند و میگوید آنها که برنامه داشتند اما هاشمی معتقد است این برنامه برای مردم نبوده و تفکر روشن خودشان بوده است: «این را نمیگویند استراتژی فرهنگی شما اگر قاعده سینما را بدانید یعنی بحث مخاطبشناسی، مضمون و شرایط فعلی کشور را بدانید و همه اینچیزها را ببینید؛ دوستان نداشتند چنین چیزی، یک ایدههایی داشتند که سینما را از یک جنبههایی دور بکنند، در این بخش موفق بودهاند، در یک بخش استراتژی داشتند. سینما روی پایش بایستد و بتواند سالنسازی را ادامه دهد، مهمترین بخش توسعه سینما بخش سالن است.»
جیرانی که معتقد است بحث سالن مربوط به فیلم است یعنی فیلم سرگرمکننده تولید شود که تماشاگر داشته باشد و این تماشاگر کسی را وادار کند که سالن بسازد، هاشمی اینطور نظر میدهد: «ببینید ما یک دورههایی داشتیم، دهه شصت و اواخر دهه هفتاد، واقعا رونق خوبی در سینما بود.»
جیرانی در تایید صحبتهای هاشمی به این اشاره میکند که در سال ۶۹ ما بیشترین بیننده سینما را داشتهایم، هاشمی نیز صحبتهایش را اینطور ادامه میدهد: «آمار را امروز حساب کنیم اصلا ارقام نجومی میشود. پس در کشور ما خیلی به این مربوط نمیشود که بگوییم حتما فروش سینما و رونق سینما باعث این اتفاق میشود. صفهای جلوی سینما آزادی را یادتان است؟»
البته جیرانی معتقد است که این روند ادامه پیدا نکرد که هاشمی میگوید: «بالاخره چند سال بود، ببینید امسال شش ماه این اتفاق افتاده و همه رو آوردهاند، هم سرمایهگذار آمده است هم برای سالنسازی فکرهایی شده است. البته معنایش این است که در مجموع کارهای دیگر اینقدر اشباع شده است -به خصوص در بحثهای تجاری- که رو آوردهاند به کار سینما و دیدهاند جایی هست که رونق تماشاگر وجود دارد، اما لازمه همه اینها این است که مدیر فرهنگی خط و برنامه بدهد.»
تنها مدیری که برنامه داشت زندهیاد سیفالله داد بود
جیرانی در ادامه میپرسد «یعنی تو معتقدی به جز دوره انوار و بهشتی که یک خط مشخص وجود داشت، مدیران فرهنگی دیگر اصلا برنامه نداشتهاند؟» که هاشمی میگوید: «برنامه نداشتند، خط داشتهاند» و جیرانی به دوره اصلاحات و حضور سیفالله داد اشاره میکند اما از نظر هاشمی در این دوره سیفالله داد نیز توفیق و وقت آن را نداشت: «آقای داد هم یک برنامهای داشت به روزمرگی خورد و گرفتار دوستان نااهل شد و ضربه خورد، قصههای آقای داد را که یادتان است؟ زندهیاد سیفالله داد بیشتر از سمت دوستان نزدیکش اذیت شد تا بیماریای که بعدها به او عارض شد، برنامهای داشت اما متاسفانه توفیقی به دست نیاورد. برنامه قانونمند شدن سینما را داشت و به طور کلی میخواهم بگویم که ما چون این تغییرات را داریم حتی فرض بگیریم آقای داد میماند، اگر این فشارهای سیاسی و تغییرات دولت اتفاق نمیافتاد ما میتوانستیم برنامهریزی داشته باشیم. ببینید امسال هر اتفاقی بیافتد باز پایان سال تغییرات جدی در مدیریت سینما به وجود میآید. ما دوباره باید صبر کنیم مدیر جدید بیاید و دوباره مذاکره کنیم و تازه راهکار را که یاد بگیرند ما را تحویل نگیرند! معنایش این است که فکر میکنند فهمیدند قضایا چیست و میگویند اینها را ولشان کنید.»
جیرانی با اشاره به اینکه در دوره اصلاحات که کم کم تصویب فیلمنامه و درجهبندی و ... برداشته با شرایطی که الان شتاب اطلاعات و فضای مجازی وجود دارد، او فکر نمیکند باید تصدی دولتی به حداقل برسد و کارهای زیربنایی بکند؟ که هاشمی در اینباره نیز میگوید: «ما به همه دولتها گفتهایم، زیربار نمیروند. تنها دولتی که آمد همه کارها را دودستی به بخش خصوصی داد زندهیاد داد بود. بعدیها مثلا در دوره آقای جلوه چنین اختیاراتی به آن معنا داده نشد؛ البته ایشان تلاشهای زیادی کرد اما اختلافات صنفی زیاد بود یا زیاد شد. برای اینکه ایشان بسیاری از مسائل صنفی را نمیدانست، در دوره آقای شمقدری ما به زور بسیاری از اختیارات را از او گرفتیم. این دوره که اصلا همه چیز را دولتی کردهاند. الان ما میگوییم ولله به نفع شماست، دست از سر شورای صنفی بردارید، مدیران میآیند در شورای صنفی شرکت میکنند و ...» به گفته او با اینکه شورای صنفی زیر نظر شورای عالی است اما آییننامهای دارد که دولت در آن دخالت کرده است.
جیرانی میگوید دولت رای مشورتی میدهد میتواند وتو هم بکند؟ که هاشمی میگوید به تازگی این اتفاق هم افتاده و دولت وتو هم کرده است: «در مورد چیزهای دیگر هم آنقدر احتیاط میکنیم و قانونمند عمل میکنیم که دولت چیزی نمیتواند بگوید، وگرنه اگر بتوانند میکنند. پیشنهاد میدهند، توصیه میکنند و بالاخره یک جایی سرنخ قضایا به دستشان که نگه دارند و ... ممیزیهای عجیب و غریب که اخیرا دارند میدهند اصلا جالب نیست. میخواستم این را عرض کنم که اختیارات را ندادند در حالی که یک خط قانون هم وجود ندارد که دولت حق دارد نظارت یا دخالت در صنف و شورای صنفی داشته باشد. مثال: تهیهکنندگان سینمای ایران باید از صنفشان تاییده بگیرند یا از ارشاد؟ تا الان از ارشاد میگرفتند! ما الان اصرار داریم بدون تایید ما ندهید.»
وقتی دولت یک طرف را میگیرد اختلاف به وجود میآید
البته جیرانی به اختلافاتی صنفی اشاره میکند که این کار را غیرممکن میکند، اما هاشمی نیز میگوید یکسال و نیم است این اختلافات برطرف شده و اتحاد برقرار شده اما باز هم دولت زیر بار نمیرود. با اینحال جیرانی معتقد است همین اختلافات باعث شده دولت قدرت بگیرد و نظارتش را بیشتر کند که هاشمی میگوید: «حالا که اختلافات برطرف شده باز هم نظارتش را کم نمیکند.»
او در ادامه مکانیزم اکران را مثال میزند که باید تنها به تهیهکننده و سینمادار مربوط باشد که در حال حاضر دولت نیز در آن مداخله میکند و احتمالا مدیران میاندستی که میترسند قدرتشان بروند اینکار را نمیکنند، در عوض کیفیت سالنهای نمایش که به عهده دولت است از سوی همه دولتها رها شده. به نظر هاشمی، به همین خاطر سینماهای ممتاز عموما درجه سه هستند.
جیرانی این سوال را مطرح میکند که در صورت دخالت نکردن دولت آیا صنف تهیهکنندگان با خانه سینما متحد خواهد بود که هاشمی میگوید اختلاف وقتی پیش میآید که دولت طرف یکی را بگیرد. او این پیشنهاد را مطرح میکند که تشکلها به اتحاد برسند تا قدرت مطلق در اینباره به وجود بیاید.
جیرانی البته باز هم صحبتش را صریحتر تکرار میکند و میگوید: «اگر یکی بشوید، شما و غلامرضا موسوی، منوچهر محمدی و فرشته طائرپور میتوانید با هم بسازید؟» هاشمی میگوید: «اگر بحث قدرت باشد نمیشود ساخت، اما اگر بحث خدمت باشد میشود.» با اینحال جیرانی میگوید سالهای دعوای رئیس مطرح بوده و الان هم شورای عالی رئیس ندارد بلکه دبیر دارد، که هاشمی هم میگوید این موضوع اختلافات را کمتر کرده. به گفته هاشمی این تشکل نمونهای در جاهای دیگر دنیا ندارد همانطور که خانه سینما نیز نمونه دیگری ندارد.
جیرانی با اشاره به صحبت علیرضا رئیسیان میگوید گویا این مدل در شوروی سابق بوده که هاشمی نیز این مسئله را تایید میکند، به گفته او این مدل اصلا از آنجا گرفته شده است که مجموعه کارفرما و کارگر یکجا قرار بگیرد تا تصمیم بگیرند.
هاشمی به نکته دیگری اشاره میکند و میگوید: «چرا این دوره آمدند کاری کردند که اتفاقا کارگردان و تهیهکننده رای نیاورند. یعنی یک طیفی که ثابت و دائم هست مینشیند برنامهریزی میکند که کسانی را که موثر هستند حذف کنند و به راحتی اینکار را میکنند.»
تحریم حوزه هنری توهینآمیز و تحقیر سینماست
هاشمی در بخش دیگری از صحبتهایش روند سالنسازی و بازسازی سینما کند میداند با اینحال بازسازی سینماها در شهرهای مختلف را جزو اقدامات خوب دولت عنوان میکند اما نظر جالب درباره عملکرد کلی دولت میدهد و میگوید: «یعنی دو کار خوب میکنند اما از آن طرف هم چهارتا لگد میاندازند و فیلمها آسیب میبیند. خب آنطرف هم ما امسال دو سه فیلم تحریمی از سوی حوزه داشتیم که این در شان حوزه هنری نبود. حوزهای که حاصل زحمات سالهای یک تیم زحمات زیادی کشیده است.»
هاشمی ادامه میدهد: «نگاه خصمانه به تولیدات و فیلمها مسئلهای را حل نمیکند. فرض بگیرید دولت در دولت به وجود میآید، ما تصور میکنیم وقتی دولت پروانهای میدهد دیگر فصلالخطاب میشود، شهرداری یا حوزه هنری یا هرجای دیگر نمیتواند بگوید من این فیلم را در سینماهایم نمیگذارم. نمیتوانی، مال شما نیست، مال بیتالمال است. ما جایی شنیدم که اینجا یک تعریفهایی شده نه ولله اینها را ما تحویل کردیم و چنین چیزهایی در آن نبود.»
به گفته او در هیچ دورهای اینطور نبوده است که ببیند فیلم مجوزدار را اکران کنند یا نه و اضافه میکند: «این اصلا خیلی توهینآمیز و تحقیر است برای سینما، من ماندهام که چرا وزیر در زمان خودش اقدام نکرد، چرا رئیس سازمان سینمایی اقدامی نکرد. آن وزیر (دولت دهم) که اقدام کرد وجدانا بارها جلسات متعدد گذاشتند و وقتی ما ایستادگی کردیم آنها کمک کردند.»
با اینحال جیرانی معتقد است اختلافات در این زمینه در اواخر دولت قبل اتفاق افتاده است، هاشمی نیز میگوید: «حتی من میگویم (فیلمسازان) خطا بکنند، چرا توقیف میکنید بروید شکایت کنید بگویید در این بخش توهین شده، قوه قضاییه رسیدگی میکند، قانون را رعایت کنید. این رفتار غیرقانونی است، این بلایی که دارد به سر سینما میآید یعنی فردا یک نهاد دیگری هم میتواند وارد این مسائل شود.»
نظر هاشمی این است که مسئله به وجود آمده دو راه بیشتر ندارد: «یکی قدرتنمایی که بگوییم تحریم کنید ما هم تحریم میکنیم (که این کار را کردیم در آن زمان سینما آزادی و ... چندین ماه فیلم نداشتند و فیلمهای تکراری نمایش میدادند) الان هم نمیخواهیم وارد این جریان شویم اقتصاد سینما و فیلمهای بچهها صدمه میبیند و فضای ناامنی به وجود میآید و ما دوست نداریم این کار را بکنیم. راه دوم این است که دولت به عنوان یک عاقل یک جایی آنها را بخواهد و بگوید این اتفاقات اصلا در شان سینمای ایران نیست. این رفتار و اختلافات در شان سینما نیست. والا راه دوم همان مقابله به مثل است که این یک دعوای جدید است و این اصلا خوب نیست.»
هاشمی به این موضوع اشاره میکند که کشور ایران در امنیت مطلق به سر میبرد اما در فرهنگ اینطور نیست: «در حوزه فرهنگ داعشوار داریم زندگی میکنیم!» به گفته او اینکه فیلمی را به این صورت نمایش ندهند ظلم است.
رفتار متناقض مسئولان هیچوقت از ذهنم پاک نمیشود
او در ادامه به ماجرای دو فیلم توقیفشدهاش در زمان عزتالله ضرغامی یعنی «دیدار» و «آدم برفی» اشاره میکند که سه سال پیگیری درباره آنها را ادامه داده است: «سال ۷۶ تمام شد و پروانه نمایش گرفتیم و نمایش دادیم که هیچ صدایی از کسی درنیامد. بعد از اینکه «دیدار» هم اکران شد، آقای ضرغامی در طول دوره ده ساله حضورش در تلویزیون هرسال در همه شبکهها «آدم برفی» را پخش میکرد.»
آنطور که هاشمی توضیح میدهد شورای پروانه نمایش وقت بدون وارد کردن اصلاحیه به طور کلی «آدم برفی» را توقیف کرده بود و بعد هم که کار به اصلاحات کشیده شده بود از فیلم تنها سی دقیقه باقی میماند: «میگفتند اکبر عبدی زن اصلا نباید وجود داشته باشد! که این اصلا به نظر من شوخی بود. به «دیدار» اصلا اصلاحیه ندادند توقیف بود. بنابراین میخواهم بگویم کسی پاسخگو نبوده است و اگر کسی بگوید من به خاطر آن سالها اینقدر ضرر و زیان دیدهام اصلا کسی پاسخگو نیست. میگویند یک مدیری بوده و رفته است.»
از نظر او چنین حکمهایی درباره فیلمها کاملا سلیقهای بوده و آثار سوءاش را در این سالها گذاشته است: «از ذهن من که هیچوقت این رفتار متناقض مسئولین پاک نمیشود فکر میکنم در جامعه هم همین بوده. مثلا فکر کنید فیلم روی پرده رفته و بعد برای ورود به سینمای خانگی با کلی اصلاحات مواجه میشود، قدیم برعکس بود. نمایش خانگی آزادتر بود و پرده خیلی محدود بود. یعنی مدیریت فرهنگی سیاست روشنی ندارد و تا کنون نداشته، هرکسی یک اتاق فکر تشکیل میدهد و درست و غلطش هم برایش قابل تشکیل نیست.»
وزیر جدید فقط به وظایفش عمل کند
در ادامه جیرانی دوباره بحث را به تغییر وزیر میبرد، که هاشمی اینطور میگوید: «در شش ماه آینده هیچکس هیچکاری نکند، اصلا نمیتواند بکند. مثلا ما یک چیزی را میخواهیم اما میرود و به در بسته میخورد. ما یک برنامههایی درباره سینما تا پایان سال داریم اما من فکر میکنم هیچکاری نکن. جشنواره و اکران نوروز را داریم.» به گفته او ایستادن پای فیلمها و پروانه نمایشها جزو وظایف وزیر است اما انتظار کار جدیدی از او نمیرود. او نتیجه انتخابات آینده را نیز چندان قابل پیشبینی نمیداند.
بنابراین او انتظار دارد وزیر به وظایفش عمل کند و کار جدیدی نکند، از نظر هاشمی جنتی گاهی پای این وظایف میایستاد و گاهی هم نمیایستاد. او چشم امیدی به بودجه سال آینده نیز ندارد و دولت را بیبضاعت و فقیر و در بخش فرهنگی حتی مستضعف توصیف میکند و کمکهای دولت به سینما را کمیتهامدادوار میخواند.
از نظر این تهیهکننده ما تولید اضافه نیز داریم و دولت بهتر است بگذارد سینما روی پای خودش بایستد. او به فیلمهای در انبار خوابیدهای که با حمایت فارابی به خصوص در حوزه کودک ساخته شده اشاره میکند.
جشنواره عمار پول نمیگیرد؟ عمرا!
او همچنین به جشنوارههای بسیاری که برگزار میشود انتقاد دارد و معتقد است همه آنها پول هم میگیرند: «همه اینها میآیند کمک میگیرند این خبرها نیست، به خاطر ویژه بودنشان (اشاره او به جشنواره وحدت اسلامی و غیره است که جیرانی گفته بود)؛ مثلا فکر کنیم عمار پول نمیگیرد؟ مگر میشود؟ عمرا! اصلا باید به اینها کمک کنید اصلا باید خانه و دفتر هم ببری و بهشان بدهی. من میخواهم بگویم ما اینهمه جشنواره میخواهیم چه کار کنیم؟»
جیرانی به این موضوع اشاره میکند که جشنوارهها شکل سیاسی پیدا کردهاند و هرکدام قرار است نماد یک جریان سیاسی باشند که هاشمی میگوید: «اما واقعیت این است که کاری هم نکردهاند، شما میدانید در جشنواره مقاومت تولید فیلم جنگی یا انقلاب به وجود نیامد. ابدا.» او معتقد است آمارهای ارائه شده درباره جشنواره را نمیتوان در جامعه دید.
به گفته هاشمی تنها جشنواره فجر است که مردم به آن اهمیت میدهند و تاثیر دیگر جشنوارهها را نمیتوان در جامعه و روی پرده دید بلکه فقط یک شغلی برای یک سری به وجود آمده است.
جیرانی میپرسد تو بودی با فارابی چه میکردی؟ که هاشمی پاسخ میدهد: «میبستم و باور کنید به نفع آن نیرو هم هست که بروند جای دیگر کار کنند.»
نظر او این است که این نیرو را نباید فی امانالله رها کرد بلکه باید حق و حقوقشان را هم دارد و در حال حاضر حضور فارابی دیگر ضرورتی ندارد: «تمام اینها را بدهید من با یک نیرو هر روز برای شما فیلمها را آنالیز میکنم. با یک نرمافزار، ما برنامه و نیرویش را هم داریم و در آینده داریم بازار فیلمنامه برای تهیهکنندگان ایجاد میکنیم.» اینطور که او توضیح میدهد به این صورت قرار است طراحی پروژه تعریف شود.
هاشمی سالن سینما و فیلمنامه را دو مشکل اصلی سینمای ایران میداند و در کنار آن تعریف تهیهکننده نیز قرار است مشخص شود.
او در بخش دیگری از این گفتوگو با اشاره به جایگاه مهم تهیهکنندگی وارد این عرصه میشود او وارد شدن بابک زنجانی به این وادی را نیز اشتباه میداند و معتقد است با اینکه این امکان بسیار کم وجود دارد اما برخی با قصد پولشویی وارد تهیهکنندگی میشوند: «ما تهیهکنندگانی با پولهای مشکوک را میگوییم، نه کسانی را که منبع پولشان مشخص است.» هاشمی بالا رفتن دستمزدها را نیز در برخی موارد نشانه چنین چیزهایی میداند. به گفته او وظیفه اتحادیه تذکر در این موارد است.
ارسال نظر