آیا آمریکا آبستن یک شگفتی انتخاباتی است؟
در حالی که کمتر از دو هفته تا موعد برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا زمان باقیست تحلیلگران در پی یافتن پاسخ این پرسش هستند که ترامپ جانشین باراک اوباما خواهد بود یا کلینتون؟
خبرآنلاین نوشت: در حالی که کمتر از دو هفته تا موعد برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا زمان باقیست تحلیلگران در پی یافتن پاسخ این پرسش هستند که ترامپ جانشین باراک اوباما خواهد بود یا کلینتون؟
عدم قطعیت اساسی: کنشگری انسان و رفتارهای خاص انتخاباتی
رقابتهای انتخاباتی به عنوان یک پدیده اجتماعی در ایالات متحده آمریکا دارای عدم قطعیتهای اساسی است. مهمترین عدم قطعیت در انتخابات، کنشگری انسان و غیرقابل پیشبینی بودن رفتار انتخاباتی انسانها است. رفتار انتخاباتی افراد تحت تاثیر مولفههای سیاسی، روانی، اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و ... است. دامنه مولفهها و روندهای تاثیرگذار بر رفتار انتخاباتی بسیار گسترده و شناخت و مدیریت همه آنها امری به غایت سخت و پیچیده است و همواره ""شگفتیهای انتخاباتی"" از این عدم قطعیت ایجاد میشوند.
طی ۵۷ دوره انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا همواره شاهد رفتارهای خاص انتخاباتی و بروز شگفتیهای انتخاباتی بودهایم. منظور از شگفتیهای انتخاباتی یعنی حادث شدن نتیجهای مخالف با روندهای موجود، جهتگیری رسانهای و جو غالب بر جامعه. مثلا انتخاب آبراهام لینکلن به رغم محبوبیت و جایگاه حزبیِ رقیب دموکراتش و ضعف مالی شدید لینکلن و عدم حمایت گروههای ذینفوذ، انتخاب ریگان به رغم پیشینه بازیگری و رفتارها و صحبتهای غیرحرفهای، انتخاب باراک اوباما به رغم سیاه پوست بودن و داشتن رفتارهای خاص سیاسی. انتخاب نشدن جان مک کین به رغم انتخاب یک خانم- سارا پئلین- به عنوان معاون خود، در فضایی که اغلب کارشناسان احتمال میدادند جامعه به سمت پذیرش و استقبال از مدیریت خانمها پیش میرود.
مروری بر تاریخچه انتخابات در ایالات متحده نشان میدهد که شخصیت، ویژگیها و تواناییهای فردی کاندیداها نقش برجستهای در مدیریت رفتار انتخاباتی افراد دارد و به شرط شناخت این تواناییها امکان پیشبینی درست رفتار انتخاباتی افراد جامعه تسهیل میشود. محوریت دو حزب جمهوریخواه و دموکرات در صحنه سیاسی کشور، باعث شکلگیری ذهنیتی دوقطبی در بین اغلب افراد جامعه شده است و بر همین اساس ذهنیتی که از روسای جمهور منتسب به هر یک از این احزاب در بین مردم ایجاد میشود در انتخاب آنها به شدت تاثیرگذار است. به همین دلیل اغلب کارشناسان یکی از عوامل اصلی شکست جان مک کین در رقابت با باراک اوباما را ذهنیت بدی که مردم از عملکرد جمهوری خواهان در دوران جورج بوش پسر داشتند میدانند.
با اینکه اغلب افراد در ظاهر، جامعه آمریکا را نماد سنتشکنی و ترویج تکثرگرایی میدانند اما نگاهی بر سرچشمههای قدرت در آمریکا و رفتارهای انتخاباتی ادوار گذشته نشان میدهد که هنوز بخش اصلی قدرت و سیاست در این کشور بر باورها و هنجارهای سنتی استوار است.
مهمترین سوالی که بعد از انتخاب سارا پئلین به عنوان معاون جان مک کین در محافل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مطرح شد این بود که به فرض مرگ ناگهانی جان مک کین، آیا پئلین به عنوان یک زن قادر است کشتی عظیم سیاستهای آمریکا را در جهان آشوبناک رهبری کند؟ بعبارتی برخلاف ظواهر امر، هنوز هم باورهای سنتی آمریکایی از سپردن سکان رهبری جهانی به یک زن بیمناک است.
برخلاف آنچه که در رسانهها و فیلمهای هالیوودی دال بر غلبه عقلانیت و تصمیمهای منطقی در جامعه آمریکا می بینیم مطالعه ادوار گذشته انتخابات در این کشور حاکی از غلبه فضای احساسی و شور و هیجان انتخاباتی است. به عبارت بهتر گستردگی رسانهها و تاثیرگذاری شدید بر افراد و سبک خاص زندگی آمریکایی با تقویت حرکات جمعی باعث به وجود آمدن فضایی احساسی بخصوص با تحریک رسانهها شده است. از این روی این ویژگی نیز بر پیشبینی ناپذیری رفتارهای انتخاباتی افراد میافزاید.
عدم قطعیت ساختاری: گروههای ذینفوذ و مدیریت فضای رسانهای و مهندسی افکار عمومی
عدم قطعیت دیگری که در رقم خودن سرنوشت انتخابات در ایالات متحده آمریکا تاثیر اساسی دارد جهتگیری گروههای فشار و ذینفوذی است که فضای رسانهای را مدیریت میکنند و اغلب سازماندهی پیچیدهای دارند که بر اساس منافع طراحی و نظام یافتهاند و به شدت سیال بوده و قابلیت تغییر و تحول در موقعیتهای مختلف دارند و وظیفه اصلی آنها تلاش برای مدیریت افکار عمومی و مهندسی فضای اجتماعی جامعه است.
عدم قطعیت نهایی: رخدادهای پایانی
عدم قطعیت سومی که در پیچیدگی پیشبینی نتایج انتخابات ریاست جمهوری در ایالات متحده آمریکا تاثیر اساسی دارد رخدادهای پایانی است یعنی اتفاقاتی که در چند روز آخر انتخابات، موجی از احساسات را در جامعه حاکم خواهد کرد. هر دو کاندید برای روزهای پایانی سیاستهای پیچیدهای اتخاد خواهند کرد تا بتوانند فضای احساسی جامعه را مدیریت کنند.
طی چند روز گذشته برخی افشاگریها از زندگی خصوصی هر یک از دو کاندید، برخی آشوبگریها در قالب به آتش کشیدن دفتر حزب جمهوری خواه در یکی از ایالات، خشونت آفرینی در سخنرانیهای ترامپ توسط عوامل و نیروهای دموکرات و انتشار برخی اسناد محرمانه از سوی سایت ویکی لیکس توانسته است بسیاری از معادلات انتخاباتی را به هم بزند.
جامعهای را در نظر بگیرید که بیشترین حساسیتهای اجتماعی، وسیعترین افکار عمومی منسجم، سبک زندگی خاص، پتانسیل بالای اقدام احساسی و برخی باورهای سنتی با چاشنی اتفاقات و اقدامات غیرمنتظره همراه شود. بیشک این چاشنی میتواند نتایج، معادلات و روندهای موجود را تغییر دهد و شگفتیهای دیگری خلق کند.
نتیجهگیری
در حال حاضر اینگونه به نظر میرسد که مولفهها و روندهای موجود اعم از حمایتهای و فضاسازیهای رسانهای- در قالب نظر سنجیهای مختلف- ، مدیریت و مهندسی افکار عمومی، برآیند نیروها و گروههای فشار و حتی صحبتها و عکسالعملهای ترامپ و ... همگی حاکی از پیروزی هیلاری کلینتون کاندیدای حزب دموکرات بر دونالد ترامپ کاندیدای جنجالی حزب جمهوری خواه دارد. به این موارد باید درگیریهای درون حزبی و مخالفت شدید سناتورهای متنفذ حزب جمهوری خواه با نامزدی دونالد ترامپ و حتی اعلام حمایت برخی از آنها از هیلاری کلینتون را نیز افزود.
اما مطالعه سه عدم قطعیتی که فرآیند و نتیجه انتخابات را در نهایت شکل خواهند داد بر پیچیدگی این عدم قطعیتها و عجولانه بودن پیشبینی پیروزی کلینتون دلالت دارد. زن بودن کلینتون در یک جامعه نیمه سنتی نه تنها نقطه قوت بلکه میتواند نقطه ضعف وی شود. شخصیت عجیب و غریب دونالد ترامپ در جامعه احساسی آمریکا نه تنها نقطه ضعف که میتواند نقطه قوت ترامپ باشد همانطوری که ریگان شد. در جامعهای که این روزها به سمت سادگی و صداقت سوق یافته است و سادگی و صداقت در فیلم ها و برنامهها، به عنوان الگوی زیست مطلوب قلمداد میشود صداقت و حماقت ترامپ در مقابل ظاهرسازی شدید کلینتون میتواند ذهنیت مثبتی در بین عامه مردم ایجاد کند. علیرغم میل باطنی خود میخواهم حتی به این نکته هم اشاره کنم که در جامعه فعلی آمریکا، حتی ممکن است انتشار فایل صوتی که نشان میداد ترامپ در مورد خانمها چگونه فکر میکرده و رفتار کرده است به نفع وی تمام شود.
در نهایت با توجه به ادراکات شهودی نویسنده و برخی تحلیلگران، شرایط برای خلق شگفتی دیگری در پنجاه و هشتمین انتخابات ریاست جمهوری آمریکا فراهم است تا بار دیگر غیرقابل پیش بینی بودن رفتارهای انتخاباتی افراد سطحی بودن پیشبینیهای اولیه را نشان دهد.
ارسال نظر