وداع ياران «عسگراولادی» با سياست!

موتلفه متولد شد؛ شايد این جمله عجيبي باشد؛ چرا كه اين حزب از سال ۱۳۴۲ فعاليت خود را آغاز كرد و استفاده از واژه تولد براي اين حزب باسابقه شايد چندان قابل درك نیست، اما زماني كه به فراز و فرودهاي موتلفه و همچنين به خبري كه روز گذشته منتشر شد مبني بر اينكه اين حزب به دنبال تشكيل جامعه نمونه اسلامي است دقت شود، اگر از واژه تولد هم استفاده نشود بايد «بازگشت به خود» را درباره موتلفه به كار برد.

روزنامه آرمان امروز - مطهره شفيعي: موتلفه متولد شد؛ شايد این جمله عجيبي باشد؛ چرا كه اين حزب از سال ۱۳۴۲ فعاليت خود را آغاز كرد و استفاده از واژه تولد براي اين حزب باسابقه شايد چندان قابل درك نیست، اما زماني كه به فراز و فرودهاي موتلفه و همچنين به خبري كه روز گذشته منتشر شد مبني بر اينكه اين حزب به دنبال تشكيل جامعه نمونه اسلامي است دقت شود، اگر از واژه تولد هم استفاده نشود بايد «بازگشت به خود» را درباره موتلفه به كار برد.

موتلفه آن‌طور كه در تاريخچه اين حزب اشاره شده، از ائتلاف ۳ هيات مذهبي هيات مسجد امين‌الدوله، هيات مسجد شيخ‌علي و هيات اصفهاني‌ها شكل گرفته است، يعني مولفه مذهبي آن قوي‌تر از سياست ورزي است. اعصاي حزب موتلفه در قيام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ نقش موثري داشتند و بدنه مذهبي سنتي جامعه را در سال‌هاي قبل از انقلاب، عليه حكومت پهلوي بسيج كردند. پس از پيروزي انقلاب نيز به سازمان‌يافته‌ترين و منسجم‌ترين نيروي جناح راست كه بعدها اصولگرا نام گرفت تبدل شدند اما اين فرازها در زماني به نقطه فرود رسيد و ديگر از تاثيرگذاري پررنگ موتلفه خبري نبود و سياست‌ورزي گوي سبقت را از اهداف ديگر اين حزب ربود كه همين تمركز بر سياست ورزي سبب شد تا ديگر مانند قبل داراي جايگاه تاثيرگذاري نباشد و تنها به اندازه يك حزب سياسي براي آن ارزش قائل شوند.

چرا تاثيرگذاري موتلفه كم شد؟

آنچه سبب كاهش اعتبار و كمرنگ شدن نقش موتلفه شد را بايد در نيمه دهه ۸۰ جست‌وجو كرد، يعني همان سال‌هايي كه محمود احمدي‌نژاد با حمايت احزاب اصولگرا مانند موتلفه بر كرسي رياست‌جمهوري نشست و كمي بعد بر طبل عدم نياز به احزاب كوبيد. علاوه بر اين هنوز در اذهان هست كه بزرگان جريان اصولگرا مانند مرحوم عسگر اولادي كه انتقادات خود را دوستانه با دولت مطرح مي‌كردند از دايره تاثيرگذاري خارج شدند؛ چرا كه طبق يك برنامه نانوشته جواناني به عرصه آمدند كه نه تنها سابقه و تجربه سياست ورزي نداشتند، بلكه حضور ريش‌سپيدان و احزاب باسابقه مانند موتلفه را سد راه رسيدن به اهداف خود مي‌دانستند.

آنچه عسگراولادي گفت؛ آنچه بادامچيان خواست!

بزرگان حزب موتلفه سال‌هاي سال بر محدود نكردن فعاليت‌هاي اين حوزه در بخش سياست‌ورزي تاكيد كردند، مانند سال ۹۱ كه مرحوم عسگراولادي گفته بود:«ما هيچ‌وقت در انديشه حفظ خود نبوده‌ايم. راهبرد اصلي ما فراتر از دغدغه‌هاي ماندن يا بودن در قدرت است» و همچنين اهداف ۱۵ ساله حزب موتلفه را اينگونه بيان كرده بود كه«قدرت سازماندهي شايسته براي بسط و دفاع از ارزش‌هاي انقلاب اسلامي و تربيت‌كننده نيروهاي مناسب و با ارائه برنامه و آماده‌سازي براي اداره كشور، توانا در توليد گفتمان مطلوب، نافذ بر افكار عمومي و تاثيرگذار در شكل دهي و مديريت مطالبات اجتماعي مبتني بر الگوي جامعه نمونه اسلامي، مجهز به دانش زمان و توانا در تجزيه و تحليل شرايط و اجتماعي، مراقب در فرايند بسط گفتمان آرماني ولي امر مسلمين جهان و...» اما موتلفه تا چه اندازه توانست در اين مسير حركت كند؟ آيا همان‌طور كه مرحوم عسگراولادي بيان كرده است اين حزب دغدغه‌ماندن در قدرت ندارد؟

به اين سوال بايد با استناد به اظهارات نايب‌رييس شوراي مركزي حزب موتلفه، پاسخ منفي داد؛ چرا كه چندروز قبل بود كه اسدا... بادامچيان با تاكيد بر معرفي كانديداي رياست‌جمهوري ۹۶ از سوي اين حزب اظهار داشته بود:«اگر ديگر كانديداهاي اصولگرا به اين نتيجه رسيدند كه نامزد موتلفه اسلامي با توجه به سوابق و تجربيات يك حزب نيم قرني رجحان ويژه‌اي را دارد، از آنها خواهش مي‌كنيم كه به نفع او كنار بروند و براي حمايت از او فعال بشوند.» بادامچيان در اين جملات به نكته ظريفي اشاره كرده است، يعني از امتياز تجربه و سابقه حزب موتلفه در راستاي موفقيت براي حضور در قدرت بهره برده است كه اين موضوع با آرمان‌هاي اعلام شده اين حزب همخواني ندارد.

خداحافظي موتلفه با سياست

بي ترديد با توجه به كمرنگ شدن نقش موتلفه در معادلات اصولگرايان درخواست حمايت از كانديداي اين طيف چندان عملي نخواهد شد و ظاهرا اعضاي باتجربه اين حزب پي به اين واقعيت برده‌اند و برايشان مسجل شده كه هويت موتلفه با رقابت سياسي همخواني ندارد. از همين روست كه ديروز پرونده جديدي در اين حزب گشوده شد؛ پرونده‌ای که هدفي متفاوت را دنبال مي‌كند كه آن هم بازگشت به اهداف مشابه در بدو تاسيس است. ديروز تشكيل جامعه نمونه اسلامي از برنامه‌هاي اين حزب عنوان شد. دبيركل حزب موتلفه اسلامي با اشاره به مراحل تاسيس حزب موتلفه اسلامي براي مقابله با تفكرات ماركسيستي گفت: ويرايش نهايي اساسنامه موتلفه اسلامي را شهيد بهشتي انجام داد.

محمدنبي حبيبي خاطرنشان كرد: ايشان قبل و بعد از ويرايش اين اساسنامه در كلاس‌هاي درسشان، حكومت اسلامي تدريس مي‌كردند. موتلفه اسلامي در واقع پيروان راستين مكتبي بود كه روي اين جمله شيطاني «دين افيون ملت‌هاست»، خط بطلان كشيد. وي با بيان اينكه«جنگ و تقابل ايدئولوژيك همچنان ادامه دارد و خواهد داشت»، تصريح كرد: امروز غربي‌ها با تمام قوا براي مقابله با تفكر حكومت ديني با تفكر سكولاريستي به ميدان آمده‌اند. غربي‌ها حتي يك گام فراتر برداشتند و معتقدند حكومت نبايد ايدئولوژيك باشد. وي گفت: اين رطب خوردگاني كه منع رطب مي‌كنند، در تمام كشورهاي‌شان بر مبناي ليبرال دموكراسي حكومت تشكيل داده‌اند. آيا اینکه درفرانسه رعايت حجاب را براي دختر بچه‌هاي دبستاني به‌وسيله قانون منع مي‌كنند يك كار ايدئولوژيك نيست؟

اين نصيحتي كه به ما مي‌كنند و مي‌گويند حكومت اصلا نبايد ايدئولوژيك باشد، از آن حرف‌هايي است كه هيچ پايه‌اي حتي در ذهن آلوده خودشان هم ندارد. وي اظهار كرد: ما بر سر عقيده خود به هر قيمتي ايستاده‌ايم. وزير اسبق دفاع آمريكا مي‌گفت ما با تسبيح و سجده مشكلي نداريم، بلكه با مفاهيمي همچون جهاد و حكومت اسلامي مخالفت داريم. حبيبي تصريح كرد: البته ما حكومتي كه افرادي آن را تشكيل دهند و در آن به واجبات و احكام الهي بي‌توجهي كنند، حكومت اسلامي نمي‌دانيم و پاي اين جريان هم به خصوص پس از انقلاب اسلامي يك ملت ايستاده است. وي افزود: اگر كسي مبناي عقيدتي نداشته باشد و بخواهد حكومت تشكيل دهد، حتي حاضر نيست يك سيلي بخورد. شهداي ۲۶ خرداد سال ۴۴ موتلفه اسلامي با عقايد كامل به مباني اسلامي به ميدان آمدند و مردانه هم ايستادند.