سودهای میلیاردی از کتاب های کمک آموزشی
مثل لوبیای سحرآمیز، کنکورآنقدر بزرگ شد و شاخ و برگ داد، آنقدر ریشه دواند و جای پایش را سفت کرد که ازآن غولهایی متولد شدند که دیگر شاخشان شکستنی نیست.
تجارت میلیاردی کنکور، نردبان ثروت و نفوذ خیلیها را بلند کرد؛ نردبانی که از آن بالا این امکان را به ناشران میداد تا ببینند قبلازماراتن کنکور نیز جمعیتی ایستاده اند که میتوان خوراکی آموزشی برایشان تهیه کرد و درچرخه تجارت آموزشی نگهشان داشت.
ناشران کتابهای کمکآموزشی، زیرپوستی و چراغ خاموش سراغ مدارس مختلف میروند، تبلیغ میکنند، پوستر میچسبانند، تراکت پخش میکنند و در مخاطبانشان نیازی کاذب میپرورانند، همانند یک عطش شدید برای آب، تا هرکه دستش از کتاب کمک آموزشی کوتاه ماند، احساس خسران کند.
حالا دیگر نه فقط دبیرستانیها آن هم به بهانه کنکور که دانش آموزان ابتدایی، حتی پیشدبستانیها به بهانه قوی شدن بنیه تحصیلی و دورخیزی مطمئن برای کنکور، دنبالهروی همان نیاز کاذب شدهاند و مشتری داوطلبانه یا شکار شده موسساتی که بیش از هرچیز، پیرو قواعد کسب و کارند .
حمله از جبهه کمکآموزشی به کتابهای درسی
تابستانها در مدرسه غوغاست، این میرود و آن میآید، این پکیج میآورد و آن نمونه کتاب میدهد، این موسسه تبلیغ و آنیکی بازارگرمی میکند تا بالاخره یکیشان قاپ مدیر را میدزدد و مشتری ناشر کمکآموزشیاش میکند؛ اینها را مدیر یکی از دبیرستانهای تهران به جامجم میگوید مردی راوی رقابت سرسخت ناشران کتابهای کمک آموزشی و بازاریابانشان در مدارس.
او میگوید رقابت بهقدری فشرده است که یک وقت مدیر به خودش میآید و میبیند او مانده و چند صد کتاب کمک درسی که باید ازمیان ناشرانش یکی را انتخاب کند؛ ناشری که معمولا همانی است که مهارت جذب مشتری را دارد و خیلی خوب تخفیف میدهد؛ به گفته او حتی تا ۵۰ درصد.
سرنفوذ ناشران کتابهای کمکآموزشی در همین جذب مویرگی است، در تلاش بیوقفهشان برای تبلیغ در مورد موثر بودنشان واشاره غیرمستقیم به اینکه کتابهای درسی برای آموختن کافی نیست و نیاز به مکمل دارد.
حالت چهرهاش چیزی بین خوشحالی و اعتراض است؛ او معترض است به یک میلیون تومانی که پرداخته وخوشحال است از بغلبغل کتاب کمک درسی که دخترش از مدرسه به خانه آورده و دل پدر و مادر را قرص کرده که درسال منتهی به کنکور، شاگرد باسوادتری خواهد شد. این زن، مادر یکی از دانشآموزان مدارس پرآوازه غیردولتی پایتخت است که در گفتوگویش با جامجم البته چندان مطمئن نیست از نتیجهبخش بودن این کتابها در موفقیت دخترش، ولی تحتتاثیر تبلیغات امیدوار است که این کتابها موثر باشد.
یک میلیون تومان برای او که چند میلیون تومان نیز شهریه مدرسه پرداخته، باری اضافه بوده ولی چه کند که ترسیده اگر کتابهای کمک آموزشی را نخرد، فرزندش از دیگران عقب بماند و در ماراتن کنکور مغلوب شود.
این ترس، نقطه مشترک بسیاری از خانوادههاست که برخی مدارس نیزبه آن دامن میزنند؛ ترسی که حاصلش سرازیر شدن سود به جیب ناشران و سهامداران موسسات تولید کتابهای کمک درسی است.
نقص کتابهای درسی و یک تناقض
زمانی کتابهای درسی، پادشاه بودند، آنچنان با وجهه و پرصلابت که بیرقیب در مدارس تدریس میشدند . این صلابت اما بتدریج کمرنگ شد که یک سویش میرسید به افت کیفیت کتابهای درسی به مرور و تالیف کتابهای ناقص الخلقه که مصداق فراوان دارد و یک سویش برمی گشت به فعالیت بیتوقف رقبای آنها که کتابهای کمک درسی تالیف میکردند.
در واقع تالیف نقصدار و پر اما و اگر بعضی از کتابها در کنار مافیایی که هدفش کسب سود در بازار آبرومند درس و مشق است، بهعلاوه کسانی که تحتتاثیر تبلیغات، به خانوادهها القا میکنند که موفقیت تحصیلی در گرو استفاده از کتابهای مکمل است، اوضاع فعلی را به وجود آورده است .
یک ضلع این مثلث که به کیفیت کتابهای درسی و کفایتشان برای دانشآموزان برمیگردد، مسالهای است که آموزش و پرورش چندان اعتقادی به آن ندارد، چنانچه محیالدین بهراممحمدیان، رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی که سازمان متبوعش متولی تالیف کتابهای درسی است، چندی پیش بصراحت گفته بود برخی معلمان فقط برای این که کار خود در کلاس را آسان کنند از کتابهای کمکآموزشی استفاده میکنند.
حالا نیز فریبرز حمیدی، معاون ابتدایی آموزش و پرورش شهرتهران درگفتوگو با جامجم شیوه تالیف کتابهای درسی در سالهای اخیررا مناسب میداند بخصوص دردوره ابتدایی که نیاز به کتابهای کمک درسی را ازبین برده است. با این حال اما محمد الهی، کارشناس آموزش و پرورش به ما توضیح میدهد که برخی کتابهای درسی گنگ اند و برخی دیگر مثل شیمی، فیزیک و ریاضی به اندازه کافی سوال و تمرین ندارند و باعث میشوند دانشآموزان به کتابهای کمک آموزشی نیاز پیدا کنند.
البته حسین طلاییزواره، معاون سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی درگفتوگویش با جامجم این گفته را تائید نمیکند ولی چون میگوید کتابهای درسی براساس متوسط هوش و استعداد دانشآموزان نوشته میشود و افراد پایینتر و بالاتر ازاین سطح ممکن است به کتابهای مکمل نیاز پیدا کنند، معلوم است که بخشی ازاین نیاز واقعی است .
وی البته دغدغه کتابهای مکمل غیراستاندارد را دارد؛ کتابهایی که بهجای بازکردن افق دانشی دانشآموزان و دادن تمرینهای بیشتر برای ثبات یادگیری در آنها، حلالمسائل میشود و لقمه جویده را در دهان بچهها میگذارد و قدرت تفکر را ازآنها میگیرد .
درکنار این گفتهها اما تناقضی وجود دارد، آنطورکه محمد الهی میگوید تاکنون موضع وزارتخانه در قبال کتابهای کمک آموزشی مخصوصا تدریس آنها در ساعات رسمی مدرسه، موضعی مخالف بوده، ولی الهی میگوید میزان استفاده معلمان ازکتابهای کمک آموزشی در فرمهای نظارت و ارزشیابی برای آنها امتیاز محسوب میشود .
به این ترتیب آموزش و پرورش نیزبا این شیوه ارزشیابی، خواسته یا ناخواسته به بازار کتابهای کمک آموزشی رونق میدهد و این موسسات نیز که جو را موافق میبینند تلاش خود را برای ایجاد نیازکاذب در دانشآموزان مضاعف میکنند؛ دراین میان خانوادهها نیز با استقبال ازاین جریان به تداوم حیات این چرخه سودآور کمک میکنند.
درددل والدین
بچهها گیج میشوند، یک دستشان کتاب درسی است و یک دست دیگرشان چند کتاب کمک آموزشی، شب قبل از امتحان دمی این کتاب را ورق میزنند و دمی آن کتابها را ؛ اینها را مادر یکی از دانشآموزان ابتدایی شهرتهران میگوید و از این همه سردرگمی گله دارد. او نمیداند اگرکتاب درسی برای فرزندش کافی است پس چرا مدرسه، خانوادهها را وادار به خرید کمک درسیها کرده و بچهها به جای خواندن یک کتاب مجبورند چندین وچند کتاب بخوانند.
برخی مدارس آن هم اغلب غیردولتیها، داشتن کتابهای کمک درسی را مثل نان شب واجب میدانند ولی پدر یکی ازدانشآموزان معتقد است شاید بخشی از محتوای این کتابها کارایی داشته باشد، اما چه کسی باید پاسخگوی هزینهای باشد که به خانوادهها تحمیل میشود.
ارسال نظر