شوک تغییر مدیریت بر بدنه گردشگری
منابع رسمی شایعات مبنی بر معرفی مسعود سلطانیفر به عنوان گزینه جدید وزارت ورزش را تایید کردهاند و این به آن معنا است که سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری بار دیگر با تغییر مدیریت روبهرو خواهد شد.
سازمان ميراث فرهنگي، صنايعدستي و گردشگري از ابتدای شکلگیری در سال ۱۳۷۶ تاکنون ۹رئیس را به خود دیده است. سيد محمد بهشتي حدفاصل سالهای ۸۳-۷۶ حسين مرعشي از سال ۸۳تا ۸۴، اسفنديار رحيممشايي بین سالهای ۸۴ تا ۸۸، حميدرضا بقايي از سال ۸۸ تا ۹۰، روحالله احمدزاده کرماني یک دوره بسیار کوتاه در سال ۹۰، حسن موسوي دوره یکساله ۹۱-۹۰، محمدشريف ملکزاده از سال ۹۱ تا ۹۲، محمدعلي نجفي یک دوره کوتاه از شهريورماه ۹۲ تا بهمن همین سال و مسعود سلطانيفر از سال ۹۲ تاکنون سکان مدیریت سه حوزه میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری را به دست داشتهاند. بیشترین تغییرات مدیریتی در دوره دولت دهم رخ داد که ۴نفر طی چهار سال به سمت ریاست این سازمان رسیدند؛ تاجایی که روند اتفاقات صورت گرفته ثابت کرد تغییر مدیریت مداوم چگونه میتواند پاشنه آشیل سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری باشد.
پس از اتمام دولت دهم، فعالان گردشگری امیدوار بودند تغییرات پیدرپی در سطح مدیریتی سازمان به تدبیر دولت جدید پایان یابد؛ اما محمدعلی نجفی در ماههای نخست حضورش به عنوان ریاست سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، پس از کمتر از ۶ماه به دلایل شخصی استعفا داد تا مسعود سلطانیفر که پیش از آن از سوی مجلس نهم برای تصدی پست وزیر ورزش رد صلاحیت شده بود، به جایگاه معاونت رئیس جمهور برسد. در ابتدا انتقادات بسیاری نسبت به این انتخاب وجود داشت و بسیاری بر این باور بودند که سوابق سلطانیفر نشانی از فعالیتهای گردشگری یا میراث فرهنگی ندارد. اما به مرور زمان این معاون رئیس جمهور توانست با استفاده از فرصت به دستآمده از برجام و با کمک فعالان بخش خصوصی سر و سامانی به وضعیت گردشگری کشور دهد. حالا دقیقا زمانی که قرار است این درخت میوه دهد، خبر از تغییر مدیریت به گوش میرسد. برخی معتقدند این تغییر آنقدرها هم که تصور میشود، فاجعهبار نخواهد بود و رئیس بعدی سیاستهای کنونی را پی خواهد گرفت. اما برخی دیگر، تغییر را یک اشتباه سیاسی میدانند.
اشتباه تاکتیکی
یک استاد گردشگری دانشگاه تهران در اینباره میگوید: «با توجه به شناختی که نسبت به آقای سلطانیفر و این سیستم دارم، این جابهجایی را از منظر تاکتیکی یک اشتباه سیاسی میدانم و با آن از منظر یک کارشناس گردشگری موافق نیستم.» محمدتقی رهنمایی با ابراز اینکه جایگاه گردشگری در کشور به مراتب مهمتر از جایگاه ورزش است، ادامه میدهد: «سلطانیفر تازه داشت با کمک تیمش، در گردشگری به عنوان بخش کلنگی اقتصاد، تحرک ایجاد میکرد و کارهای عملیاتی صورت میداد. اما حالا در صورتی که این تغییر نهایی شود، ممکن است وقفهای در این حرکتها صورت گیرد.»
وی درباره گزینه جایگزین نیز تصریح میکند: «البته من نمیتوانم گزینهای را معرفی کنم چون در این زمینه تصمیمگیرنده نیستم؛ با اینهمه فکر میکنم کسی که جایگزین میشود باید در وهله نخست بر چیستی سه حوزه تحت مدیریت این سازمان واقف بوده و درباره آنها آگاهی داشته باشد.» به باور این استاد دانشگاه، کسی که در راس سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری قرار میگیرد باید جایگاه این سازمان را نه در نظام سیاسی بلکه در نظام فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی تبیین کند؛ این درحالی است که تاکنون مدیران این سازمان بیشتر وظایف خود را در نظام سیاسی ارزیابی کردهاند.
رهنمایی در اینباره خاطرنشان میکند: «البته تا زمانی که یک عزم سیاسی برای توسعه گردشگری شکل بگیرد، مدیریت سازمان باید سعی داشته باشد این حوزه را در نظام سیاسی بازتعریف کند. این کار تا حد قابلتوجهی در این یکی دو سال اخیر در زمان تصدیگری آقای سلطانیفر بر سازمان انجام شد و او سعی کرد اراده سیاسی را برای توسعه گردشگری شکل دهد.» این کارشناس در همین حال معتقد است در صورت تغییر احتمالی، مدیر جدید فرصت چندانی برای اقدامات جدید و ایدههای نو نخواهد داشت؛ چرا که به زودی موعد تغییر دولت خواهد رسید و تنها در صورتی که دولت فعلی ابقا شود فرصت برای عملی کردن ایدههای دیگر برای مدیر جدید ایجاد خواهد شد.
گره عدم ثبات مدیریتی بر تاروپود گردشگری
رهنمایی همچنین تاکید میکند: «گرچه این جابهجایی میتواند به گردشگری شوک وارد کند اما میتوان خوشبین بود در صورتی که رئیس جدید، سیاستهای کنونی را پی بگیرد، شاهد کندی چندانی در روند فعالیتهای عملیاتی نباشیم. از این رو بر این باورم که بیم چندانی نباید در این خصوص داشت.» او با یادآوری اینکه بعضا میبینیم مدیرانی که در نهادها و دستگاههای مختلف روی کار میآیند، برای مطرح کردن خود بدون توجه به سیاستهای خوب گذشته اعمال سلیقه میکنند، اظهار میکند: «امیدواریم این بار این اتفاق رخ ندهد و تدبیری به کار گرفته شود که همان خط مشی ادامه یابد.» این استاد دانشگاه در پایان تاکید میکند که بهتر است سلطانیفر از پذیرش مسوولیت جدید در وزارت ورزش معاف شود تا بتواند همچنان در سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری، سیاستهای اتخاذشده و تدوینشده در دو سه سال اخیر را اجرایی کند.
یک فعال بخش خصوصی نیز درباره تغییر احتمالی در مدیریت سازمان متولی گردشگری به خبرنگار ما میگوید: «متاسفانه این قسم تغییرات در سالهای قبل بسیار بیشتر بود. به صورت منطقی، مدیریت در نهادها و دستگاهها باید ثبات داشته باشد تا امکان عملی شدن سیاستها ایجاد شود.» علی اشرف واقفی با تاکید بر اینکه مدیر جدید زمان زیادی برای کارهای نو نخواهد داشت، خاطرنشان میکند که گزینه جدید باید سیاستهای کنونی را دنبال کند تا شوک چندانی به سازمان و گردشگری کشور وارد نیاید. او یادآور میشود که این تغییر تبعات خود را خواهد داشت و قطعا اگر ثبات مدیریتی در این حوزه دستکم ۵-۴ سال باشد، بیشتر میتوان به توسعه امیدوار بود.
گزینههای احتمالی
در همین حال اما برخی منابع خبری اعلام کردهاند محمد بهشتی و مهدی حجت گزینههای احتمالی جایگزین سلطانیفر هستند. محمد بهشتی که از سال ۷۶ تا ۸۳ ریاست این سازمان را البته در زیر مجموعه وزارت ارشاد به عهده داشت، کارنامه میراثی قویای دارد. او که اکنون رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، عضو شورایعالی میراث فرهنگی و گردشگری و رئیس کمیته ملی ایکوم ایران است، پیش از این رئیس سازمان میراث فرهنگی، مدیر جشنواره فجر و مدیر عامل بنیاد سینمایی فارابی و مشاور ارشد سازمان میراث فرهنگی نیز بوده است. او دارای مدرک کارشناسی ارشد مهندسی معماری از دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه شهید بهشتی و عضو پیوسته فرهنگستان هنر است.
فعالان گردشگری از جمله واقفی معتقدند بهرغم آنکه بهشتی شخصیتی فرهیخته، باسواد و روشن است، اما سابقه فعالیتهای میراثی او، این نگرانی را برای دستاندرکاران بخش گردشگری بهوجود میآورد که مبادا سایر حوزههای تحت مدیریت این سازمان زیر سایه میراث فرهنگی قرار گیرد؛ آن هم در شرایطی که ریشههای صنعت گردشگری در کشور جوان و ناتوان است و اندکی بیتوجهی به آن میتواند تمام رشتهها را پنبه کند. این فعال بخش خصوصی با اشاره به اینکه بهشتی در وضعیت جسمانی مناسبی نیز به سرنمیبرد، تصریح میکند: «با اینهمه چنانچه بدانیم در صورت انتصاب آقای بهشتی، گردشگری زیر سایه میراث فرهنگی قرار نخواهد گرفت، میتوانیم امیدوار باشیم که حضور ایشان هم برای سازمان مفید باشد.»
اما خود بهشتی در گفتوگو با «ایلنا» در مورد شایعه انتصابش به ریاست سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری ضمن ابراز بیاطلاعی از این مساله گفته است: «اکنون اصلا در ایران نیستم.» وی البته پیشنهادی نیز برای ریاست این سازمان ارائه نکرده و اظهار کرده است: «چیزی در این مورد به ذهنم نمیرسد.» گزینه دیگر، مهدی حجت است؛ از روسای اسبق و بنیانگذاران سازمان میراث فرهنگی. او که دارای مدرک دکترای حفاظت از بناهای تاریخی از دانشگاه یورک انگلستان است، وقتی نجفی به ریاست سازمان رسید، بهعنوان قائم مقام سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در این سازمان حضور یافت. سوابق و عقاید او نیز نشان از گرایش غالب میراث فرهنگی در وی دارد؛ تا آنجا که برخی از فعالان صنعت گردشگری معتقدند چنانچه او در سمت قائم مقامی خود باقی مانده بود، شاید گردشگری به این سطح از توجه در سازمان مربوطه نمیرسید.
حالا تغییرات بهنگام دولت در سه وزارتخانه، برای سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی دارد به اتفاقی ناخوشایند و نابهنگام تبدیل میشود؛ معاونان این سازمان در اینباره سکوت کردهاند و کارمندان نیز از این تغییر احتمالی ناراضی به نظر میرسند. از سوی دیگر، انتصاب گزینههای مطرح شده ممکن است شائبه تناقض در سیاستهای گردشگری دولت را ایجاد کند؛ چه اینکه رئیسجمهور روحانی طی مراسم روز جهانی گردشگری در سال جاری بر اینکه سازمان مذکور باید نخست به جنبه گردشگری توجه داشته باشد، تاکید ضمنی کرد و حالا انتخاب یک مدیر میراثی برای سازمانی که بهتازگی دارد در مسیر توسعه صنعت گردشگری حرکت میکند، یک عقبنشینی غیرمنطقی خواهد بود.
ارسال نظر