اردشیر زارعی قنواتی در روزنامه شرق نوشت: بحران یمن و نقش عربستان در رهبری ائتلاف جنگی علیه این کشور به بهانه حمایت از «عبدربه منصورهادی»، رئیسجمهوری موقت و مستعفی این کشور، بهتازگی با افزایش سرسامآور تلفات غیرنظامیان، ابعاد جدیدی به خود گرفته است.
اردشیر زارعی قنواتی در روزنامه شرق نوشت: بحران یمن و نقش عربستان در رهبری ائتلاف جنگی علیه این کشور به بهانه حمایت از «عبدربه منصورهادی»، رئیسجمهوری موقت و مستعفی این کشور، بهتازگی با افزایش سرسامآور تلفات غیرنظامیان، ابعاد جدیدی به خود گرفته است.
حملات مداوم این ائتلاف به مراکز درمانی و آموزشی از یک طرف و هدفقراردادن مراسمهای پرجمعیت عروسی و ترحیم از طرف دیگر نهتنها میزان فشار افکارعمومی و نهادهای حقوقبشری را بر ریاض افزایش داده است که به دلیل انتقاد از متحدان غربی این کشور از واشنگتن گرفته تا بروکسل، از طرف دیگر امکان حمایت خارجی از ائتلاف را به میزان زیادی کاهش داده است.
حمله هوایی ائتلاف به رهبری عربستان روز شنبه هشتم اکتبر به مجلس عزاداری پدر وزیر کشور دولت موقت حاکم بر صنعا که به کشتهشدن حداقل ١٤٠ نفر و زخمیشدن بیش از ٥٠٠ نفر انجامید، همان «شوک بزرگ» بود که کاسه صبر افکارعمومی بینالمللی را لبریز کرد. هرچند قبل از این حمله نیز به واسطه نقض آشکار حقوق بشر و کشتار کودکان به وسیله ائتلاف عربی در فقیرترین کشور عرب از طرف بازرسان سازمان ملل متحد و دیگر نهادهای امداد بینالمللی بهصراحت از ریاض بهعنوان متهم اصلی در فهرست «جنایت علیه کودکان» نام برده شده بود اما معمولا با مماشات جهانی و باجخواهی مالی رهبران عربستان از این نهادها و دولتهای متحد نادیده گرفته میشد.
تفاوت موضوع یمن با بحران سوریه در اینجا بود که در این کشور جنگ تروریستی به مفهوم کنونی آن وجود خارجی ندارد و یک جنگ سیاسی - نظامی بین دو نیروی رقیب تلقی میشود ولی در سوریه امروز کارزار و جنگ بین تروریسم جهانی با دولت «بشار اسد» که در مقیاس بزرگ با دخالت تمام بازیگران منطقه و جهانی، خارج از کنترل در حال انجام است. در یمن ائتلاف حوثی - صالح بهعنوان دو نیروی سیاسی، جنگ خود را با حامیان رئیسجمهوری فراری و موردحمایت عربستان انجام میدهند و تروریسم بینالمللی جایگاه آلترناتیوی در این موقعیت ندارد.
درحالیکه سوریه درگیر یک جنگ تمامعیار بین ارتش دولتی و متحدان منطقه و بینالمللی آن با گروههای تروریستی شناختهشده از جمله «داعش» و جبهه النصره است که هماکنون با نام «فتحالشام» با حمایت متحدان خارجی آن انجام میشود که مقایسه این دو با هم هیچ توجیه حقوقی و سیاسی نخواهد داشت. بههمیندلیل در بحران و جنگ یمن راه برای سیاستهای «الاکلنگی» و بازیهای سیاسی در جهت حمایت توجیهگرایانه در قبال اقدامات و حملات کور علیه غیرنظامیان تا حدود زیادی سخت خواهد بود.
در چنین شرایطی فشار افکار عمومی، نهادهای حقوقبشری و حتی بخشهایی از نهادهای حکومتی در میان متحدان عربستان موجب ناخرسندی و نارضایتی بین آنان شده است. هرچند این فشارها در عرصه نهادهای دولتی در طیف حامیان غربی عربستان تا حدودی از سیاست توجیه و مهار خشم افکار عمومی پیروی میکند ولی نادیدهگرفتن آن بهخصوص بعد از آخرین حمله به صنعا برای این دسته از متحدان سخت به نظر میرسد.
برخلاف آنچه جریان اصلی رسانه درخصوص نادیدهگرفتن فجایع یمن دنبال میکند ولی گزارشات مستند بازرسان سازمان ملل متحد، پزشکان بدون مرز، صلیب سرخ جهانی و سازمان عفو بینالمللی نشان میدهد جنایت خاموش در یمن حتی در مقایسه با سوریه نیز بیسابقه بوده است. چنانچه به گفته همین نهادهای حقوقبشری در سوریه مناطق تحت محاصره ارتش و گروههای تروریست جمعیتی بالغ بر ٦٠٠ هزار نفر را شامل میشود درصورتیکه نزدیک دو سال است که تقریبا دوسوم یمن که در دست ائتلاف حوثی - صالح هستند، زیر شدیدترین محاصره اقتصادی و دارویی قرار دارند.
آنچه هماکنون در یمن میگذرد دیگر مرزهای سکوت رسانه را شکسته است و بهویژه بعد از حمله به مسجدی در صنعا با ١٤٠ کشته حتی صدای مقامات در واشنگتن را هم که تاکنون بهعنوان بخشی از ائتلاف عربی از آن حمایت میکردند، در آورده است. یک روز بعد از این جنایت هولناک «ند پرایس»، سخنگوی شورای امنیت ملی در کاخ سفید، اعلام کرد «همکاری امنیتی آمریکا با عربستان سعودی یک چک سفیدامضا نیست.
در سایه رخدادهای اخیر، ما تصمیم گرفتهایم همکاریهای خود با ائتلاف به رهبری عربستان سعودی را که حمایت از آن درحالحاضر هم بهشدت کاهش یافته، تحت بازبینی فوری قرار دهیم و آمادهایم حمایتهای خود را طوری تنظیم کنیم که در موازات با اصول ایالات متحده، ارزشها و مصالحش قرار گیرند؛ از جمله برای آنکه نبردهای تراژیک یمن فورا و بهشکل بادوامی، پایان یابند».
در همین راستا روز یکشنبه ١٦ اکتبر در دیدار «جان کری»، وزیر امور خارجه آمریکا با «بوریس جانسون»، همتای بریتانیایی وی در لندن دو طرف ضمن هشدار نسبت به وضعیت موجود در یمن اظهار کردند: «حال زمان برقراری یک آتشبس بیقیدوشرط و رفتن به سوی میز مذاکرات است». این در حالی بود که در در چند روز گذشته حداقل سه بار مقامات پنتاگون اعلام کرده بودند که از طرف مناطق تحت کنترل حوثیها هر بار دو موشک به طرف ناوشکن آمریکایی «میسون» در دریای سرخ شلیک شده است که به تلافی آن سه موضع راداری حوثی به وسیله موشک منهدم شد.
در چنین شرایطی معادلاتی شکل گرفته است که تا حدود زیادی سؤالبرانگیز خواهد بود؛ اول اینکه اگر واقعا گزارش آمریکاییان مبنیبر شلیک موشک به ناوشکن آمریکایی از طرف حوثیها انجام شده باشد، برای یک ابرقدرت در چنین شرایطی پیشگامی برای برقراری آتشبس با مسببان این اقدام یک نقطه ضعف بزرگ است. دوم اینکه پیشنهاد آتشبس با حوثیها در شرایطی که این گروه و متحدان آن به صراحت شرایط قبلی ائتلاف به رهبری عربستان را برای خلع سلاح قبل از توافق روی تشکیل دولت انتقالی نپذیرفتهاند، هرگونه طرح آتشبس جدید باید در یک چارچوب جدید دنبال شود. جنگ کنونی در یمن برخلاف ادعای عربستان درگیری یک گروه شورشی علیه دولت قانونی کشور نبوده و شکست ائتلاف در دستیابی به اهداف خود بهترین دلیل برای اثبات این واقعیت است.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر