هنگامه قاضیانی؛ بازیگر تئاتر و سینما در روزنامه آرمان نوشت: اگر بخواهم واقعیت ذهنم را بگویم، پشت یک هنرمند به هیچ کجا گرم نیست به جز آن جایگاه فکری که خود نسبت به نگاهش به جهان ترسیم کرده است.
هنگامه قاضیانی؛ بازیگر تئاتر و سینما در روزنامه آرمان نوشت: اگر بخواهم واقعیت ذهنم را بگویم، پشت یک هنرمند به هیچ کجا گرم نیست به جز آن جایگاه فکری که خود نسبت به نگاهش به جهان ترسیم کرده است.
برای من از دیدن رنجها دریچهها گشوده میشود، درحالی که شادی یک حس است اما اندوه یک پیشینه دارد و دریچهای از جهان به روی شما باز میکند.تا به امروز مدیون رنجهای زندگی بودهام و این رنجها بخشهایی از روحم را تشویق کرده زیرا انسان را در موقعیتی قرار میدهد که رنج را باید به ضیافتی باشکوه تبدیل کند.
همانگونه که عرفا و فیلسوفان بزرگ ما از همین رنجها به شور و شیدایی رسیده و توانستهاند آثاری را خلق کنند که ما تا به امروز از آنان به عنوان یک گنجینه استفاده میکنیم. به عنوان یک انسان عادی، و نه عارف یا فیلسوف، همواره به الهام شدن اتفاقات باور داشته ام.این الهامها در شرایطی به شما میرسند که فضایی برای وقوع آنها به وجود بیاید.
فضای الهام نیاز به یک خلوت دارد و انسان باید این خلوت را بپذیرد، در غیر این صورت به او چیزی برای خلق آثار هنری الهام نخواهد شد.انسان امروز این ادعا را دارد که برای مطالعه، برای خلق اثر، برای پیشرفت و ترقی فکری زمان کافی در اختیار ندارد اما این زمان را در اختیار دارد که به عنوان نمونه سریالهای بیمحتوای ماهوارهای را تماشا کند، در نتیجه خودش را گول میزند.
در درون ما انگار یک عجله و سراسیمگی وجود دارد که علت آن مشخص نیست.جوزف کمپل جملهای دارد که میگوید «ما امروز میتوانیم به فضا برویم و جسم خود را به آنجا ببریم، اما آگاهی ما در فضا نیز آگاهی متحول شدهای نیست». در واقع تنها جسم به فضا حمل میشود و این آگاهی با آگاهی ذهنی و فکری بسیار فرق میکند و امروز ما تنها به همین بخش از آگاهی اکتفا کرده ایم.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
آفرین متن فلسفی زیبایی نگاشته اید متشکرم