احمدینژادی های بدلی وارد میشوند
اسامی آنهایی که هوای پاستور به سرشان زده است یکی پس از دیگری مطرح میشوند، این روزها حتی برخی از آنهایی که روزگاری با رییس دولتهای نهم و دهم در پاستور قدم میزدند بدشان نمیآید در قامت رییس دولت به پاستور بازگردند.
خبرآنلاین: اسامی آنهایی که هوای پاستور به سرشان زده است یکی پس از دیگری مطرح میشوند، این روزها حتی برخی از آنهایی که روزگاری با رییس دولتهای نهم و دهم در پاستور قدم میزدند بدشان نمیآید در قامت رییس دولت به پاستور بازگردند.
بازار رقابت انتخابات ریاست جمهوری در این سوی میدان که اصولگرایان ایستاده اند آنچنان شلوغ شده که حالا جبهه یکتا هم می گوید :«ما هم نامزد داریم».
نام ها را پشت هم ردیف می کنند و از ایده هایشان برای اداره کشور می گویند ؛ همان ها که روزگاری در کنار محمود احمدی نژاد در پاستور قدم می زدند، حالا یک هویت سرشار از ابهام دارند تا آنجا که معلوم نیست که می خواهند «با» احمدی نژاد باشند یا «بی» او . این سر گیجگی سیاسی البته جزوی از شناسنامه آنهاست؛ چنانکه که برخی معتقدند اصل وجودی یکتا در همین سرگشتگی و مانور میان «با» و «بی» است. آنها که روزگاری که برخی می گفتند آمده اند تا اسب تراوای احمدی نژاد باشند تا امروز از جای خود تکان نخورده اند و دورتر از هر میدانی بوده اند که رقابتی در آن برقرار بوده است.
اما اکنون که آنها گفته اند می خواهند جزوی از بازی سیاسی باشند و در فرآیند انتخابات حضور یابند حتما باید آنها را رصد کرد و با بررسی دگرباره چیستی شان به تصویری روشن تر رسید که یکتا و تصمیم سازانش چه در سر دارند .
دوران صدارت محمود احمدی نژاد حتما در نوع خود بی نظیر و یکتاست. این یکتایی البته نه در نظم و شیوه خوب سیاست ورزی و کشور داری که کلاسی برای «چگونه نبودن» است . مصداق اینکه هر چه او کرد دیگران تکرارش نکنند. در میانه همین یکتایی می توان خصوصیاتی همچون آشوب زایی در کابینه را هم یافت. آشوبی که نه از خارج از دولت بلکه از همان صندلی های صدر دولت سرچشمه می گرفت. نمونه اش همان ماجرای ظهور مشایی و ترقی او در دولت. آنچنان بلوایی به راه افتاد که برای اولین بار در دولت های جمهوری اسلامی نیمی از کابینه به سمتی و نیمی دیگر به سمتی دیگر رفتند. برای در دولت ماندن «با» مشایی بودن فضیلت بود و برای اخراج از کابینه «بی» مشایی بودن دلیل مکفی .
شاید حتی بتوان دوران صدارت محمود احمدی نژاد را به دو دوره قبل از ماجراهای آقای رییس دفتر و بعد از آن تقسیم کرد. این مبنا البته سرآغاز تحولات مهمی هم بوده، چه درآرایش سیاسی و چه در رخدادهای پس از آن.
همینجاست که می توان ریشه های تولد «یکتا» را یافت . جبهه ای با عنوان یاران کارآمدی و تحول ایران اسلامی و متشکل از وزرای سابق محموداحمدی نژاد، که یکی دو روز بعد اعلام موجودیت از سوی معاون سیاسی وزیر کشور به دلیل نداشتن مجوز، غیرقانونی اعلام شد. یکتا مولود دوران پسا احمدی نژاد بود اما ردیف شدن نام های کابینه دولت نهم و دهم در فهرست موسسین آن نگاه ها را خیره به احمدی نژاد کرد. آیا او منفذی برای بازگشت به قدرت رسمی یافته بود؟ کسانی که پاسخی مثبت برای این سوال داشتند به جد می گفتند این یکتا همان اسب تروا ست. آمده است تا جای پای محمود را باز کند . می گفتند این حزب یک خصوصیت جذب کنندگی برای اصولگرایان دارد. آنجا که به جد از مشایی انتقاد می کردند.
ناگهان اما صدای آژیر احمدی نژادی ها همه تحلیل های اینچنینی را بی محتوا کرد. احمدی نژادی ها به روشنی گفتند :«این ها که آمده اند بدل اند و از ما نیستند» . چنانکه سایت دولت بهار که نزدیکترین رسانه به رییس دولت نهم و دهعم است در مطلبی نوشته بود "ریل یکتا با احمدی نژاد یکی نیست." این سایت با بیان اینکه ارتباطی بین این دو جبهه وجود ندارد ادامه داده بود: "درباره جبهه یکتا، ضمن احترام به شخصیتهای موسس آن که در گذشته خدماتی انجام دادهاند، خاطرنشان میشود که ریل این تشکل سیاسی با رئیس جمهور سابق کشورمان یکی نیست. و شایسته است از هر اقدامی که زمینه ایجاد تصور این همانی بین رفتار سیاسی جبهه یکتا و هواداران دکتر محمود احمدی نژاد میشود جلوگیری شود."
حالا یک چیز مشخص بود ؛ احمدی نژاد دلش با این تازه آمدگان به دنیای سیاست نبود . تازآمدگانی که نشانی از احمدی نژاد داشتند و اهدافی نامعلوم و مبهم .
شاید بهتر است بی پرده تر سخن بگوییم . یکتا آمده است تا اسب تروا در میان اردوگاه احمدی نژادی ها باشد نه اردوگاه اصولگرایان. به یک معنا درست این است که بگوییم یکتا کارویژه ای دارد با موضوع کنترل احمدی نژادی ها . آنها همیشه سکوت بر لب دارند جز آن زمان که انتخاباتی در راه است و فهرستی پیش رو.
و حالا در چنین شرایطی است که نام ۴ گزینه هم به میان آمده است :«رستم قاسمی ، کامران دانشجو ، حاجی بابایی و محمد عباسی».
تحلیل را باید اینگونه به پایان برد؛ احمدی نژاد سیاست را به روش و قاعده منحصر به خودش بازی می کند؛ اما روش های دیگری هم هست که روش او را خیلی وقت است که ناکام کرده است. واقعیت تلخ برای او این است که چه احمدی نژاد بخواهد و چه نخواهد یکتا نشان او را دارد. آنها که در صدر صندلی های این تازه آمده به دنیای سیاست نشسته اند روزگاری با او در پاستور قدم می زده اند. احمدی نژاد نه اگر می خواست که اگر می توانست آنها را و نشان آن ها را تکذیب می کرد. او حالا می داند اگر بنا باشد به واسطه احمدی نژاد بودنش سهمی داشته باشد قبل از آنکه سبد را جلوی او بگیرند یکتا با کارت او بازی کرده است. اسب تروا دوباره زین شده؛ این خبر خوبی برای احمدی نژاد نیست.
نظر کاربران
احمدی نژاد چکارتون کرده اینقدر میترسید
خدایا چرا همیشه انسانهاي خوب و زحمتکش مورد تهمت و افترا قرار میگیرند مثل آقای دکتر احمدی نژاد نخواهد آمد او واقعا رجایی گونه بود احمدی نژاد دوستدار رهبری و ولایت فقیه و مردم است خصوصا مردم ستمدیده
چ کار باید می کرد ی کشور نابود کرد
نابود کردن نسل جوان بیکار ی مملکت بیچارگی بدبختی مردم
چقدر حقیرید که از اسمش هم می ترسید!
احمدی نژاد هر کسی حمایت کند من رایم به او می دهم
ضربات سهمگین احمدینژاد که تبعاتش از حمله مغول به ایران هم بدتر و ویرانگر تر بود واقعا ترس داره...
واای دارین سکته میکنیدا!خخخ ولی دیگه روحانی بای بای
خخخخخ.اولين رئيس جمهور تك دوره اي..زنده باد ياد رجايي.زنده باد احمدي نژاد.ياعلي.
خداتمام کسانی راکه برای پاسداری ازخون شهیدان خدمت میکنند راباثبات نگه دارد وکسانی باشند که پیرو خط امام ورهبری به صورت واقعی به دور از ظاهرگرایی وقولهای بیهوده باشد.