شهین عولیایزند . استاد دانشگاه در روزنامه شرق نوشت: با انتشار خبرِ تعطیلی مراکز همسریابی، این پرسش در نزد عموم مردم مطرح شده که بالاخره اقدام دولت در راهاندازی این مراکز به عنوان قدمی در راه افزایش نرخ رشد ازدواج مثبت بوده یا منفی و درهرصورت چرا چنین مراکزی هر از چند گاهی گشوده و پس از مدتی تعطیل میشوند.
شهین عولیایزند . استاد دانشگاه در روزنامه شرق نوشت: با انتشار خبرِ تعطیلی مراکز همسریابی، این پرسش در نزد عموم مردم مطرح شده که بالاخره اقدام دولت در راهاندازی این مراکز به عنوان قدمی در راه افزایش نرخ رشد ازدواج مثبت بوده یا منفی و درهرصورت چرا چنین مراکزی هر از چند گاهی گشوده و پس از مدتی تعطیل میشوند.
برای پاسخ به این سؤال، بهتر است از دریچهای کلی، رفتار دولتها را در حیاط خلوت زندگی شخصی شهروندان بررسی کنیم. واقعیت این است که ما در ایران، بسیاری از رفتارهایمان وابسته به دولتها است و بهنوعی دولتی شده؛ این در حالی است که در بسیاری از کشورهای پیشرفتهتر جهان که من از نزدیک آنها را در طول سالها تجربه کرده و میشناسم، برخلاف باور عمومی اکثریت قاطع مردم، تمایل به ازدواج دارند بیآنکه سازوکاری دولتی در این زمینه وارد شده و قصد سیاستگذاری داشته باشد.
این تفاوت فاحش از آنجا ناشی میشود که شاید ما میخواهیم همهچیز را بهویژه در حیطه زندگی شخصی شهروندان، به صورت دستوری پیش ببریم. چنین نگرشی به ازدواج، پیامدهای ناگوار زیادی دارد اما سادهترین پیامد آن این است که در صورت بروز هرگونه مشکل در زندگی زناشویی، مسئولیت باز هم متوجه دولتها خواهد بود. اگر مردم ما یاد بگیرند مسئولیت تصمیمگیریهای زندگی بر دوش خودشان باشد، آن موقع دولتها هم میآموزند اولا کمتر به حوزه خصوصی افراد وارد شوند و در ثانی برای حل مشکل ازدواج به ریشههای این بحران بپردازند، نه اینکه به روشهایی مانند تأسیس مراکز همسریابی تن دهند.
اظهارنظر درباره کیفیت تأثیرگذاری مراکز همسریابی در سالهایی که از ایجاد آنها گذشته، مطلوب من نیست، چراکه به لحاظ احساسی، با این طرح قرابتی احساس نکرده و نمیکنم اما اگر قرار باشد چنین ارزیابیای به صورت عملی صورت گیرد، باید این نکته را در نظر داشت که برای بررسی ازدواج موفق، معیار لااقل پنج سال ازدواج ماندگار مستمر از ضرورتهای پژوهشی است. به عبارت دیگر، فقط ازدواجکردن آنها ملاک ارزیابی موفقیت این مراکز نیست، بلکه ماندگاری آنها در ازدواج ملاک است.
به بیان دیگر، همانطور که ترککردن ٩٥ درصد از معتادان یک کمپ نمیتواند نشان از موفقیت آن مرکز ترک اعتیاد باشد، بلکه حصول موفقیت این کمپها زمانی به وقوع میپیوندد که استمرار در ترک معتادان باشد، درباره ازدواج نیز شرط استمرار حداقل پنجساله یک میزان علمی و بررسیشده در دنیاست. بنابراین اگر کسی بخواهد علمی و کارشناسانه به بررسی موفقیت یا شکست طرح مراکز همسریابی بپردازد، باید از این دریچه، سرنوشت زوجهایی را که در این مراکز آشنا و مزدوج شدهاند، مطالعه کند.
اینها همه در حالی است که به اعتقاد من، روشهای مطلوبتری برای ازدواج جوانان وجود دارد که میتواند نقش دولتها را از حوزه خصوصی افراد به بستر اجتماع بکشاند. در میان این روشها، پیشنهاد من به عنوان یک روانشناس و استاد دانشگاه، همان پیشنهاد قدیمی اما ریشهای اشتغالزایی است.
نادیدهگرفتن اهمیت اشتغال در جامعه باعث شده شرایط نامطلوب بیکاری به یک عادت و سبک زندگی در میان جوانان بدل شود و قطعا جوانی که با این روش زندگی کرده و بزرگ میشود، چندان تمایلی برای ازدواج نخواهد داشت.
در جامعه ما نهفقط همت وسیعی در زمینه کارآفرینی نشده، بلکه به فرهنگ تقدس کار نیز کمترین بهایی داده نشده است، راستش را بخواهید در جامعه ما از زیر کار دررفتن عملا تشویق شده است. حل این معضل، قطعا میتواند جامعه را در بالارفتن نرخ ازدواجهای موفق یاری کند.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر