۱۸ مهره بازی مسکن در ایران
بازار ملک در نیمسال دوم ۹۵ یک تفاوت شاخص با نیمسال اول دارد و آن «قرار داشتن در منطقه برزخ» است که از این بابت، اگرچه متغیرهای اقتصاد مسکن در حال حاضر حرکت رو به جلو از خود نشان میدهند اما ادامه مسیر به همان اندازه که «مستعد پیشروی» است، «شکننده و قابل بازگشت» به عقب یا متوقف ماندن در وضعیت فعلی است.
این اتفاق نشان میدهد ابزارهای محرک تقاضای مصرفی خرید مسکن توانسته به مراتب بهتر و قویتر از تسهیلات ساخت و ساز عمل کند.
یک آمار مربوط به میزان پرداخت تسهیلات خرید و ساخت مسکن در میانه تابستان حاکی است: مردادماه امسال ۱۲ هزار فقره وام خرید مسکن در کل کشور به متقاضیان پرداخت شده در حالی که تعداد تسهیلات ساخت پرداختی در این مدت معادل ۱۱ هزار و ۵۰۰ فقره بوده است.
با توجه به اینکه سال گذشته سقف تسهیلات خرید مسکن در دو مرتبه از سال افزایش پیدا کرد، روند تعمیق رکود معاملاتی تقریباً از نیمه سال متوقف شد اما فرآیند سقوط تیراژ ساخت تا پایان سال گذشته ادامه پیدا کرد. به این ترتیب با توجه به شروع رشد خفیف حجم معاملات ناشی از افزایش خفیف میزان وامگیری متقاضیان از بانک در سال گذشته، در حال حاضر تعداد تسهیلات خرید پرداختی به متقاضیان با رشد کم، همچنان از تعداد تسهیلات ساخت پرداختی به سازندهها، بیشتر است.
قیمت واقعی مسکن در نیمه شهریور همچون مرداد، حدود یک درصد کاهش پیدا کرد در حالی که تیرماه، تورم نقطهای مسکن بعد از 23 ماه حرکت در سطح زیرین منحنی تورم عمومی، تغییر مسیر پیدا کرد و باعث افزایش قیمت واقعی آپارتمانهای پایتخت شد. اما ماه بعد، موقعیت منحنی نرخ رشد اسمی قیمت مسکن به صورت بیسابقه، مجدداً نسبت به تورم عمومی، شیب منفی گرفت.
در طول دو و نیم دهه گذشته، مسیر حرکت دو منحنی تورم عمومی و تورم مسکن به گونهای بوده که نقاط تقاطع این دو منحنی در فواصل زمانی متوسط دو تا سه سال، رخ داده است به این معنا که قیمت واقعی مسکن معمولاً سه تا چهار سال تحت تاثیر رشد قیمت اسمی کمتر از تورم، منفی بوده و سپس برای دو تا سه سال با سبقت شیب رشد قیمت ملک نسبت به شیب رشد عمومی قیمتها (تورم)، قیمت واقعی دچار افزایش شده است.
بروز این نوع رفتار قیمتی در بازار مسکن را میتوان محصول تغییر رفتار فروشندهها و شکلگیری معادلات جدید در معاملات عنوان کرد. سمت عرضه در واکنش به افزایش تقاضای خرید مسکن، به جای آنکه قیمت مدنظر خود را افزایش یا از فروش انصراف دهد، منافع بلندمدت خود را در بهرهبرداری از فرصت به وجود آمده ناشی از تقویت قدرت خرید مسکن، دانسته و در مسیر رشد غیرتورمی معاملات، گام برداشته است. این رفتار سبب صفر شدن نرخ رشد قیمت واقعی مسکن در تابستان امسال شد.
دوئل در بازار مسکن
نیمه دوم امسال در بازار مسکن یک دوئل اقتصادی شکل میگیرد که ماحصل این رویایی، زمان و نحوه بروز رونق را مشخص خواهد کرد. طی ماههای باقیمانده از سال جاری، 18 مهره کلیدی در رقابت دستهای با یکدیگر، مسیرهای «معاملات ملک» و «ساخت و ساز» مسکونی را تعیین جهت میکنند و متناسب با برتری یا شکست مهرههای رونقساز، یکی از دو سناریوی ممکن برای هر کدام از این دو قسمت بازار اتفاق میافتد.
معاملات مسکن از اوایل بهار امسال از «رکود مطلق» دو سال و نیم گذشته خود خارج شد و به فاز پیشرونق یا همان فاز میانی رکود-رونق قدم گذاشت. از طرفی فعالیتهای ساختمانی نیز طی ماههای اخیر به کف رکودی بازار برخورد کرده و روند ریزش بیشتر (تشدید رشد منفی) در حجم صدور پروانههای ساختمانی متوقف شده است.
از بین این 18 مهره، بازی هشت مهره کلیدی، بیشترین نقش را در تعیین جهت بازار ملک دارد به طوری که با رفتارشناسی مجموعه عوامل اصلی و فرعی اثرگذار میتوان چشمانداز نیمسال دوم معاملات مسکن و ساخت و ساز را در دو سناریوی «رونق غیرتورمی» یا «درجا زدن بازار» ترسیم کرد. در بازار معاملات مسکن، آنچه هماکنون باعث شتاببخشی به خرید و فروشها شده، سه مهره اصلی شامل وام خرید، فروشندههای مجهز به رفتار اصلاحی و نرخ سود بانکی است.
اثر مثبت تسهیلات خرید مسکن (وامهای ۱۱۰ میلیونتومانی بدون سپرده و ۸۰ و ۱۶۰میلیونی صندوق پسانداز یکم) در رشد معاملات را میتوان از روی افزایش حجم فروش واحدهای با متراژ بالا ردیابی کرد. عمده متقاضیان خرید مسکن در مراجعه به بنگاههای املاک، به یکی از انواع تسهیلات خرید مجهز هستند که این نیز نشانگر دوم بابت تحریک تقاضا از محل تسهیلات خرید به حساب میآید.
در تهران طی ماههای گذشته متوسط قیمت پیشنهادی فقط سه درصد نسبت به مدت مشابه سال گذشته افزایش پیدا کرده که این رفتار فروشندهها نیز فضا را برای بروز رونق غیرتورمی در کوتاهمدت کاملاً هموار کرده است.
در کنار این سه مهره اصلی، عواملی همچون «بهبود شرایط کلان اقتصاد ناشی از رشد اقتصادی و تقویت سطح عمومی درآمدها»، «پایان طبیعی دوره رکود مطابق زمانبندی سیکلهای تجاری مسکن در 25 سال گذشته» و «فراوانی نسبی آپارتمانهای نوساز و تازهساز در بازار املاک آماده فروش» از شکلگیری رونق معاملات پشتیبانی میکنند.
اما در صورتی که عوامل ناگهانی ناشی از تغییر و تحولات پیشبینینشده از بیرون بازار مسکن، ظاهر شود یا اینکه مهرههای ضدرونق در جریان دوئل، بر بازار مسلط شوند در این صورت، معاملات در قالب سناریوی دوم در همین وضعیت مابین رکود و رونق «درجا» خواهد زد و حتی در برخی ماههای پاییز و زمستان سال جاری، حجم خرید و فروش آپارتمان با کاهش ماهانه مواجه خواهد شد اما انتظار میرود شیب تغییرات نقطهای کماکان مثبت باشد. آنچه سناریوی دوم را شکل میدهد دو مهره کلیدی شامل «پایان فصل نقل و انتقالات ملکی» و «صعود احتمالی قیمت اوراق وام خرید مسکن» است.
بررسی مهرههای مقابلهگر رونق-رکود در بازار ساخت و ساز نیز بیانگر آن است که رشد معاملات خرید و وجود حجم قابل توجهی ساختمان نیمهکاره در شهر تهران و سایر شهرها، دو مولفه پیشبرنده برای رشد سرمایهگذاری ساختمانی محسوب میشود. سازندهها به پشتوانه بازگشت تقاضای خرید به بازار، میتوانند به پروژههای نیمهکاره خود مراجعه و از کوتاهترین مسیر برای رونقبخشی به ساخت و ساز استفاده کنند. در مقطع فعلی، سرمایهگذاری برای تکمیل ساختمانهای نیمهکاره به مراتب هزینه و منابع کمتری نسبت به شروع پروژههای جدید نیاز دارد.
ثبات نسبی قیمت زمین بعد از تخلیه حباب سال ۱۳۹۲، کاهش قیمت مصالح ساختمانی و تکمیل ظرفیت انبار کارخانهها، تسهیلات ساخت سهرقمی بدون سپرده و همچنین بازدهی نسبتاً پایین سرمایهگذاری در بازارهای رقیب مسکن، چهار مولفه دیگر رونقساز در بازار ساخت و ساز هستند که در کنار دو مولفه اصلی، میتواند سناریوی محتمل برای این قسمت از بازار ملک طی نیمه دوم امسال را رقم بزند.
ردیابی سمت و سوی بازار مسکن از سه کانال
علی چگینی*: با توجه به شرایط خاص حاکم بر بازار مسکن از جمله کمکشش بودن عرضه مسکن در کوتاهمدت و وجود تقاضای سوداگرانه مسکن، متغیرهای اصلی این بازار شامل قیمت، حجم معاملات و سرمایهگذاری، در عموم کشورها از نوسانات نسبتاً بالایی برخوردار است.
در ایران نیز بازار مسکن نهتنها از این امر مستثنی نیست بلکه در دهههای اخیر به دلیل بالا بودن نرخ تورم عمومی و نوسان شدید در متغیرهای اقتصادی از جمله نرخ ارز، نرخ سود بانکی و رشد اقتصادی یا انحراف منابع برخی از سیاستهای اقتصادی به بازار سوداگرانه مسکن، قیمت مسکن و سایر متغیرهای بخش مسکن از نوسانات شدیدتری نسبت به بسیاری از کشورها برخوردار بوده و دورههای رونق و رکود به صورت متوالی در این بخش روی داده است.
در این راستا مشاهدات عینی و آماری نشان میدهد که در ادامه دورههای رونق و رکود، در سالهای ۱۳۹۰ و ۱۳۹۱ به دلیل نوسانات شدید در نرخ ارز و تورم عمومی، بازار مسکن نیز با شوک قیمتی و افزایش حجم معاملات و ساختوساز مواجه شد و در پی آن از نیمه دوم سال ۱۳۹۲، از یک طرف با ایجاد ثبات در بازار ارز و کالا و خدمات و از طرف دیگر با کاهش قدرت خرید خانوارها به دلیل رکود اقتصادی و شرایط تحریمی، بخش مسکن با ثبات در قیمت و کاهش حجم ساختوساز روبهرو شد.
با وجود این آمارها نشان میدهند بازار مسکن در نیمه اول سال جاری تا حدودی با تحریک در تقاضا و افزایش نسبی قیمت مواجه شد و به نظر میرسد در ادامه سال جاری (ششماهه دوم سال) نیز ضمن ادامه این روند، به تدریج ساختوساز مسکن نیز از رکود خارج شود. ولی جهت بررسی دقیقتر بازار مسکن در شرایط فعلی و روند احتمالی آن در ادامه سال جاری، ضروری است تا متغیرهای این بازار مورد بررسی قرار گیرد. بدین منظور در ادامه به بررسی متغیرهای قیمت و حجم معاملات در بازار مسکن و تعداد پروانههای ساختمانی و همچنین اجارهبها پرداخته میشود.
1- قیمت مسکن
همانطور که از نمودار ۱ پیداست در سالهای ۱۳۹۱ و ۱۳۹۲ بازار مسکن با شوک قیمتی مواجه شد و در سالهای ۱۳۹۳ و ۱۳۹۴ با ایجاد ثبات نسبی در اقتصاد و کاهش قدرت خرید خانوارها به دلیل رکود اقتصادی و بالا بودن نرخ سود واقعی بانکی، با ثبات نسبی در قیمتها مواجه بوده است.
۲- تعداد معاملات
در شرایطی که بازار مسکن از عرضه کافی برخوردار باشد تعداد معاملات مسکن متاثر از شرایط تقاضاست. از نیمه دوم سال 1392 تا 1394 به دلیل حاکم شدن شرایط رکودی بر بازار مسکن و کاهش تقاضای مسکن و به دلیل کم شدن قدرت خرید خانوارها، با وجود حجم زیاد عرضه واحدهای نوساز، تعداد معاملات نسبت به سال 1390 و 1391 با کاهش روبهرو شد (نمودار 2).
ولی در پنجماهه اول سال ۱۳۹۵ به نظر میرسد بازار مسکن با افزایش نسبی تقاضا مواجه شده و تعداد معاملات در شهر تهران نیز در این پنج ماه نسبت به مدت مشابه سال قبل با ۱۲ درصد افزایش به حدود ۶۵ هزار واحد رسیده است.
عموماً با افزایش تقاضا و به تبع آن ایجاد رونق در بازار معاملاتی مسکن و افزایش قیمت مسکن، امکان فروش واحد تکمیلشده توسط سازندگان مهیا میشود و انگیزه و همچنین توان سازندگان جهت سرمایهگذاری مجدد در بازار ساختوساز نیز افزایش مییابد.
در سالهای ۱۳۹۰ و ۱۳۹۱ به دلیل وجود رونق در بازار معاملاتی مسکن و افزایش قیمت مسکن و همچنین متاثر از ورود برخی نهادها و موسسات اعتباری و غیراعتباری به بازار ساختوساز، تقاضا برای صدور پروانههای ساختمانی به شدت افزایش یافت بهطوری که در این دو سال در شهر تهران به استعداد بیش از ۴۳۰ هزار واحد مسکونی پروانه ساختمانی صادر شد.
با ادامه این روند در چهارماهه اول سال 1395 نیز (با وجود رونق نسبی در بازار معاملاتی) صدور پروانههای ساختمانی حدود 24 درصد نسبت به مدت مشابه سال گذشته کاهش یافته است (نمودار شماره 3).
4- اجارهبهای مسکن
اجارهبها در میانمدت و بلندمدت عموماً تابع نرخ تورم عمومی و قیمت مسکن است بهطوری که با افزایش قیمت مسکن و تورم عمومی، موجران برای کسب بازدهی مناسب و حفظ قدرت خرید اجارهبهای واحدهای مسکونی، در میانمدت و بلندمدت اقدام به افزایش متناسب اجارهبها میکنند ولی با توجه به سهم بالای اجارهبها در سبد مصرفی خانوار و محدود بودن قدرت اقتصادی خانوارهای مستاجر، در کوتاهمدت نرخ رشد اجارهبها (به خصوص در زمان افزایش شدید نرخ رشد قیمت مسکن یا تورم عمومی)، نمیتواند متناسب با رشد این دو شاخص افزایش یابد و عموماً دامنه نوسانات اجارهبها کمتر از نوسانات تورم عمومی و قیمت مسکن است.
همانطور که از نمودار 4 نیز مشخص است در سالهای 1391 و 1392 با وجود افزایش شدید نرخ تورم عمومی، اجارهبها از نرخ رشد کمتری برخوردار بوده است و از سال 1393 به بعد نیز سیر نزولی نرخ رشد اجارهبها کمتر از نرخ تورم عمومی است.
از اینرو با توجه به مباحث فوقالذکر میتوان نتیجه گرفت تقاضا و تعداد معاملات در بخش مسکن در پی رکود در اقتصاد کشور و کاهش قدرت خرید خانوار از نیمه دوم سال ۱۳۹۲ تا پایان سال ۱۳۹۴ با کاهش مواجه شد بهطوری که در این دوره حجم تقاضا متناسب با عرضه واحدهای مسکونی نوساز نبوده لذا قیمت مسکن با ثبات نسبی و ساختوساز و تقاضا برای پروانههای ساختمانی با کاهش مواجه شده است.
ولی با اعمال برخی سیاستهای اقتصادی از جمله کاهش نرخ سود سپردههای بانکی، افزایش سقف تسهیلات خرید مسکن، راهاندازی برخی از ابزارهای مالی در حوزه مسکن و تاثیرات واقعی و روانی آنها بر بازار مسکن و همچنین ثبات در قیمت مسکن و افزایش درآمد اسمی خانوار طی سالهای اخیر، تا حدودی انگیزه و همچنین توان مالی خانوار و متقاضیان مسکن در نیمه اول سال 1395 افزایش یافته و منجر به افزایش تقاضا و تعداد معاملات در بخش مسکن شده است.
در خصوص قیمت مسکن نیز لازم به اشاره است که پس از یک دوره ثبات قیمتی در بازار مسکن و عقب ماندن شاخص قیمت مسکن از شاخص قیمت بازارهای رقیب و تورم عمومی، قیمت در بازار مسکن به دلیل افزایش تقاضا در این بازار تا حدودی در نیمه اول سال ۱۳۹۵ افزایش یافته است.
برای ادامه سال جاری (ششماهه دوم) نیز پیشبینی میشود اگرچه به دلیل تغییرات مثبت در متغیرهای تاثیرگذار بر دو شاخص تعداد معاملات و قیمت مسکن، این دو شاخص همچنان با افزایش مواجه خواهند شد ولی به دلیل نبود تقاضای سوداگرانه ناشی از کنترل انتظارات تورمی در کشور و عدم سرکوب مالی در سیستم بانکی و همچنین نبود قدرت خرید کافی در برخی از خانوارهای متقاضی مسکن، تعداد معاملات و به خصوص قیمت مسکن با شوک مواجه نخواهند شد و پیشبینی میشود افزایش قیمت مسکن در کل سال 1395 (با احتساب افزایش قیمتهای صورتپذیرفته در ششماهه اول سال)، در حدود نرخ تورم عمومی باشد.
درباره ساختوساز مسکن و صدور پروانههای ساختمانی نیز با توجه به تجربیات دورههای رونق و رکود گذشته پیشبینی میشود به دلیل رونق معاملاتی و به تبع آن مهیا شدن شرایط فروش واحدهای نوساز و آزاد شدن منابع مالی سازندگان و همچنین مجموعه اقدامات صورتپذیرفته جهت تقویت طرف عرضه مسکن از جمله افزایش سقف و کاهش نرخ سود تسهیلات ساخت، در نیمه دوم سال جاری به تدریج شاهد افزایش تعداد پروانههای ساختمانی و سرمایهگذاری در بخش ساختوساز مسکن باشیم.
همچنین در خصوص بازار اجاره نیز پیشبینی میشود به دلیل وجود عرضه مناسب مسکن استیجاری، ثبات نسبی در نرخ تورم عمومی و قیمت مسکن (به عنوان متغیرهای تاثیرگذار بر بازار اجاره) و اتمام زمان جابهجایی مستاجران، اجارهبها در ششماهه دوم سال 1395 با نوسان قابل توجهی مواجه نشود.
بهروز هادیزنوز: اقتصاد کشور در دهه گذشته با پدیدههایی روبهرو شد که آن پدیدهها امروز علت برخی از مشکلات جدی اقتصاد ایران هستند. یکی از مشکلات کنونی عمر رکود حاکم در بخش مسکن است. ماندگاری و نامیرایی رکود در این بخش ریشه در سیاستهای میانه دهه ۸۰ به بعد دارد که میتوان از آن تحت عنوان «رونق نقدی» یاد کرد.
زنجیرهای شدن پدیده مورد اشاره به این صورت بود که با افزایش درآمدهای حاصل از فروش نفت، مازاد تجارت خارجی ایجاد شد و این مازاد خود را به شکل افزایش داراییهای خارجی نشان داد. با افزایش داراییهای خارجی و رسوب آن در ترازنامه بانک مرکزی میل تبدیل منابع ارزی به ریالی افزایش یافت.
پاسخ این است که گرفتاری امروز بخش مسکن اتفاقاً از همین نقطه آغاز شد زیرا با از دست رفتن قدرت بخش قابل تجارت، بخش غیرقابل تجارت، پناهگاه پول تزریق شده به اقتصاد و در ادامه سرمایههای سرگردان و وحشی موجود در آن بود.
با استقرار دولت جدید سیاستگذاران مسکن اصرار داشتند با بهرهگیری از صندوقهای پسانداز و برخی ابزارهای تجربهشده در دیگر کشورها اقدام به تحریک تقاضا در این بخش کنند. در مقابل سیاستگذار پولی به دلیل نرخ بالای تورمی و فاصلهگیری از سیاستهای انبساطی گذشته به شدت در برابر پیشنهادهای ارائهشده وسواس به خرج داد.
البته در کنار این دو ضعف شرایط و مشکلات برخی بانکها نیز موجب شد عملاً برخی طراحیها در نطفه خفه شود زیرا بانکها نیز تمایلی به بازپرداخت تسهیلات طولانیمدت با نرخهای ابلاغ شده در بخش مسکن نداشتند. به همین دلیل به نظر میرسد سیاستگذار بار اصلی رونق در بخش مسکن را بر عهده بانک عامل گذاشته و با هدف ترغیب متقاضیان اقدام به کاهش نرخ سود پسانداز در دو مرحله کرد. اطلاعات اولیه نشان میدهد با تکرقمی شدن نرخ سود تسهیلات صندوق یکم حجم ثبتنام در مقایسه با گذشته رشد داشته است.
اثربخشی سیاستها
رشد تعداد ثبتنامها و نسیم ملایمی که در بخش معاملات احساس میشود برخی از تحلیلگران و سیاستگذاران را امیدوار به رونق در این بخش کرده است. اما در ذهن برخی دیگر از تحلیلگران بیش از تغییر آب و هوا در بخش مسکن، پایداری وضعیت جوی محل پرسش است. از این نگاه آنچه باید بر آن تاکید شود رونق پایدار و غیرتورمی در این بخش است. از همین رو آنان نشانههای کنونی را با احتیاط رصد میکنند.
شرایط حاکم بر قیمت مسکن و سیاستهای طراحیشده فرصت مناسبی برای خریداران قرار داده است اما خریداران حاضر در این فصل از جنس خردهسرمایهگذاران هستند زیرا با وجود قیمتهای مناسب و وامهای مناسب کماکان بخشی که بر عهده سمت تقاضاست از عهده تمامی دهکهای میان درآمدی خارج است. غیبت بخشی از میان درآمدها، در کنار حاضر نبودن دو سر تقاضا در بازار مسکن (دهکهای کمدرآمد و دهکهای با درآمد بالا) میتواند نشانهای از باز نشدن کامل چتر رونق در این بازار باشد.
وجود مسکن مهر و انباشتگی عرضه آن در سطح کمدرآمد و مازاد عرضه در بخشهای تجاری و لوکس اینرسی رونق کامل در بازار مسکن خواهد بود. خانهاولیها نیز که محور سیاستها قرار گرفتهاند در رونقبخشی برد محدودی دارند. این برد محدود البته بیش از آنکه ناشی از جمعیت این بخش باشد بهواسطه تکمیل نبودن ابزارهای در نظر گرفته شده است.
میزان سپردهگذاری در نظر گرفته شده از توان بخش زیادی از خانهاولیها خارج است. دوره بازپرداخت در مقایسه با دورههای زمانی در بازارهای توسعهیافته بسیار کوتاهتر است. کوتاهی دوره بازپرداخت موجب فشار به ارقام اقساط ماهانه میشود که از قدرت پرداخت اکثریت گروه هدف خارج است. بنابراین با وجود تحولات صورت گرفته نباید در نیمه دوم سال انتظار معجزه داشت. سیاستگذار برای بسترسازی رونق و پایداری باید گامهای تکمیلی را بردارد.
البته این دو موضوع حتماً مدنظر سیاستگذار قرار دارد اما نبود منابع مانع از اتخاذ چنین تصمیمهایی شده است به همین دلیل پیشنهاد میشود سیاستگذار در ادامه خلأهای کنونی در بازار اعتبارات را رفع کند. اولین خلأ میتواند قیدهایی باشد که برای جامعه هدف گذاشته شده است.
نظر کاربران
حالا خدا کنه این وام راست باشه ما هم یک خونه بخریم .مطلب خوبی بود
باز هم می گوییم این دروغ ها و نظریه پردازی ها و اخبار کذب و آمارهای غلط هیچ کاری نمی تواند بکند
بازار مسکن در ایران دیگه سقوط کرده و اگه فکر می کنید دوباره می تونید مردمبیچاره رو سرکیسه کنید کور خوندین
بازار مسکن سقوط کرده
این مقاله ها هم نشان دهنده هراس شما از این سقوط مسکن است
ولی همه تون نابودید
همه قبول دارن که اوضاع مسکن راکده ولی دلیلی نمیشه کل مطلب وآمار زیر سوال ببریم خدارا شکر اوضاع مسکن از قبل خیلی بهتر شده حداقل میشه امید داشت که با وام وقرض وقوله بشه یک کوچیکش خرید این مطلب هم تحلیل خوبی بود از گذشته تا حالا .