تقابل یا تعامل روحانیت و مداحان
حمیدرضا شاه محمدی در خبرآنلاین نوشت: انتقاد از مداحان و تقابل شور و شعور در سوگواری ها در دهه های محرم نقل امروز و دیروز نیست.
حمیدرضا شاه محمدی در خبرآنلاین نوشت: انتقاد از مداحان و تقابل شور و شعور در سوگواری ها در دهه های محرم نقل امروز و دیروز نیست.
بنظر میرسد برای پاسخ به این موضوع باید به شیوه های تبلیغ این دو دسته توجه نمود. اولی تنها از فن کلام و هنر سخنوری و نقالی استفاده میکند که امروزه با ظهور هنر هفتم و صنعت سینما ابزاری فرسوده، ضعیف و قدیمی در روایتگری می نماید. اما دومی از ابزار موسیقی و نوا "همان هنر قدیمی که روحانیت نتوانسته تکلیفش را با آن روشن کند" نیز بهره میبرد. نوحه گر نوحه سر میدهد و مصرع اول را با صدایی زیبا و آهنگی سراسر حزن تلاوت میکند و عزاداران با پاسخ دسته جمعی نقش آوای کر را ایفا میکنند بعد دستهایشان بالا میرود و با برخوردش با سینه عزارداران، نوای چنگ را بازسازی میکند.
گاهی صدای طبل و نی و چنگ نیز بر آن افزوده میشود و روح جوانان را با آن در هم می آمیزد و اشک چشمش جاری میشود. مداح معمولا موسیقی دان حرفه ای نیست اما ذوق موسیقی دارد. اشعارش را شعرای حرفه ای سروده اند اما آهنگ ساز حرفه ای ندارد. از اینرو یا باید در حد بضاعتش از خود ابتکاری نشان دهد و آهنگی خلق کند و یا از آهنگهای تکراری استفاده کند و یا از آهنگهای ساخته خوانندگان داخلی و بعضا خارجی بهره برداری کند. پس آنچه نغمه مداحان را در برابر سخنوری روحانیان برتری میدهد چیزی بنام هنر موسیقی است.
اخیرا هم برخی نوحه ها توسط مداحان معروف ملی چون آهنگران و کویتی پور نیز با کمک گروه های موسیقی حرفه ای ساخته و نواخته و از صدای جمهوری اسلامی پخش میشود. که قطعا زیباتر و موثر تر از زمانی است که بدون استفاده از ابزار موسیقی خوانده میشد.
هر چند جمهوری اسلامی به اهمیت حرکت بخش موسیقی و سرودهای انقلابی و ملی و مذهبی ساخته شده بعد از انقلاب واقف بوده و در زمان جنگ نیز کمال بهره برداری از آن را نمود، اما متاسفانه بنظر میرسد علما عظام آنچنان که باید بر موضوع موسیقی و قدرت آن واقف نشده اند. و تعیین تکلیف نکرده اند، یکی گفته است اگر صدا در گلو بپیچد و ... حرام است، خوب این مداحان آواز میخوانند و صدا در گلو میپیچانند. همچنین قاریان قرآن تنها وقتی آشنا به فنون موسیقی باشند امکان برنده شدن در مسابقات قرآن را می یآبند. گروه دیگر نواختن موسیقی را اگر مناسب مجالس لهو و لعب نباشد بلا اشکال میدانند اما آموزش آنرا جایز نمیدانند. صدا و سیما نیز که تقریبا همه گونه موزیک را پخش میکند. نمایش آلات موسیقی و خوانند گان و نوازندگان را حرام میداند.
بنظر میرسد تحریم و یا بلاتکلیفی در مورد موسیقی و عدم استفاده از این هنر در تبلیغ دین و جمهوری اسلامی را بتوان در ردیف برخی فتاوایی که در رساله های عملیه هنوز هم موجود است و در آن نوعی خود سانسوری بچشم میخورد ارزیابی نمود. برای مثال حرمت دادن قرآن بدست کافر. خوب اگر شما بخواهید قرآن را بین غیر مسلمین تبلیغ کنی یکی از طبیعی ترین کار هایی که باید انجام دهید دادن قرآن بدست کافران است تا بخوانند و با آن آشنا شوند. و یا بدون وضو دست نزدن به قران که برای خواندن آن در بین مسلمین محدودیت ایجاد میکند.
کوتاه سخن آنکه اگر روحانیت امروز داعیه رهبری افکار جامعه را دارد اولا باید در بروز رسانی خود تعجیل کند. ثانیا بجای مبارزه با ابزار هنر روز، باید از آن کمال بهره برداری را نموده و بهم آمیختن شور و شعور را مدیریت کند.
ارسال نظر