موسوی لاری: احمدینژاد هندوانه چاقو نخورده بود
عبدالواحد موسوی لاری در گفتوگو با روزنامه اعتماد گفت: ظرفیت اصلاحطلبی یک ظرفیت ماندنی است و در حدود ٦٥ درصد جامعه ما با همچنین گرایشی همراه هستند لذا در هر انتخاباتی که رقابتی باشد مردم به سمت این جریان میآیند. این ظرفیت را مجلسیها باید قدر بشناسند و از آن کمک بگیرند همانطور که دولت باید قدر بشناسد.
عبدالواحد موسوی لاری در گفتوگو با روزنامه اعتماد گفت: ظرفیت اصلاحطلبی یک ظرفیت ماندنی است و در حدود ٦٥ درصد جامعه ما با همچنین گرایشی همراه هستند لذا در هر انتخاباتی که رقابتی باشد مردم به سمت این جریان میآیند. این ظرفیت را مجلسیها باید قدر بشناسند و از آن کمک بگیرند همانطور که دولت باید قدر بشناسد.
بخشهایی از این گفتگو را در ادامه بخوانید:
من اردوگاه اصولگراها را كاملا غيرمنسجم ميبينم اصلا شرايطشان به گونهاي نيست كه بتوانند خودشان را جمعوجور كنند و منسجم شوند و بر كانديدايي مشخص به توافق برسند اصلا هم چنين اتفاقي نخواهد افتاد. ثانيا روحاني با توجه به مجموعه آنچه رخ داده موقعيت خوبي دارد اگر انتقاداتي هم به دولت وارد باشد، شخص رييسجمهوري بايد بپذيرد و اين طبيعي است وي بايد واقع بينانهتر وارد عرصه شود و روحيه اميد به آينده را بايد در بين مردم زنده نگه دارد و اين امر با تغيير برخي همكاران، رفتارها و روشها شدني است. اصولگراها كسي را ندارند كه بتوانند در مقابل روحاني رو كنند و فرد راي آوري برابر او داشته باشند ممكن است راي دكتر روحاني را با معرفي كانديدايي بشكنند. به ويژه در شرايطي كه جريان اصلاحطلب بتواند قدرتمندانه از او حمايت كند. البته تلاشهايي شده بود كه بين ايشان و اصلاحطلبان فاصله ايجاد كنند اما با هوشياري ايشان و اصلاحطلبان آن تلاشها به جايي نرسيد. به همين دليل فكر كنم براي انتخابات آينده تكليف تا حدود زيادي روشن است مگر اينكه اتفاقي بيفتد.
بله، چون گزينهاي ندارند. اشكال كار اين است كه آنها توان مقابله ندارند، ظرفيت افكار عمومي با آنها همراه نيست و در انتخابات گذشته حداكثر سي درصد جامعه به آنها جواب مثبت داد. همه كانديدا هستند بايد يك جوري جمع كنند. در اين ميان آقاي باهنر هم ميخواهد ميدانداري كند و در صحبتهايش بگويد، نيم نگاهي به حسن روحاني داريم و نيمنگاهي به هر شخصي ديگر تا بتواند شرايط را به گونهاي جمع كند كه نميتواند هم، اين كار را بكند.
اينها مسائلي است كه تكليفش روشن است. اگر آقاي هاشمي و روحاني و امثال آقاي ناطق نوري در جامعه روحانيت مبارز تهران نفوذي داشته باشند، ميتوانند مسيرشان را اصلاح كنند اما ندارند. آنها هم اگر ميتوانستند از ظرفيتهاي اين افراد در جامعه روحانيت مبارز تهران استفاده كنند خيلي به نفعشان بود اما نتوانستند چنين كنند. آقاي هاشمي كه روزي حرف اول را در جامعه روحانيت مبارز ميزد و حتي آيتالله مهدوي كني نگاه ميكرد كه بالاخره ايشان چه ميگويد، ديگر به رقيبي براي آنها تبديل شده كه در هر شرايطي بايد او را بكوبند. متاسفانه جامعه روحانيت تصميمگير ندارد آقايان هاشمي و روحاني عضو اين تشكل بودند اما آنها در مقابل اين دو نفر قرار گرفتند در حالي كه ميتوانستند به شكلي معقول و بهتر با اين افراد رفتار كنند.
ليدري بخشي را ميتوانند نه همه جريان اصولگرايي را. چيزي كه آقاي باهنر هم به صراحت گفت آقاي مصباح مثل ديگر شخصيتها نماد فقط بخشي از اين جريان سياسي هستند و آنها نتوانستند با يكديگر جمع شوند.
بعيد است. بالاخره منافع و جهتهاي آنها متفاوت است.
ما تشويقشان ميكنيم ميگوييم كه اگر اهل برنامه باشيد بهتر. دعا ميكنيم به نتيجه برسند.
احمدينژاد سبد رايي در جامعه داشت تكليف اين سبد راي براي انتخابات آينده چه ميشود؟
آقاي احمدينژاد به صفت شخصي خود و با رفتارهاي پوپوليستياش عدهاي دور و برش جمع شدند اما به جد معتقدم كه وي هيچوقت تهديد انتخاباتي نبود. خيلي راضي بودم احمدينژاد به صحنه ميآمد تا تكليفش در جامعه مشخص شود اما متاسفانه اينگونه نشد. گفتيم بيايد همه توش و توانش را به كار بگيرد بعد تمام ميشد، اما با تدبير مقام معظم رهبري، احمدينژاد رفت كنار.
احمدينژاد دوره و تاريخ مصرفش تمام شد.
اگر رقابت ميان اصلاحطلب و اصولگرا باشد شكست مفتضحانهاي را اصولگرايان ميخورند. اگر موفق شوند انتخابات را سه و حتي چهار ضلعي كنند نتيجه آن كاهش راي كانديداي اصلي خواهد بود. كه اگر هدف آنها اين باشد احتمالا رقابت انتخاباتي چند ضلعي خواهد شد. هنوز نتوانستند به جمعبندي برسند و اينكه نتايج كارهايشان به ساماندهي اصولگراها منتج شود.
اصلاحطلبان و ديگر حاميان دولت به نقطه توافق به راحتي ميرسند اما طرف مقابل خيلي مشكل دارد اگر كانديدايي بياورند كه حزبي باشد وزن سياسيشان در جامعه مشخص و قطعا شكست ميخورند. اگر مثل دور دوم آقاي خاتمي فقط كانديدا بياورند به اميد اينكه راي او را بشكنند و آقاي روحاني را هم با راي پايينتري در سال ٩٦ بخواهند پيروز كنند يا حتي دو مرحلهاي شود بايد بروند افرادي را پيدا كنند كه اينهم معلوم نيست به نتيجه برسد. اردوگاه اصولگراها در انتخابات سال ٩٦ بسيار آشفتهتر از آن چيزي است كه متصور هستيم.
نظر کاربران
برای سفید و قرمز بودن هندوانه هشت سال باید دست روی دست میگذاشتن؟؟؟
بابا دست از سر این بنده خدا بردارید.والا خودتونم همچین آش دهن سوزی نیستید.فقط هنوز کاراتون معلوم نشده
آقای لاری بجای این حرفها بگویید چرا خدمات بانکی و قیمت بعضی خودروها امروز گران شده
از این شانسیا اگر دارید بازم بیارید که ایران را با خاک یکسان کنید
درودبرشما
ایشان امتحان خودرادرمسئولیت های گذشه پس داده بود.مگرزمامداری شهرداری تهران رافراموش کرده اید؟وشما خبرنگاران وکسانی که مسئولیت انتشارجرایدرابعهده داریدچرادرزمانی که این آقامسئولیت داشتندازخرابکاری ومسائل انجام شده حرفی ویاگزارشی به مردم نمی دادید؟
حالا که دیدین این هندوانه قرمز نبوده و صورتی یا زرد بوده بابا بزرگش نکنید اسمش را هم نیارید . افتخاری نداره که اسمش را بیارن و در وصف ندانم کاریهاش بنویسند . بابا بایگانیش کنید داغ ما را تازه نکنید