احمد غلامی در روزنامه شرق نوشت: اگر علي جنتي هم نتواند بهسياقِ برخي ديگر از وزراي ارشاد، تا آخرِ دوره چهارساله خود وزير بماند، آينده «فرهنگ» بسيار مبهمتر خواهد شد.
احمد غلامی در روزنامه شرق نوشت: اگر علي جنتي هم نتواند بهسياقِ برخي ديگر از وزراي ارشاد، تا آخرِ دوره چهارساله خود وزير بماند، آينده «فرهنگ» بسيار مبهمتر خواهد شد.
رئیس دولت اصلاحات، چندی پیش از ریاستجمهوریاش، مقامِ وزارت ارشاد را تا آخر دوره تاب نیاورد. صفارهرندي هم نتوانست تا آخر يك دوره سرِ كار خود بماند.
مهاجراني نيز سه سال بيشتر دوام نياورد و سرانجام از سمتِ خود كناره گرفت. اگر در چشماندازي بهوسعت چند دهه، اين وزيران را نماينده تفكرِ گروه يا جناحي مسلط و سراسر متفاوت در سياست ايران در نظر بگيريم، خواهيم ديد كه وضعيت «فرهنگ» و جايگاه وزارتخانهاي منتسب به فرهنگ، تا چه حد در پرده انكار و ايهام مانده است. مرور سردستي بر تاريخ وزارت فرهنگ و ارشاد چند دهه اخير با تمركز بر اين شخصيتها، نشان ميدهد كه اين وزارتخانه كليدي بيش از همه به محل برخورد جناحها يا بهبيان بهتر به محل تسويهحساب جناحهاي سياسي با هم بدل شده است.
انگار وزارتِ مستعجل ارشاد تقديري جز استيضاح و استعفاي ناگزير وزرایش ندارد. جنتي نيز يكي از اهالي همين قافله است. قافلهاي كه معلوم نیست به چه دلیلی به مقصد نميرسد و در ميانه راه بازميماند. خبرِ استعفا و كنارهگيري علي جنتي، در شرايطي كه تنها چند ماه از رياستجمهوري روحاني مانده است، اين زنجيره دنبالهدار را به خاطر ميآورد و از روندي پرده برميدارد كه وزارت ارشاد از دوران پيش از اصلاحات تاكنون با آن مواجه بوده است. اما رفتنِ علي جنتي به هر دلیل که باشد از شخصی تا سیاسی سويه ديگري نيز دارد كه شايد او را در ميانِ اين قافله، يكه ميكند.
علي جنتي را ميتوان تنهاترين وزير دولت اعتدال خواند. وزيري كه از ابتداي رويكارآمدنش و از اوان دولت، زير حملات جناح اصولگرا و دلواپسان بود و هنوز سر كار نرفته بود كه اين مخالفان از نزديكي و نسبت او با جناحِ ديگر سخن گفتند و او را با چهرههاي سرشناس اصلاحات مرتبط دانستند. مخالفان حتا از پُرشدنِ جاي خالي يك قاب عكس روي ديوار وزارتخانه هم دست برنداشتند و به نصبِ دوباره عكسِ مهاجرانی، که به دلیل گرایشهای سیاسی و فکریاش در دولت نهم و دهم از دیوار وزارت ارشاد حذف شده بود، انتقاد كردند. از این رو مسئولیت او در این جایگاه و در چینش شرایط حساس دوچندان میشود.
اما جايگاهِ مبهم وزارت فرهنگ در تمام دولتهاي اين سي سال اخير، مسئلهاي است كه با كنارهگيري وزير دولت اعتدال، بيشتر بهچشم ميآيد. حسن روحاني در آستانه انتخابات پيشين كه به رياستجمهوري او ختم شد، مدام از اعتدال سخن گفت، از ميانهروي و تدبير. اما راديكالترين شعارها را در حوزه فرهنگ مطرح كرد. دوران تاريك فرهنگ در دولت نهم و دهم شايد، روحاني را به شعارهاي تند كشانده بود. گرچه در آن دوره اقتصاد و سياستِ خارجي از اولويتهاي دولت محسوب ميشد و وضعيتي بهمراتب بحرانيتر از فرهنگ داشت. روحاني از حذف سانسور خاصه در مورد كتاب سخن گفت، از اينكه سازوكار مجوزدادن به كتابها براي انتشار، تغييرِ بنيادي خواهد كرد.
خودِ وزير فرهنگ نيز زماني كه روي كار آمد از «وضعيت نگرانكننده فرهنگ و مصائب حوزه نشر» گفت و از اينكه دولت بهتنهايي نميتواند وضعيت فرهنگ را كنترل كند. اما او تنها ماند. در معرضِ تندترين حملات مخالفان قرار گرفت و از سوي دولت نيز چندان حمايت قاطعانهاي نشد و ازآنجاكه برخلاف برخي ديگر از چهرههاي سياسي جايگاه و پايگاه چنداني هم در ميان اهالي فرهنگ نداشت، هيچ اتفاق منسجم و درخورِ جمعي نيز در دوران وزارت او ازسوي اهالي ادبيات و هنر رخ نداد كه او بتواند به پشتوانه آن راه به جايي ببرد. مذاكرات هستهاي پيش رفت، درگيريهاي سياسي شدت و حدت گرفت، مسائل اقتصادي رفعورجوع شد، اما نوبت به فرهنگ نرسيد.
وزارت ارشاد نتوانست آنطور كه جنتي گفته بود و ميخواست پاي مجوزهايش بايستد؛ فيلمهايی از اكران بازماند، كتابهايي پشت سد ممیزی ماند و كنسرتهايي لغو شد و سرانجام تعدادي از اندك چهرههاي بزرگ مانده در فرهنگ و هنر ما، ترك وطن كردند. گرچه روند مجوز كتابها تسهيل شد و اندكي از زمان دورودراز بررسي كتابها كاسته شد، اما اين تغييرات جزئي با آنچه در شعارهاي روحاني و خودِ جنتي بود، فاصله بسيار داشت. با خیزی که روحانی در شعارهای خود درباره فرهنگ برداشته بود، جنتی میتوانست به سکوی پرش دولت روحانی بدل شود، در عین حال میتواند پاشنه آشیل روحانی باشد. اينك، درست زماني كه يك سال بيشتر از پايان دوره اول دولت نمانده است و اهالي فرهنگ و ديگران منتظر شتابگرفتن اقدامات و وعدههای دولتاند، وزير ارشاد مترصد است تا سمت خود را ترك كند و آنطور كه از گفتهها و ناگفتهها پيداست، محققنشدن وعدهها و درماندن از مقاومت در برابر حملات مخالفان اين تصميم را رقم زده است.
در دوراني که نيروهاي كنترلگر در سمتها و جايگاههاي مختلف برآنند تا با «شبيهسازيهاي حقوقي»، خودسرانگيها و اَعمال و خواستهاي فراقانوني را جامه معقول بپوشانند، كنارهگرفتن وزير ارشاد بيش از همه راه را براي اين خلط بحث باز ميكند. بركناري زودتر از موعدِ جنتي او را در مظانِ اتهام قرار ميدهد: از يك طرف در برابر مخالفاني كه در روزهاي مانده رياستجمهوري از هيچ اتفاق خُرد و درشتي براي انتقاد و ناكارآمد جلوهدادن دولت نميگذرند، و از طرف ديگر كساني كه منتظر ايستادگيِ وزير و دولت در برابر اعمال فراقانوني بودند، چهبسا از دولت چشم اميد ببندند. مخالفان با بركناركردن وزير از طريق اِعمال فشار راه را براي سازمانيابي مضاعف هموار ميكنند.
آنها علاوهبر استفاده از نيروهاي خود، جا خاليكردنِ يكي از اعضاي كابينه را نشانه خواهند رفت. با اين اوصاف، علي جنتي به هر نيت خيرخواهانهاي هم كه تن به كناررفتن داده باشد، باز هم نقشِ خاطي را خواهد داشت كه مخالفان براي فشار به دولت از جايگاه او استفاده كردهاند. اكنون شايد وقت آن رسيده است تا دولت و اصلاحطلبانِ درون و بيرون دولت، به ايده اصلاحات كه همان «توسعه سياسي» است، بازگردند و مسيرِ توسعه و تغيير در عرصه فرهنگ را از اينجا پي بگيرند، همان مسيري كه در دوران اصلاحات آغاز شد و در دوره دوم به دليل فشارهاي خارج از دولت ناتمام ماند. اینک موقعیت خطیری پیش روی روحانی است. آیا او ناگزیر به تصمیمی خواهد شد که هاشمیرفسنجانی سالیانی پیش در برابر استعفای وزیر ارشاد دولتش اتخاذ کرد.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر