چرا وزیر ارشاد می ماند و باید بماند؟
مهرداد خدیر در عصر ایران نوشت: همان گونه که پیش بینی می شد شایعه استعفای علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی را سخن گوی این وزارتخانه قویا تکذیب کرده است.
مهرداد خدیر در عصر ایران نوشت: همان گونه که پیش بینی می شد شایعه استعفای علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی را سخن گوی این وزارتخانه قویا تکذیب کرده است.
این شایعه پس از آن بالا گرفت که به خاطر اجرای یک برنامه موسیقی در قم مدیر کل ارشاد استان قم تحت فشار قرار گرفت و از وزیر خواسته شد او را برکنار کند.
مدیر کل ارشاد قم اما که خود روحانی است زودتر استعفا کرد و وزیر ارشاد نیز پذیرفته است و بر این اساس به نظر می رسد بحرانی که می توانست بحران نباشد در این مرحله متوقف شده باشد و قرار نیست علی جنتی هم کنار برود. چون اگر استعفا کند پیام متفاوتی از آن شنیده می شود .
به این معنی که هر قدر که استعفای مدیر کل ارشاد قم به منزله احترام دولت به نظر حوزه علمیه تلقی می شود استعفای احتمالی وزیر ارشاد می توانست این پیام را منتقل کند که رابطه خوب دولت و روحانیت و مرجعیت مختل شده یا وزیراز ادامه این راه خسته شده و دیگر نمی تواند ادامه دهد.
وزارت ارشاد را می توان پر دردسر ترین شغل کابینه دانست در حالی که در همه جای دنیا وزیر فرهنگ و هنر کم درد سرترین و غیر سیاسی ترین منصب دولت است.
در ایران اما صبغه سیاسی گرفته و در هر دولت حاشیه ساز شده است. وزیر ارشاد در جمهوری اسلامی تنها در سال های ۶۱ تا ۶۸ از این حاشیه ها در امان بود و آن هم به خاطر شناخت و نظر مثبت امام خمینی به وزیر وقت ارشاد بود که مجالی برای انتقاد باقی نمی گذاشت ضمن این که فضای رسانه ای هم مانند امروز گسترده نبود.
صدا و سیما با دو کانال از شمول وزارت ارشاد خارج بود و تعداد روزنامه ها از انگشتان یک دست فراتر نمی رفت و خبری از سایت ها هم البته نبود و مهم ترین بخش ارشاد و حساسیت زاترین آنها کتاب و سینما بود.
قبل و بعد از آن اما وزارت ارشاد پرحاشیه بوده است و وزیر به خاطر اتفاقات یا آثاری که در تولید آنها نقش نداشته مدام مؤاخذه می شده است.
پیش از این درباره وزیر ارشاد نوشتم برای درک دشواری کار او در نظر بگیرید صبح با هنرمندان و نویسندگان مستقل دیدار و جلسه داشته باشد و بعد از ظهر با اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس که در آن زمان اکثریت آن با اصول گرایان رادیکال بود و هنوز هم البته بافت مطلوب فراکسیون اعتدال را ندارد.
در دیدار و نشست صبح هنرمندگان و نویسندگان از وزیر می خواهند سانسور را کم کند یا به ناشران بسپارد و وزیر قول مساعد می دهد و در دیدار و نشست بعد از ظهر از او می خواهند سانسور و نظارت را زیاد کند و آنجا هم باز باید قول مساعد بدهد!
هیچ یک از وزیران دیگر با این وضعیت پارادوکسیکال روبه رو نبوده و نیستند. حتی وزیر کشور.
انتقادها البته کم نیست. مثل کسانی که می گویند چرا در قبال لغو کنسرت ها در مشهد کوتاه آمد، یا به انتشار نشریه ای بی اعتنا به نظر هیأت نظارت بر مطبوعات اشاره می کنند یا می توان از برخی وعده های اجرا نشده گفت اما وزیر ارشاد را باید به خاطر همان تناقض درک کرد و اتفاقا از وزارت ارشاد نباید خواست زیاد اقدام کند.
زیرا کمال مطلوب برای هنرمندان و نویسندگان و روزنامه نگاران مستقل که به صورت موضوعی با وزارت ارشاد سر و کار دارند این است که هر چه کمتر مداخله کند. با این نگاه هر چه وزارت ارشاد کم خبر تر باشد برای جامعه مخاطب بهتر است چون یعنی اجازه داده کار خودشان را انجام دهند.
از این منظر و به رغم همه انتقادها ماندن وزیر ارشاد خبر خوبی است. البته قرار هم نبوده برود. رفتن او خواست کسانی است که رابطه نزدیک دولت و روحانیت و مراجع را بر نمی تابند و انتظار دارند دولت در حوزه فرهنگ و هنر دخالت حداکثری داشته باشد. حال آن که وعده دولت روحانی از ابتدا کاهش دخالت و اعتماد به اهل فرهنگ و هنر بوده است...
نظر کاربران
به کوری چشم ............باید بمونه