جلال خوش چهره در خبرآنلاین نوست: سوریه هیچ چشمانداز روشنی ندارد. شکست توافق آتش بس، پیشروی میدانی نیروهای دولتی در جبهه شمال و قلب حلب به عنوان دومین شهر بزرگ سوریه و... سرانجام استمرار رنج سوریها از جنگ داخلی به مثابه گردش حول دایرهای بسته است که هیچ روزنهای برای خروج از آن دیده نمیشود.
جلال خوش چهره در خبرآنلاین نوست: سوریه هیچ چشمانداز روشنی ندارد. شکست توافق آتش بس، پیشروی میدانی نیروهای دولتی در جبهه شمال و قلب حلب به عنوان دومین شهر بزرگ سوریه، افزایش تنشها میان روسیه و امریکا تا سطح تهدیدات نظامی علیه یکدیگر، استمرار چندگانگی میان نیروهای شورشی در قبول یک استراتژی واحد، ماجراجویی عربستان و همپیمانان نامطمئن آن در جلب مشارکت اعضای ناتو برای اقدام نظامی در سوریه و...
سرانجام استمرار رنج سوریها از جنگ داخلی به مثابه گردش حول دایرهای بسته است که هیچ روزنهای برای خروج از آن دیده نمیشود.
این وضع تنها میتواند یک احتمال را تقویت کند و آن ادامه جنگ، خرابی بیشتر و رنج افزونتر ملتی است که قرائن نشان میدهد تا دو سه سال آینده اتفاق خاصی را نباید انتظار داشته باشد.
جنگ سوریه از آن رو بلاتکلیف است که عوامل مختلفی در آن تأثیر مستقیم دارند؛ نخست شعلهور شدن آتش رقابت سنتی امریکا و روسیه در میدان عمل که یادآور دوران جنگ سرد میان دو بلوک شرق و غرب است. این دو قدرت اکنون با ادبیاتی باهم سخن میگویند که در دوران بحران موشکی کوبا ، ماجراهای دیوار برلین و جنگهای خاورمیانه در دهه شصت و هفتاد میلادی سخن میگفتند. به نظر میرسد آتش کینههای واشنگتن و پایتختهای غربی از ماجراهای گرجستان و اوکراین از مسکو اکنون در سوریه سرباز کرده است. غرب تحمل پیشتازی روسها را در خاورمیانه ندارد. در اینحال روسها نمیخواهند دستشان از غرب آسیا کوتاه شده و در اوراسیا محدود بمانند. اختلاف در استمرار آتش بس و مذاکرات آتی درباره سوریه به طور مستقیم به توازن قدرت و حوزه نفوذ منطقهای قدرتها مربوط است. توافق وقتی حاصل میشود که حوزهها تعیین شوند. اما بیاعتمادی مشخصه اصلی هرگونه تعامل در این باره است.
چندگانگی گروههای شورشی نیز مزید بر علت است. داعش؛ فتحالشام(گروههای ائتلافی با جبهه النصره)؛ ارتش آزاد و القاعده هرکدام ساز خود را میزنند. این گروههای وابسته به دولتهای عربی و ترکیه اقدامهای خود را با منافع تاکتیکی قدرتهای متبوع خود هماهنگ کردهاند. از اینرو نه تنها قادر به ایجاد همسویی با یکدیگر نیستند بلکه به دلیل تعارضات راهبردی اربابان خود، نمیتوانند جبههای متحد و اقدامی مؤثر در جنگ میدانی را از آن خود کنند. پیشروی ارتش سوریه و متحدانش در شمال این کشور ضربه سختی را به شورشیان وارد خواهد کرد. مخالفت امریکائیان با این پیشروی، جلوگیری از ناکارامدی شورشیانی است که در بهترین وضعیت نقش تیغ را در دستان مخالفان دولت سوریه ایفا میکنند. اگرچه واشنگتن اعلام کرده که میخواهد شورشیان را برای محافظت از حملات هوایی، به سلاحهای پدافندی مجهز کند، اما این، بیشتر به تهدید نزدیک است تا واقعیت؛ چراکه تجربه افغانستان هنوز پیش چشم است. شورشیان مخالف کنترل ناپذیرتر از آنند که بتوان آنان را با اطمینان مسلح کرد. پیش بینیها درباره تغییر تاکتیک نظامی شورشیان به احتمال جابهجایی مواضع از شمال سوریه به بخشهای جنوبی
و حوالی دمشق اشاره دارد. اما بعد از پیشروی میدانی نیروهای سوری در سمت شمال هنوز تغییری در عوض شدن میدان درگیریها ایجاد نشده؛ گواینکه همچنان هیچ تغییری در ائتلافها و اتحادهای جریانهای شورشی رخ نداده است.
عامل دیگر در بلاتکلیفی جنگ سوریه، نبود اطمینان میان هریک از طرفهای درگیر به متحدان خود است. به عبارت دیگر هنوز غالب طرفهای درگیر که نقش پیرامون را در کنار هستههای اصلی تصمیمگیری برای جنگ سوریه به عهدهدارند، میان انتخابهای تاکتیکی و راهبردی با متحدان خود در سیلانند. این وضع حتی برای نیروهای دولت سوریه هم وجود دارد. دمشق میان انتخاب راهبردی خود با آنچه بیتردید روسیه درآینده دیکته خواهد کرد، هنوز تکلیف روشنی ندارد.
سوریه در وضعیت جنگی نه برد و نه باخت در حال سوختن است درحالیکه مردمانش طعمه شعلههای آن هستند.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر