در شرايط ملتهب و پرآشوب امروز منطقه خاورميانه که اوضاع اسفناکي را براي مردم بيپناه اغلب کشورها رقم زده و هر روز با تهديد جنگ، خشونت و ترور مواجه هستند، ايران اسلامي همچون گلستاني در ميان آتش، توانسته خود را از گزند خشونت و افراطيگري مصون نگه دارد.
سيدرضا صالحياميري، رئيس سازمان اسناد و کتابخانه ملي در وقایع اتفاقیه نوشت: در شرايط ملتهب و پرآشوب امروز منطقه خاورميانه که اوضاع اسفناکي را براي مردم بيپناه اغلب کشورها رقم زده و هر روز با تهديد جنگ، خشونت و ترور مواجه هستند، ايران اسلامي همچون گلستاني در ميان آتش، توانسته خود را از گزند خشونت و افراطيگري مصون نگه دارد.
نگاهي گذرا به کشورهاي پيرامون خود در منطقه و مرور وضعيت کشورهاي همسايه، گوياي نعمت بزرگ ثبات و امنيت در ميهن عزيزمان است. در عراق، علاوهبر جولان نيروهاي داعش و آمريکاييها، ساير قدرتهاي فرامنطقهاي هم در حال تقابل امنيتي يا تأمين منافع خود هستند. در اين ميان، عربستانسعودي هم با اهدافي خاص، تحرکاتي را در خاک عراق دنبال ميکند. مردم عراق که هزينههاي سختي را در دوران استبدادي صدام متحمل شدند، پس از سقوط رژيم بعثي نيز همچنان هزينه سنگيني را به سبب حضور عوامل قدرتهاي خارجي ميپردازند. اين کشور با وجود دارا بودن منابع هنگفت و مخازن نفتي، سختترين شرايط را تجربه ميکند و در عمل با سه مناقشه جدي مواجه است: مناقشه دولت عراق با کردها، نزاع دولت با بعثيها و نيز اختلافهای جريانهاي شيعي داخل عراق. همه اينها نشأتگرفته از بيثباتي ساختار سياسي در عراق است که باعث بروز و ظهور تروريسم و جولانگاه کشمکش قدرتهاي خارجي شده است.
در سوي ديگر، سوريه امروز به کانون اصلي رقابت دو قدرت بزرگ يعني آمريکا و غرب از يک جانب و روسها از جانب ديگر، تبديل شده است. بيش از ۱۲ ميليون آواره و مهاجر (نزديک به نيمي از جمعيت سوريه)، قريب به يک ميليون کشته و مجروح و از بين رفتن زيرساختهاي کشور و ويراني و خرابي شهرها، سوريه را به بزرگترين قربانگاه بشريت بعد از جنگ جهاني دوم تبديل کرده است. مناقشه ميان سوريه با ترکيه، عربستان و قطر و همينطور مناقشه سوريها با تروريستهاي داعش (گروههاي النصره، احرارالشام و...) و مناقشه سوريها با آمريکا و غربيها، شرايط بسيار خطرناکي را ايجاد کرده است که يک ملت را با همه تاريخ و تمدنش به سمت نابودي سوق ميدهد.
لبنان تحتتأثير تحولات سوريه در دفاع از حرمِ پيامآور عاشورا و خواهر سالار شهيدان، قرار گرفته و امروز با تمام قوا و توان به ميدان جهاد وارد شده و از اين رهگذر، هزينههاي سنگيني بر تروريسم و جريانهای خشن و بيمنطقِ سلفي وارد شده است.
فلسطينیها، همچنان در شرايطی متزلزل و ناامن زندگی ميکنند. اختلالات داخلي، تهاجم وحشيانه اسرائيل و ايجاد تحريمهاي گسترده عليه آنان، همچنان درد و معضل بزرگ جهان اسلام است.
ليبي پس از سقوط دولت مرکزي مستبد و جلادش، بهدليل بيکفايتي نظامهاي غربي، نتوانست به يک نظام سياسي جديد دست يابد و اوباما از آن بهعنوان بزرگترين اشتباه خود ياد کرد. متأسفانه، امروز ليبي به کانون جولان تروريسم تبديل شده است.
يمن به نماد مقاومت يک ملت در مقابل تهاجم وحشيانه خارجي به سرکردگي عربستان تبديل شده است و متأسفانه دبيرکل سازمان ملل نيز تحت تأثير دلارهاي نفتي با حمايتنکردن از کودکان مظلوم و مردم بيپناه يمن و پرهيز از معرفي عربستان بهعنوان جنايتکار جنگي، تصوير ناکارآمدي سازمانهاي بينالمللي را در ذهن جهانيان جلوهگر کرد.
در بحرين عده محدودي، مستبدانه و با کمک و حمايت خارجي بر اکثريت شيعي که خواستار شکلگيري يک نظام مردمي و عقلاني هستند، جنگ و خونريزي بهراه انداختهاند و حاکمان آن با نابخردي به جاي مذاکره و حل مسئله، با اهرم سلب تابعيت بر مردم فشار ميآورند. براساس آنچه گفته شد، ميتوان چهار رهيافت اساسي را در پسِ اين وضعيت استخراج کرد:
يکم- آمريکا بهعنوان يکي از بازيگران اصلي مناقشههای منطقهاي به جاي توجه به حقوق ملتها و مطالبات عمومي، در پي چانهزني براي کسب قدرت يا اعمال نفوذ بيشتر در منطقه بوده و در عمل در حل مسئله مناقشه و تروريسم، فاقد اراده لازم است و در اينباره، کمترين تحرکي از خود نشان نميدهد.
آمريکاييها در اين ميان، در عمل بهدنبال منافع خود هستند و عجز و ناکارآمدي خود را در ايجاد ثبات در منطقه خاورميانه به اثبات رساندهاند.
دوم- اسرائيل، اولين بازيگر و برنده مناقشات جاري بوده و با نظارهگري صحنه جنگ و خونريزي، بهدنبال ايجاد وحدتی استراتژيک و تسليمسازي اعراب و در رأس آنها عربستان است.
سوم- امروزه مهمترين مانع تحقق امنيت در منطقه، بخشي از دولتهاي مرتجع عربي و در رأس آنها حکومت عربستانسعودي هستند.
چهارم- جمهوري اسلامي ايران با رسالت پشتیبانی از مردم مظلوم منطقه در عراق، سوريه، لبنان، يمن و بحرين، حمايت از منافع مردم مسلمان منطقه را سرلوحه ديپلماسي منطقهاي خود قرار داده است. ايران با اهتمام به توان امنيتي، اطلاعاتي، نظامي و سياسي خود، بهدنبال تقابل و انهدام جريانهای تروريستي و محو و نابودي آنان است. ديپلماسي فعال براي مديريت بحران منطقهاي با مذاکره، چانهزني و پيگيري با قدرتهاي منطقهاي و فرامنطقهاي از ديگر سياستهاي اتخاذ شده از سوي ايران به شمار ميرود؛ بنابراين احزاب، نخبگان سياسي، رسانهها، چهرهها و گروههاي مرجع، نيازمند درک لازم از شرايط سخت منطقهاي جمهوري اسلامي هستند و بايد بدانند که تنها راه تداوم اقتدار ايران در منطقه براي تحقق استراتژي امنيت و ثبات پايدار در منطقه، وحدت و انسجام داخليبوده و اين نکتهاي است که نبايد مورد غفلت رسانهها و جريانهاي سياسي قرار گيرد.
مسلما فضاي پرمناقشه فعلي، اين ظرفيت را دارد که تمرکز دولتمردان را از مسائل اصلي خاورميانه و جهان اسلام دور کند؛ بنابراين کساني که به اختلاف و مناقشه در داخل دامن ميزنند، بايد بدانند که با اين رويکرد، ناخواسته آب به آسياب دشمن ميريزند؛ امري که مقام معظم رهبري با دورانديشي به آن وقوف کامل دارند و فضاي سياسي کشور را از دوقطبيشدن، نهي ميکنند.
در شرايط کنوني، ثبات و امنيت منطقه، الزاما به وحدت ملي گره خورده است. براي تأمين منافع کلانتر، بايد از منافع کوچکتر عبور کرد و اگر عدهاي در فضاي سياسي فعلي، چنين فهم و تحليلي نداشته باشند، ناآگاهانه در مسير اهداف بيگانگان قدم برميدارند. امروزه امنيت حاکم در ايران، محصول تدبير، عقلانيت و کارآمدي همه ارکان نظام بوده که نيازمند تحليل دقيق و فهم لازم از حساسيت، اهميت و ذيقيمتبودنِ فرصت طلايي حاضر است.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر