افزایش گرایش به موادمخدر در دبیرستان ها
یک پژوهشگر فرهنگی و اجتماعی در ملایر گفت: کاهش سن گرایش به موادمخدر که این روزها به دبیرستانها رسیده زنگ خطری جدی است تا والدین، اولیای مدارس و مسئولان را متوجه این موضوع کند که دانشآموزان از خانه تا مدرسه و جامعه باید تحت نظارتهای نامحسوس قرار گیرند.
خبرگزاری ایسنا: یک پژوهشگر فرهنگی و اجتماعی در ملایر گفت: کاهش سن گرایش به موادمخدر که این روزها به دبیرستانها رسیده زنگ خطری جدی است تا والدین، اولیای مدارس و مسئولان را متوجه این موضوع کند که دانشآموزان از خانه تا مدرسه و جامعه باید تحت نظارتهای نامحسوس قرار گیرند.
حمید هنرجو با بیان اینکه مدارس، خانه دوم تمام دانشآموزان است و دانشآموزان زیادی برای کسب علم و دانش، زمانی را در مدرسه میگذرانند، اظهار کرد: افزایش گرایش نوجوانان و جوانان به مصرف موادمخدر خبری دردناک است و نمیتوان نسبت به این موضوع بیتفاوت بود و با خوشبینی غیرواقعی، والدین و جامعه را از آمارهای واقعی دور کرد.
وی با اشاره به اینکه مربیان آموزشی مدارس به عنوان مربیان فکری دانشآموزان نقش خطیری در کاهش گرایش آنها به موادمخدر دارند، خاطرنشان کرد: در این راستا همگی کارشناسان به خانوادهها، آموزش و پرورش و سایر نهادهای اجتماعی در زمینه حفاظت و پشتیبانی بیشتر از نسل جوانی که آینده این مرز و بوم هستند، تأکید کردهاند تا گرفتار وادی خطرناک اعتیاد به موادمخدر نشوند.
هنرجو ادامه داد: متأسفانه آمارها حاکی از افزایش گرایش نوجوانان و جوانان به مصرف موادمخدر است بنابراین آنچه که مورد توجه کارشناسان قرار دارد، توجه به ابعاد مختلف دلایل گرایش نوجوانان و جوانان به موادمخدر و ارائه راههای کاربردی مبارزه با این آسیب اجتماعی است.
معلمان؛ والدین فکری و تربیتی دانشآموزان
این پژوهشگر فرهنگی و اجتماعی با اشاره به اینکه دغدغههای زندگی و گرفتاریهای اقتصادی و معیشتی والدین، فرصت بودن در کنار فرزندان را از آنها گرفته است، تصریح کرد: بنابراین مربیان و مدیران تربیتی، آموزشی همانند والدین نقش خطیر تربیت دانشآموزان را برعهده دارند به نحویکه میتوان آنها را والدین فکری و تربیتی دانشآموزان است.
وی عنوان کرد: بنابراین اولیای آموزشی و تربیتی آموزش و پرورش عهدهدار وظیفهای سنگینتر از دهههای قبل هستند تا در مسیر پیشرو به تربیت نسلها همت گمارند.
هنرجو یادآور شد: گرفتاریهای زندگی، توجیه قابل قبولی برای عدم رسیدگی والدین نوجوانان وجوانان به مسأله تربیت فرزندانشان نیست چرا که آموزههای دین اسلام به این نکته مهم پرداخته است که والدین نقش مهم و برجستهای در تربیت فرزندانشان برعهده دارند.
وی اظهار کرد: پدرها و مادرها باید در کنار معلمان به عنوان والدین تربیتی و فکری فرزندشان در خانه دوم که همانا مدرسه است، بیش از پیش به موضوع موادمخدر و راههای جلوگیری از گرایش فرزندان به آن توجه کنند.
هنرجو گفت: بحث تربیت بهتر دانشآموزان و بازخوانی و بازیابی راههای مبارزه با مصرف موادمخدر به معلمان کمک میکند چرا که آنها نیز خود پدر و مادر هستند و به این موضوع واقف هستند که اگر یکی از دانشآموزان خود را از دام اعتیاد برهانند، به طور حتم قدمی در جهت نجات فرزند یا فرزندان خود از گرایش به موادمخدر برداشتهاند.
این پژوهشگر فرهنگی و اجتماعی با اشاره به نقش رسانهها به ویژه شبکههای اجتماعی، عنوان کرد: دنیای پیرامون ما سالهاست با تاثیرگذاری رسانهها و تسخیر افکار عمومی اداره میشود بنابراین مسأله مهمی که باید مورد توجه دستاندرکاران و مسئولان قرار گیرد، موضوع گسترش دنیای ارتباطات و اطلاعات است.
هنرجو با اشاره به تهدیدات شبکههای اجتماعی در این رابطه گفت: مردم گردانندگان اصلی شبکههای مجازی هستند و یکدیگر را در جریان اخبار و رویدادهای مهم قرار میدهند و شاید این مسأله چندان غیرواقعی نباشد که امروز برخی از رسانههای مکتوب در انتقال اخبار و اطلاعات، یک قدم از مردم عقبتر هستند.
نظر کاربران
باپیشرفت تکنولوژی اگرفرهنگ استفاده ازآن نهادینه نشود وبعدازورود وهمه گیرشدن درفکر چاره کاربود اینگونه مسایل رابه دنبال خواهدداشت
کاهش یافتن سن اعتیاد دربین نوجوانان پدیده ای به شدت خطرناک باعواقب فاجعه باربرای خانواده وجامعه خواهد بود بدون تعارف وحذف صورت مسله امروزه بچه های ما قبل ازهرچیز ازوالدین تقاضای گوشی هوشمند می ککنند که به خودی خودداشتن گوشی هوشمند کاری ناشایست نمی تواند باشد اماوقتی جوان ما بادنیای مجازی بی حدومرز آشنا می شود ودنیایی کاملاعغریب وناشناخته راروبرویش می گذارد وبرای هرسوالش بدون اینکه نیاز باشدبالکنت زبان بپرسد جوابی حی وحاضردرآستین دارد ودیگرنه بچه هااجازه می دهندواولیا هم دستشان آمده که نمی شودروزانه وساعت به ساعت گوشی جوانشان راچک کنند دیگردورهم جمع شدن وبقولی شادبودن درمحلی محفلی ومامنی دریکی ازاین شبکه های اجتمایی کاری دشوارنیست قبلا اگرجوانی درخانه دوستش رامی زد تمام خانواده بادوست فرزندشان آشنابودند یازنگ تلفن خانه به صدادرمی امدبزرگی گوشی رابرمی داشت وبعدازاطمینان جوانش راصدا می کردکه دیگر لازم نیست موبایل هم زنگ بخورد وخدای ناخواسته کسی رابدخواب کند بنابراین درجمع همسالان همفکروهم زبان همه چیز رودایره می افته وازهردری ترانه ای تبلیغ یک نوع دارو برای بیداری شب امتحان این یکی برای تناسب اندام ان یکی برای لاغری و.......وجوان اهمه جا بی خبراگر هم ته دلش قرص نباشه وسوالی کنه که ضرری ندارد موردتمسخر قرارمی گیرد که چقد املی وبه روزنیستی .........و
زمانی خودش وبدبخت خانواده خبردارمیشوند که دیگراثری نه ازتاک مانده ونه ازتاک نشان