جمهوری اسلامی: این پیروزی را بزرگ بشمارید
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز نوشت: به تصویب رسیدن مواضع ایران در اجلاس اوپک در الجزایر، یک پیروزی برای کشورمان بود که متاسفانه رسانه ملی اهمیت چندانی برای آن قائل نشد و از کنار آن تقریبا بیتفاوت گذشت.
برای درک اهمیت و ارزشهای ویژه این پیروزی، لازم است روند تحولات بازار جهانی نفت را در پرتو کارشکنیهای انتحاری آلسعود، به دقت مرور کنیم. ریاض برای درهم شکستن هیمنه جمهوری اسلامی ایران طی سالهای اخیر از هیچ کوششی فروگذار نکرده است. تلاش برای به سقوط کشاندن قیمت نفت اگرچه موجبات ضرر و زیان تمامی صادرکنندگان نفت در سراسر جهان را فراهم آورد ولی مشخصاً هدف ریاض، آسیب رساندن به اقتصاد برنامهریزی شده ایران و روسیه بود که عملکرد آنها با سیاستهای انحرافی آلسعود نهتنها همخوانی ندارد بلکه در تقابل جدی و کامل است.
دولت عربستان حتی برای به شکست کشاندن مذاکرات برجام هم سعودالفیصل وزیر خارجه وقت خود را با کولهباری از تجربه ۳۸ ساله به ژنو فرستاد. اگرچه نامبرده در آن مقطع زمانی توانست میز مذاکره را با همدستی «لورن فابیوس» وزیر خارجه وقت فرانسه، درهم بریزد ولی به فاصله کوتاهی هر دو وزیر به زبالهدان تاریخ افتادند و برجام نهتنها تصویب شد بلکه مورد استقبال جهانی قرار گرفت.
دولت عربستان نهتنها در زمینه نفت بلکه حتی در قلمرو مسائل منطقهای نیز تمامی توان و ظرفیت خود را علیه دیگران به کار گرفت و با اشغال بحرین، جنگ یمن و سرمایهگذاری بد فرجام در عراق، سوریه و لبنان به ماجراجوئیهای ابلهانه پرداخت که نتایج ملموس و عینی آن را این روزها به وضوح میتوان رصد کرد.
در زمینه نفت، عربستان و متحدانش از جمله امارات، قطر و کویت از یکطرف اوپک را برای افزایش سقف تولید خود تحت فشار قرار دادند و از سوی دیگر بدون پایبندی به سقف تولید اوپک هم بازار نفت را به زیان تمامی تولیدکنندگان نفت، اشباع نمودند. به طوری که این ۳ رژیم طی یک دوره ۲ ساله، بین ۷۵/۱ تا ۲ میلیون بشکه، اضافه بر سهمیه خود نفت وارد بازار کردند و باعث سقوط قیمت نفت به زیر ۳۰ دلار در هر بشکه شدند. البته هر ۳ رژیم شاید بیش از دیگران در این مقوله زیان دیدند، چرا که از یکطرف با کاهش درآمدهای نفتی ناچار شدند به شدت از محل ذخیرههای ارزی خود هزینه کنند و از سوی دیگر کاهش سطح رفاه عمومی و کاهش یارانههای مستقیم و غیرمستقیم، زمینههای خشم و اعتراض شهروندان را فراهم آورد که التهابات سیاسی - اجتماعی غیرمنتظره و مهارناپذیری را به دنبال داشت.
سقوط درآمدهای نفتی، بیش از همه و پیش از همه، به اقتصادهای برنامهریزی شده لطمه میزند. از جمله روسیه بارها به صورت آشکار و پنهان در مورد عواقب سیاستهای ریاض هشدار داد که حتی مذاکرات پیچیده و بیسابقهای را در همین مقوله با یکدیگر داشتند. توافقات مسکو - ریاض در خصوص کاهش سطح تولید و یا حداقل تثبیت آن، موسوم به «فریز نفتی»، مهمترین دستاورد مذاکرات فیمابین بود که در فروردین ۱۳۹۵ شکل گرفت. لکن ریاض همچنان بر طبل مخالفت و دشمنی با ایران میکوفت و هرگونه تصمیم به اجرای «فریز نفتی» را به کاهش سطح تولید ایران مشروط ساخت.
وزارت نفت جمهوری اسلامی ایران در این مقوله با در پیش گرفتن یک سیاست مدبرانه، فعال و توجیهپذیر، ضمن استقبال و اعلام همراهی از هر تصمیم و اقدام مشترک برای حفظ منافع کشورهای تولیدکننده نفت از استدلال معقولی بهره برد و خاطرنشان ساخت که آشفتگی امروز بازار نفت ناشی از تخطی برخی کشورها از سهمیه تولید است و مازاد بر سهمیه تولید نفت این کشورها باعث اشباع و بلکه فوق اشباع بازار نفت شده است قطعاً بدون درک و پذیرش حقایق عینی و ملموس و بدون بازگشت کشورهای خاطی به سهمیه خود، هیچ تصمیم و اقدامی نمیتواند منافع و مصالح صادرکنندگان نفت را تامین و تضمین کند.
عربستان از طریق راهکارهای در اختیار، به اعمال فشار در این مقوله ادامه داد ولی استقامت و مواضع تشریحی ایران به نتیجه رسید و سرانجام آل سعود و متحدینش مجبور به عقبنشینی و پذیرش بازگشت به سقف تولید نفت در اجلاس الجزایر شدند.
بدین ترتیب ایران با این سیاست هوشمندانه و تلاش برای فراهم کردن زمینههای اجماع در اوپک و حتی «فرااوپک» توانست حرف حق خود را به کرسی بنشاند و ریاض را در راه تحقق سیاستهای ناکام و دستوری، به قبول شکست وادار کند.
توافق اوپک در اجلاس الجزایر برای بازگشت به سقف تولید ۳۳ میلیون بشکهای و مستثنی کردن ایران، لیبی و نیجریه به خاطر وضعیت استثنائی این کشورها پیروزی بزرگی برای ایران و وزارت نفت و شکست سنگینی برای ریاض و متحدینش بود که یک زیان بزرگ صدها میلیارد دلاری را به خود و سایر تولیدکنندگان اوپک و غیراوپک تحمیل نمودند. طبعا همه چیز به نحوه اجرای این توافق باز میگردد ولی تا این مرحله هم قبولاندن موضع متین و منطقی ایران و دستیابی به اجماع در این مقوله، با هر معیاری که سنجیده شود، شایسته قدردانی و ستایش است.
بدین ترتیب آلسعود نه تنها در جنگ یمن و در حمایت از تروریسم و حتی در عراق و سوریه شکستهای سنگین و مرگباری را متحمل شده که در تنظیم روابط و مناسبات خود با متحدین و حامیانش نیز دچار بحران شده است. بیاعتبار ساختن وتوی اوباما توسط کنگره آمریکا بر شدت و دامنه شکست و انزوای آلسعود افزوده و حتی به آن دامن زده است.
اگرچه جمهوری اسلامی ایران، توسعه و پیشرفت خود را در ضدیت با دیگران جستجو نمیکند ولی هنر خنثی کردن کارشکنی و لجاجت عربستان در قلمرو نفتی موضوع سادهای نیست که بتوان از کنار آن به سادگی گذشت. به همین دلیل باید به وزیر نفت و تمامی دستاندرکاران دلسوز و اهل تدبیر و درایت در این مقوله تبریک بگوئیم و خواستار موفقیت روزافزون آنها را که در واقع پیروزی ایران و حتی تمامی تولیدکنندگان نفت است، باشیم.
ارسال نظر