اشتغالزایی در دولت یازدهم؛ منفی۶ درصد
یک فعال کارگری با بیان اینکه روند اشتغالزایی در دولت یازدهم منفی۶درصد است، گفت: تعداد شاغلان در سال ۹۴ چیزی حدود ۲۱میلیون و ۸۶۰ هزار و ۸۳۶ نفر اعلام شده که این رقم در ابتدای دولت تدبیر و امید چیزی حدود ۲۲میلیون و ۱۹۱هزار و ۱۴۴ نفر بوده است.
وی گفت: ربیعی در آن سال گفت "تجلیل از کارآفرینان تنها دادن لوح و تشویق لحظهای نیست، بلکه باید به کارآفرینی نگاه عمیقتر و بیناتری داشته باشیم تا کارآفرینی به عنوان یک فرهنگ رایج در جامعه ما شناخته شود". البته موضوع ایجاد سازمان کارآفرینی تنها وعدهای نبود که رنگ واقعیت به خود نگرفته است بلکه وعده ایجاد یک سازمان در حوزه مهارتی و بنیادی برای تشویق جوانان به حوزه مهارت نیز همچنان در انتظار اقدام و عمل مسئولان وزارت کار است، وعدهای که اگر عملی میشد شاید امروزه روز شاهد نزدیک به ۳ میلیون فعال دلسرد که عطای داشتن شغلی مناسب و درخور را که داشته باشند به لقایش بخشیدهاند، نبودیم.
توفیقی بیان کرد: این روزها درباره موضوع کارآفرینی و ایجاد اشتغال همچنان واژهها و جملات بسیار زیبایی از سوی دولتمردان ارائه میشود اما با نگاهی در حوزه اشتغال و کارآفرینی، عمق عملکرد ضعیف در این حوزه نمایان است.
توفیقی درباره تناقضهای آماری گفت: در حالی که مرکز آمار در آخرین گزارشهای خود شمار بیکاری را ۲میلیون و ۷۲۹هزار نفر اعلام کرد و عیسی منصوری معاون اشتغال وزیر کار هم در اظهارات اخیر خود بیان داشت، طبق آخرین آمار ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر بیکار در کشور وجود دارد و مرجع رسمی نیز آمارهای مرکز آمار ایران است که کاظم جلالی، رئیس مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی از بیکاری ۱۱ میلیون نفری در صورت عدم تحقق برنامهها تا سال ۱۴۰۰ خبر داد و گفت "نرخ بیکاری سال ۹۴ از سوی دولت ۱۱ درصد عنوان شده که اگر این میزان را بپذیریم نشان میدهد وضعیت اشتغال گروههای سنی، جنسی و تحصیلی مختلف در حوزه بیکاری خوب نیست".
وی ادامه داد: بر اساس گزارش جدید و رسمی مرکز پژوهشهای مجلس در سال ۹۴، ۲ میلیون و ۷۰۰ هزار بیکار داریم که با احتساب شاغلان ناقص این میزان به ۴ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر و با احتساب جمعیت فعال دلسرد از اشتغال این میزان به ۷ میلیون نفر میرسد که رقم فوق تا سال ۱۴۰۰ به ۱۱ میلیون بیکار خواهد رسید که باید توجه داشت تبعات بیکاری صرفاً اقتصادی نبوده و بحرانهای زیادی مثل طلاق و اعتیاد را بهدنبال دارد و باید به این موضوع توجه ویژهای شود.
رشد منفی اشتغالزایی در دولت یازدهم
توفیقی اظهار داشت: مرکز آمار ایران در آخرین گزارش خود، تعداد شاغلان در سال ۹۴ را چیزی حدود ۲۱ میلیون و ۸۶۰ هزار و ۸۳۶ نفر اعلام کرده است. این رقم در ابتدای دولت تدبیر و امید چیزی حدود ۲۲ میلیون و ۱۹۱ هزار و ۱۴۴ نفر بوده که نشان از بیکار شدن خالص چیزی حدود ۳۳۰ هزار نفر در دولت یازدهم را دارد. با یک حساب سرانگشتی درباره میزان اشتغالزایی در دولت یازدهم میتوان متوجه شد ۳۳۰ هزار نفر بیکارشده ۶ درصد کل افراد شاغل جامعه هستند، بنابراین میتوان دریافت با توجه به روند منفی اشتغال در دولت تدبیر و امید وضعیت اشتغالزایی در دولت یازدهم چیزی حدود ۶/۶ــ درصد بوده است. عدد ۶/۶ــ درصد میزان اشتغال خالص در دولت یازدهم است.
در حالی که عدد بیکاران کشور بیش از پنج میلیون برآورد شده، آگاهی از اینکه هر ساعت حدود ۱۵۰ نفر به جمعیت بیکاران افزوده میشود، نگرانی را صدچندان میکند. با وجود این، اگر در هرساعت، ۱۵۰ نفر کار پیدا کنند، تازه توانستهایم سطح موجود را حفظ کنیم. اگر امسال بتوانیم هرساعت ۱۵۰ شغل ایجاد کنیم عملاً تنها توانستهایم از رشد و افزایش بیکاری جلوگیری کنیم و اگر بخواهیم طی پنج سال آینده بیکاری را به عدد صفر نزدیک کنیم، باید دو برابر این میزان یعنی ۳۰۰ شغل در ساعت و ۵ شغل در هر دقیقه ایجاد کنیم.
طبق آمار بررسی وضعیت تغییرات نرخ بیکاری استانهای کشور در سال ۹۴ و مقایسه آن با سال ۹۳ نشان میدهد که در دوره مورد بررسی، نرخ بیکاری در ۲۲ استان دورقمی و بالای ۱۰ درصد بوده است. این تعداد در سال ۹۳، بهمیزان ۱۹ استان بوده است.
این فعال کارگری با بیان اینکه دولت یازدهم حمایت از اشتغال را در دستور نداشته است، گفت: بنابراین نهتنها در حوزه اشتغال و حمایت از کارگران اقدامی عملیاتی و جدی از سوی مسئولان وزارت کار مشاهده نشد بلکه طرفداری از نظام بانکی و رها کردن نظام سرمایه و بنگاهدار شدن وزارتخانه وضعیت را هرروز وخیمتر کرد.
جالب است این روزها میشنویم که بیکاری را جامعه توانسته بهطور نسبی هضم کند، مگر میشود بیکاری را هضم کرد؟ مگر میشود از تبعات خانمان برانداز آن آگاه بود و از پذیرشش توسط خانوادهها سخن به میان آورد؟ بسیاری از بزهکاریها و ناهنجاریها در جامعه مانند طلاق، اعتیاد، تجاوز، دزدی و بیماریهای روحی و روانی میتواند ناشی از بیکاری باشد، با این حال نزدیک به سه سال است که خانوادههای ایرانی منتظر تدبیری برای رفع مشکل بیکاری هستند ولی آن چیزی که با چشم میتوان دید و آن چیزی که در آمارها نشان میدهد، سیر صعودی آمار بیکاری در این روزهاست، حال آیا باید بیکاری را هضم کرد؟
با اندیشهای درست و اتخاذ تدابیری مشکلگشا به جنگ آن رفت؟ آیا در این سالها چند جلسه شورایعالی کار در باب بیکاری و ارائه راهکارهایی برای ریشهیابی و ریشهکنی آن برگزار شده است؟ در شورایعالی اشتغال نقش تشکلات چگونه دیده شده است؟ آیا این روزها شاهد رشد روزافزون اندیشههای استثماری در قالب خیریههای اشتغال و... برای حمایت از سود صاحبان سرمایه در معاونت اشتغال وزارتخانه نیستیم؟
آیا هیچگاه از خودمان پرسیدهایم چند لایحه، چند تبصره، چند قانون برای حمایت واقعی از اشتغال، حفظ اشتغال فعلی، حمایت از شاغلین، حمایت از معیشت شاغلین برداشتهایم؟ آیا نقش وزارت کار در این سالها برای عینیت بخشیدن به ماده ۷ قانون کار کجا بوده و هست؟
نظر کاربران
اشکال نداره .پول اونهایی که شغل ندارند رو میدیم به با10درصد اضافه حقوق به اونایی که کاردارندواز سال جدید هم اضافه حقوق را میگیرند.خب جوانان هم میتوانند درس نخوانند ودنبال کار نروند اینجوری دولت هم زحمت درست کردن شغل را هم نمیکشند.