همه ایرادات LEZ
طرح کاهش که مدتهاست با هدف کاهش آلودگی هوای تهران در دستور کار نهادهای مختلف قرار دارد هر چند وقت یکبار حاشیهای جدید پیدا میکند که توقف آن بهدلیل نبود بستر مناسب برای معاینه فنی تمام خودروها یکی از جدیدترین حاشیههاست.
روزنامه وقایع اتفاقیه نوشت: طرح کاهش که مدتهاست با هدف کاهش آلودگی هوای تهران در دستور کار نهادهای مختلف قرار دارد هر چند وقت یکبار حاشیهای جدید پیدا میکند که توقف آن بهدلیل نبود بستر مناسب برای معاینه فنی تمام خودروها یکی از جدیدترین حاشیههاست.
خيلي از کارشناسان درباره اين طرح يادداشتهاي زيادي نوشتهاند اما رضا شکراللهي که پژوهشگر زبان فارسي و ويراستار است از زاويهاي ديگر به موضوع اشاره کرده است. او در يادداشتي براي ايسنا نوشته است: «طرح «LEZ» (محدوده کاهش آلايندهها) همه چيزش انگار دردسر است؛ هم طرحي که در دولت تصويب شده و قرار بود مدل اروپايي و جهاني آن در پايتخت اجرا شود، هم طرح فعلي شهرداري که فقط شرط معاينه فني را به همان طرح زوج و فرد اضافه کرده و به اسم «LEZ» (لزِ وطني) و به صورت کاملا ضربتي آن را اجرا کرده است.
مخالفان مدل جهاني «LEZ» از آمادهنبودن زيرساختهاي اقتصادي و موانع اجتماعي و فرهنگي ميگويند و مخالفان طرح اجراشده آن را دورزدن قانون تلقي ميکنند و بر بياثربودنش در کاهش آلايندهها تأکيد دارند. در اين بین، مردم پايتخت هم بايد در صفهاي کيلومتري معاينه فني بايستند يا، زبانم لال، بگردند پي عاملان فروش معاينه فني تا بتوانند بدون جريمهشدن به سراغ «LEZ» بروند. بماند که دردسرهاي همين الئيزدِ وطني آنقدر زياد شد تا عاقبت همين پريروز شکل نيمبند آن را هم شروعنکرده متوقف کردند، اما دردسر به همين جا ختم نميشود. اصل دردسر مربوط بهعنوان اين طرح ميشود، يعني «LEZ».
در اين يکی، دو سال اخير که بحث و جدل درباره اين طرح درگرفته، دائما به ما مردم توضيح ميدهند که «LEZ» سرنام Low Emission Zone است. همان که در توضيح آن تابلو زدهاند «محدوده کاهش آلايندهها». روزنامهها و ديگر رسانهها هم ماندهاند که «LEZ» را چطور بنويسند. گاهي همينطور به صورت سرواژه انگليسي مينويسند، گاهي مينويسند: ال.اي.زد، گاهي مينويسند ال.ئي.زد، بعضي هم نقطهها را برميدارند و مينويسند الايزد و چند جايي هم آن را به صورت «لِز» ديدهایم. خلاصه آشفتهبازاري است آشفتهتر از بحثهاي پيرامونِ خود طرح و نکته اصلي اينجاست که رسانههاي کمتر رسمي کمي شهامت هم خرج ميکنند و به عجيب و غريببودن عنوانِ «لِز» در زبان فارسي هم اشاره ميکنند. مقصودشان همساني آوايي اين سرنام با مخفف واژهاي است که براي زنان همجنسگرا استفاده ميشود. ميبينيد که مشکل يکي، دو تا نيست، سه تاست!
حالا اگر به نتيجهرسيدن اين طرح هزار جور دردسر براي دولت، شهرداري و پليس دارد، ميتوانيم دستکم آشفتگي موجود در نام طرح را سامان ببخشيم. بالاخره از يک جا بايد شروع کرد و چه راهي بهتر از سرنامسازي در فارسي که بسيار هم رواج داشته و دارد.
عبارتِ توضيحي اين طرح «محدوده کاهش آلايندهها»ست. در سرنامسازي، جفتوجورشدن هميشه آسان به دست نميآيد، بهویژه که در فارسي سرنامسازي (مثل ناجا يا برجام) بسيار بيشتر از سرواژهسازي (مثل سيسييو يا همين «LEZ») کاربرد دارد.
در اين مورد خاص، سرنامِ «مکا» (حروف نخست کلمات «محدوده»، «کاهش» و «آلاينده») نه صورتي خوشايند دارد، نه آهنگي خوش اما اگر کلمه «محدوده» را با «ناحيه» عوض کنيم، که واژه درستتري هم هست، ميتوان به سرنامِ «نکا» يا «ناکا» رسيد، اما «ناکا» هم بيمشکل نيست. يک اينکه فرهنگستان زبان آن را براي «ايدز» پيشنهاد داده است. هرچند هنوز در حد پيشنهاد است و کمتر کسي از آن خبر دارد و گويا هنوز به تصويب نرسيده است. مشکلِ ديگرِ آن استفاده ناگزير کلمه «محدوده» قبل از سرنام، هم در افواه و هم در اعلانهاي رسمي است که توضيح آن ميشود عبارت خندهدارِ «محدوده ناحيه کاهش آلايندهها». با اين وصف، «نکا» هم شايد معقول به نظر نرسد.
با توجه به بستهبودنِ راه فرار از کلمه «محدوده» که همواره و بهزور خودش را از اين سرنام بيرون نگه ميدارد، پيشنهاد من اين است که در سرنامسازي، عبارت «محدوده کمآلايندهها» را مبنا قرار دهيم تا به عبارت «محدوده کمال» برسيم. «کمال» (کم+آل) را ميتوان در بافتهاي گوناگون بهراحتي و به طور کاملا مفهومی به کار برد. ضمن آنکه آنچه قرار است با اجراي اين طرح در ناحيهاي مشخص از پايتخت رخ بدهد، از رسيدن به کمال مطلوب در وضع هوا هم چندان دور نيست. طرح «LEZ» را اگر طرح «کمال» ـ يا سرنام ديگري که بهتر از کمال باشد ـ بناميم، چه با مدل جهاني خواستِ دولت و چه با مدل وطني از نوع جهادي، ضربتي شهرداري، دستکم اين حسن را دارد که تکليف يکي از آشفتگيهاي مربوط به آن را حل ميکند، تا بعد مسئولانِ ذيربط و ناذيربط تکليفِ اصلِ ماجرا را هم روشن کنند.»
ارسال نظر