«یتیمخانه ایران» نه تنفروشی میکند، نه وطن فروشی
چهارمین جلسه از سلسله نشستهای نقد و بررسی آثار حاضر در بخش مسابقه ایران چهاردهمین جشنواره بینالمللی فیلم مقاومت با حضور کیوان امجدیان و محمدصادق باطنی منتقدین سینما در محل پردیس ملت برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی جشنواره فیلم مقاومت،در ابتدای این نشست کیوان امجدیان منتقد سینما در ارتباط با داستان فیلم سینمایی «یتیمخانه ایران» گفت: این فیلم یک قصه سرراست دارد که خیلی خوب شروع میشود که تلاش میکرد به صورت کلاسیک روایتی را از دوره تاریخی خاص که منابع کمی در ارتباط با آن وجود دارد، روایت کند. اما به نظر میرسد این فیلم در گاهی از موارد مرعوب شعارها شده است و این شعارزدگی به فیلم ضرر میزند که مورد عینی آن را میتوان در سکانسی مشاهده کرد که مقامات کشور انگلستان را نشان میداد و چه بسا وجود اینگونه سکانسها به کلیت فیلم آسیب جدی میزد.
دبیر فرهنگی روزنامه جام جم در ادامه با اشاره به برخی از بخشهای فیلم بیان کرد: ای کاش برخی از بخشهایی این فیلم حذف میشد، چرا باعث اغراق و حتی آزار مخاطب میشود و مانع از انتقال پیام اصلی فیلم به مخاطبان آن میشود.
وی اضافه کرد: به نظر من این اثر آنقدر قوی و اثرگذار هست که دیگر نیازی به دادن شعار و اغراق در نمایش برخی از مسائل نداشته باشد و به طور کلی نیازی نیست که پیامهای مطلوب و مورد نظر فیلم را تا لحظه آخر را به طور آشکار برای مخاطب ارسال کنیم و به نوعی به دنبال فروکردن آنها در ذهن مخاطب باشیم!
این منتقد سینما با بیان اینکه تولید آثار قصه محوری همچون «یتیمخانه ایران» در فضای ضدقصه سینمای ایران غنیمت است، اظهار کرد: ما در سینمایی که ضدقصه است، شاهد تولید فیلمی قصه محور همچون «یتیمخانه ایران» هستیم که هم در آن اتفاق به معنای سینمایی آن را مشاهده میکنیم و هم شخصیتها به درستی به مخاطب معرفی شده است.
وی تصریح کرد: شخصیتها چه قهرمانها و چه ضدقهرمانها همگی به درستی در مسیر داستانی حضور پیدا کردند، ولی به نظر میرسد این شخصیتها میتوانستند به شکل بهتری در قصه جانمایی شوند تا اثرگذاری حضور آنها در داستان بیشتر شود.
در ادامه محمدصادق باطنی دیگر منتقد حاضر در این نشست طی سخنانی گفت: به نظرم بحث شعارزدگی در فیلم «یتیمخانه ایران» را باید از زاویه دیگری مورد بررسی قرار داد و آن هم اینکه میتوان دلیل وجود چنین فضایی در این فیلم را عدم وجود آثاری ارزشمند و قابل دفاع است که پیش از این به چنین موضوعات مهمی پرداخته باشند.
این منتقد سینما در ادامه با بررسی جنبههای تکنیکی اثر گفت: این فیلم هم به لحاظ میزانسن و هم به لحاظ پروداکشن در سینمای ما اثری ارزشمند است که در دوران فقر سینمای ایران در زمینه خلق قهرمان، به سراغ خلق قهرمانی ملی رفته است که نه تنفروشی میکند و نه وطن فروشی! البته فیلم در مواردی نیز دچار مشکل میشود که به نظرم بزرگترین آنها حجم بالای اطلاعاتی است که کارگردان برای ارائه به مخاطب درنظر گرفته است چرا که این حجم از اطلاعات از گنجایش زمانی و شرایط فیلم بیشتر است و به عبارتی این مظروف در ظرف خود نمیگنجد.
بطنی تصریح کرد: این عدم همسانی باعث میشود که با وجود پتانسیل بالای بسیاری از بخشهای فیلم برای آن که بتواند تاثیری ماندگار در ذهن مخاطب خود بگذارد و حتی او را با چشمان خیس از اشک از سالن بدرقه کند، به واسطه ارائه حجم عظیمی از اطلاعات به مخاطب، نتوانیم شاهد اثرگذاری مطلوب اثر بر مخطابان آن باشیم.
این منتقد سینمایی با بیان اینکه یتیمخانه نمایش داده شده در این فیلم درواقع نمادی از کشور ایران است، گفت: به نظرم با توجه به وجود این استعاره باید جایگاه این یتیمخانه بهتر برای مخاطب جاانداخته میشد تا ارتباط بهتری میان این فضای استعارهای و فضای واقعی برقرار شود.
وی افزود: اگر این اتفاق به درستی به وقوع میپیوست زمینهساز ارتباط کاملتر مخاطب با این فضا میشد و درواقع حس همذات پنداری مخاطب را برمیانگیزد که ثمره آن نشستن لذت پیامهای موجود در اثر بر جان مخاطبان بود.
ارسال نظر